GANGSTER "VKOOK"
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
✣𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 ✣𝗀𝖾𝗇𝗋𝖾:𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝗌𝗂𝗅𝖼𝖾 𝗈𝖿 𝗅𝗂𝖿𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍, 𝖺𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖺𝗇𝗀𝗌𝗍 ✣𝗍𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗈𝗋: 𝗅𝗂𝗍𝖺𝗇𝖺 خلاصه: جونگکوک، یکی از بهترین بادیگارد های بزرگترین شرکت امنیتی کرهاست که درگیر شغل مرموزی میشه. با این حال اون هیچ وقت تو رویاهاش هم تصور نمیکرد که بادیگارد شخصیِ دو...
زمانی که جنگ بزرگی بین کرهشمالی و کرهجنوبی برپا شده ؛ کیمتهیونگ فرماندهی با تجربهی ارتش جنوب به اسارت نیروهای کرهشمالی درمیآد ولی چی میشه اگر بفهمه تنها اسیر این جنگ نیست و از همونجا زندگی این فرماندهی پرنفوذ با جئون جونگکوکِ جوان که قبل از اون توی چنگ دشمن افتاده ؛ گره بخوره!؟ 𖥔 Chains Of Duty 𖥔 Vkook...
این داستان درمورد جونگکوک، دزد دریایی جوانیه که در پی ثروت و قدرت، صندقچهی گنجی رو دزده غافل از اینکه یک روح محافظ از اون گنج مراقبت میکنه! "صندوقچه تکون کوچیکی خورد و همون لحظه صدای نالهی خفیفی از اعماق غار بلند شد؛ مثل صدای نفس آخر کسی که قرنها پیش مدفون شده. ناگهان، صدایی سرد و سنگین مثل ضربهای به مغز جونگ...
کیم جونگکوک یک شب دوستش، کیم تهیونگ رو به خونه دعوت میکنه اما هیچکس نمیدونه چه اتفاقی بینشون میافته که روز بعد به دوستپسر همدیگه تبدیل میشن! بعد از اون شب تهیونگ هر روز با ترس از خواب بیدار میشه: "اگه معلم کیم بفهمه، من رو میکشه!" فکر میکنید اگه نامجون، معلم و پدر جونگکوک از راز پسرها سر در بیاره چه واکنشی...
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...
-"تا زمانی که دعوتم نکنی نمیتونم جایی بیام." +"امیدوارم واسه اینکه واردم بشین هم مجبور به دعوتتون نباشم قربان!" *** یه خوناشام تشنه به انتقام تو خونهای که پر از اعضای هم خون خودشه بیدار میشه و تنها کسی که ازش نمیترسه پسر خدمتکار خانوادس. کیم تهیونگ. که شاید بزرگترین اشتباه زندگیش یاد دادن استفاده از تکنولوژی و تلفن...
❀.°. ✿ خلاصه ی داستان ✿.°.❀ یونگی همش نوزده سالشه، جیمین تحت معالجس و هردوشون متوجه میشن که یه بچه تو راه دارن! بنظر جیمین این اتفاق مثل تاسی بود که بار اول پرتش کرده و شیش آورده ولی یونگی معتقده این بچه یه بلای الهیه که جوونیشو تباه میکنه! یه حاملگی غیر منتظره که همهی برنامههاشونو برای همیشه تغییر میده، دعواهای خان...
جونگوکِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیلهی رئیس مافیای نیویورک به تاریکترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: ویکوک تلگرام نویسنده: taekooki_lvee
_عمو جین....پارک جیمین کیه؟! جین نگاهی به جونگکوک انداخت. _پارک جیمین ؟!؟ منظورت دوست دانشگاه باباته؟! اون یه پسر خوشگل ریزه میزس. البته الان چند ساله ازش بی خبرم.. جیمین نگاهی به پدرش انداخت. _آپا...تو یه دوست داشتی که اسمش جیمین بوده؟!....پسر بوده؟!؟....خوشگل بوده؟!؟....آپا جیمین الان کجاست؟؟؟...میشه ببینمش؟!؟؟؟ حتم...
→ Name : Black Bird → Genre : Angst - Romance - Smut - Mafia → Couple : Vmin - Kookmin → Writer : mahtab ••••• قصه از برگشتنِ دوباره ی سیه پر به زندگی جیمین شروع میشه ... جونگکوک که سال ها پیش برای حضور در شبکه ی مافیا تلاش های زیادی کرده ، حالا یکی از افراد حرفه ای این باند شده و برای رسیدن به اصلِ هدف خودش به هر...
نامجون و جین دوتا دوست آیدل ان که یه روز تو راه برگشت از مراسم، تصادف میکنن. وقتی بیدار میشن متوجه میشن که.... ژانر: فلاف، امگاورس کاپل: نامجین، تهگی.
Hooligan: a noisy violen person who causes trouble by fighting Hooligan: a violent young troublemaker, typically one of a gang هولیگان: جوانک اوباش، ولگرد به رفتارهای ناهنجار و تخریبگرانه هواداران فوتبال مانند درگیری و نزاع خیابانی، آشوبگری، اوباشگری یا هولیگانیسم فوتبالی (به انگلیسی Football hooligani) میگویند.) این...
