Onother couples
43 stories
GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 by WhiskyPisky
GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬
WhiskyPisky
  • Reads 216,281
  • Votes 33,678
  • Parts 33
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403
Nicolay (Kookv) by Chihiro_D
Nicolay (Kookv)
Chihiro_D
  • Reads 175,444
  • Votes 24,849
  • Parts 26
➳ Nicolay تمام‌شده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقه‌اش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرمانده‌ی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده می‌کنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ
UnConscious | VKOOK by V_kookiFic
UnConscious | VKOOK
V_kookiFic
  • Reads 238,078
  • Votes 25,981
  • Parts 55
مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر فرانسه برای نشون دادنِ ذوق هنری نمایشیش، گالری نقاشیش رو برگزار کرده، عشقش رو دوباره ببینه؟! درست وقتی که با یه اسلحه ی دسته مرواریدی سفید، لای دو ابروی نخست وزیر رو نشونه رفته و با آرامش مشغول شمردنه... "سه" "دو" "یک" و لحظه ی بعد خشابِ اسلحه ای که جای خالیِ گلوله ش رو حس میکنه...! UnConscious Wr: Shamim Main Couple: VKooK Genre: Dram,Romantic,smut,Crime,Amnesia
Queen Kim (KookV) by NyxJeon97
Queen Kim (KookV)
NyxJeon97
  • Reads 83,181
  • Votes 11,270
  • Parts 22
ولیعهدی که در شب جشن تاج گذاری تصمیم به فرار گرفت و با پناه بردن به کشتی دزدان دریایی، سرنوشت خودش رو تغییر داد. [ رام کردن کاپیتان خون‌خوار دزدان دریایی، آخرین راه نجات برای رهایی از اسارت بود. ] رومنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ کمی سُپ تمام شده.
TheTurbulence of my heart by Milliaspanson
TheTurbulence of my heart
Milliaspanson
  • Reads 45,020
  • Votes 6,812
  • Parts 45
جونگکوک به تازگی همسرش رو از دست داده و حالا مجبور به ازدواج با برادر اون مرد، کیم تهیونگ شده، در صورتیکه اون مرد ازش متنفره! "تعریفم از عشق مایل ها با حقیقتی تلخ که زندگش میکردم فرق داشت." خلاصه: خانواده کیم بزرگترین شرکت تجاری کره جنوبی رو مدیریت میکنن. آوازه تجملات این خانواده سالهاست گوش به گوش میپیچه. همه چیز روال عادی خودش رو طی میکنه تا زمانی که وارث اون ها یعنی کیم ته ایل و در واقع پسر کوچکتر خانواده کیم به طرز مشکوکی میمیره. حالا وارث بعدی خانواده کسی نیست جز تهیونگ، پسر ارشد کیم ها که یک عضو طرد شده از این خاندانه. همه چیز بعد از جانشینی تهیونگ قراره تغییر کنه. اون حالا وارث تمام دارایی های برادرشه؛ البته به علاوه ی همسر برادرش! Main couple: Vkook Side couple: Secret Genre: Angst, Slice of life, Forced marrige, harsh, smut, Mperg امیدوارم از خوندن این داستان لذت ببرید حمایت فراموش نشود.
𝗠𝘆 𝗹𝗶𝘁𝘁𝗹𝗲 𝗯𝗮𝗯𝘆 𝗯𝗼𝘆 | پـسـر کـوچـولـو‌ی مـن by rabiinnn
𝗠𝘆 𝗹𝗶𝘁𝘁𝗹𝗲 𝗯𝗮𝗯𝘆 𝗯𝗼𝘆 | پـسـر کـوچـولـو‌ی مـن
rabiinnn
  • Reads 3,338
  • Votes 519
  • Parts 10
Writer:momora Couple:Hyunlix,A little bit of Minsung Ganrs:mpreg,smut,romance,mafia درسـت وقـتی که فکر میکـنی زندگی بـرات بی مـعنی شـده یه دلـیل واسـه ادامه دادنت پیدا میـشه؛ یه شخـص خـاص! کسی که تـورو دوستت داره و بهـت اهمـیت میـده و درست وقتـی ایـن رو میفـهمی که قلبـت تـماما برای اون شـده... __________________________________________ ژانـر:امپـرگ،اسمـات،رومـس،مـافـیایی با عصـاره‌ معـمایی کاـپـل:هیـونلیکـس، با کـمی چاشنیِ میـنسونـگ روزهـای آپ:جـمـعـه‌هـا
𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵 𝘰𝘧 𝘥𝘢𝘳𝘬𝘯𝘦𝘴𝘴 «vkook» by zoom_in_story
𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵 𝘰𝘧 𝘥𝘢𝘳𝘬𝘯𝘦𝘴𝘴 «vkook»
zoom_in_story
  • Reads 394,634
  • Votes 46,059
  • Parts 67
_من سایه ام. _و من نوری که سایه رو دنبال می کنه. **************************************************** _توی دنیایی که تو زخمی و من درمانگر...یک عشق چطوری قراره به وجود بیاد؟. _برای به وجود اومدنش...باید منو درمان کنی. دکتر جئون جونگکوک، پنج ساله که با کیم تهیونگ رئیس یک گنگ مافیایی ازدواج کرده...اما اون از مافیاها متنفره...و داره تمام تلاشش رو می کنه خودش رو از بند این زندگی نجات بده. اما در این راه متوجه راز هایی میشه که همه چیز رو تغییر میده. آیا اون موفق میشه خودش و پسرکوچولوی چهارساله ش رو نجات بده و زندگی دلخواهش رو به دور از همسرش، کیم تهیونگ بسازه؟ کاپل:ویکوک، هوپمین، نامجین ژانر:امگاورس، رمنس، انگست، اسمات، اکشن، مافیایی
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺  | KOOKV by ItuHide
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
ItuHide
  • Reads 599,475
  • Votes 82,919
  • Parts 32
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوضی، توی کار من دخالت نکن! اون پسر منه، بخوام می کشم، بخوام آتیشش می زنم! لحظه بعد، انگشت های قوی دور گلوش پیچونده شد و از زمین بلند شد. جونگ کوک در حالی که با خونسردی ترسناکی چشم های آبیشو به چشم های وحشت زده کیم دوخته بود لب زد: - داری ناراحتش می کنی کیم... هیچ کس امگای منو ناراحته نمی کنه و زنده بمونه." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed  by Sylvie_fiction
Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed
Sylvie_fiction
  • Reads 81,127
  • Votes 13,754
  • Parts 27
فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر بود... پسری که قرار بود دوباره قلب شهردار مسکو رو به بازی بگیره.... کاپل: هوپمین، ویکوک، نامجین 🥀 ژانر: خون آشامی، اومگاورس، رومنس، درام، اسمات 🔥 نویسنده: Sylvie🌱 پ ن: این فیک ادامه ی فیک Moscow میباشد 💛
Moscow | Hopemin Completed by Sylvie_fiction
Moscow | Hopemin Completed
Sylvie_fiction
  • Reads 102,094
  • Votes 16,110
  • Parts 23
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.