فیکشن و فیکچت [کامل شده] خلاصه: جونگکوک آیدول موفق کره جنوبیه که یه شب با کیم تهیونگ -یه دانشجوی ادبیات تو آمریکا- میخوابه. چند ماه بعد یه پیام دریافت میکنه که بچهش رو بارداره... ولی جونگکوک بچهش رو میخاد⁉️ کاپل اصلی: کوکوی کاپلهای فرعی: یونمین - نامجین ژانر: امگاورس/ امپرگ/ انگست نویسنده اصلی: Amy
[کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خستهست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپلهای فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپلهای فرعی مومنت...
ایو و فیکچت توییتری [کامل شده] خلاصه: جونگکوک خوشحاله از اینکه برادر ناشنوای کوچولوش، جیسونگ، یه دوست ناشنوا پیدا کرده. فکر میکرد که دوست جدیدش یه پسر کوچیک همسن جیسونگه ولی حتی یه بار هم به ذهنش خطور نکرد که اون دوست میتونه یه پسر زیبا همسن خودش باشه به نام تهیونگ. ژانر: fluff ,angst, bullying OTP: Kookv نویسنده اص...
✍︎ هِرمِس ____ 𝐇𝐄𝐑𝐌𝐄𝐒 | 𝐚𝐮 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄 ↳ 𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤, 𝐬𝐨𝐩𝐞 𝐉𝐄𝐍𝐄𝐑 ↳ 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐦𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲, 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐬𝐦𝐮𝐭... 「⌯ 𝐒𝐔𝐌𝐌𝐀𝐑𝐘 ⌯」 کیم تهیونگِ سی و هشت ساله، رئیس کمپانی Hermes میخواست توی هفته مد پاریس دست به یه ریسک بزرگ بزنه.. اس...
_چقدر ناامید کننده که مالکت رو به یاد نداری.. _مالکم؟! جونگکوک با ترشرویی پرسید و مرد با نیشخند جواب داد: _کیم سوکجین!..مالک تو..جئون جونگکوک!..آه دزد کوچولو نگو که توقع یه پرنسس رو داخل برج داشتی..چه حسی داری که به جای اون یه فرشته رانده شده منتظرت بود؟ یا درواقع..چه حسی داری که ساتان مالکته؟! couple: jinkook genre:...
[خاطراتِ ما] [بیاید داستانِ از آشنایی تا پایان، لحظات تلخ و شیرینی که جونگوی وانیلی و شازده تهیونگش تجربه کردن رو؛ از زبون دفتر خاطراتِ جونگکوک بشنویم!] 📒 ≘ کاپل↜ ویکوک 📒 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ داستان کوتاه ٫ درام ٫ برشی از زندگی ٫ فلاف ٫ خاطرات 📒 ≘ محدودهٔ سنی↜ PG_13 📒 ≘ نویسنده↜ Niram 📒 ≘ تعدادِ قسمتها↜ 30 📒...
فیکشن و فیکچت[کامل شده] خلاصه: بسکتبالیست مغرور و پرخاشگر، جئون جونگ کوک، تنها به امید شروع حرفه ای بسکتبال وارد کالج میشه. همه چیز خوب پیش میره تا اینکه بخاطر عصبانیت زیادش، با هم تیمیـش درگیر میشه و مربی به تهیونگ میگه کنترل خشم رو بهش یاد بده. ژانر: ناتوانی جسمی enemies to lovers انگست دانشگاهی اسمات کاپل اصلی...
Name: "𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧"🔞 - اگه اینقدر علاقه به مردن داری... میتونم زودتر از این تمرینهای کشنده دخلت رو بیارم! جونگکوک که گونه و چونش توی دست بزرگ فرماندهش تحت فشار بود، نالهی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آهه...فرمانده... اینقدر دوست داری من رو با دستهای خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول کردن چونش؛ ا...
همهمه بالا گرفت. نامجون دوباره شروع کرد:«۴۰۰ یک، ۴۰۰ دو...» صدای دودلی به گوش رسید:«۴۱۰» جیهوپ پوزخند زد. عاشق این قسمت از مزایده بود. زمانی که اون مردها با درموندگی مبلغ رو ۱۰ وون ۱۰ وون و یا حتی ۵ وون بالا میکشیدند، به امید اینکه کسی روی دستشون نزنه. -«۴۱۰یک...» -«یک میلیون.» پوزخند روی لب پسر رقاص خشکید و با چشم...
_هیچ حیوونی ترسناک تر از مترسک نیست +چ...چی؟ _میدونی چرا؟ +نه...چرا؟! _چون شبیه یه آدمیزاد ساختنش...نه یه حیوون...حتی آدمام قبول دارن که کسی ترسناک تر از خودشون وجود نداره نویسنده:آیسو نام فیکشن:آنوی - ennui معنی:احساس خستگی ناشی از سیری و خسته بودن از زندگی، بی حوصلگی. (زبان فرانسوی) دارای تیزر...برای دیدن تیزر فیکشن...
فصل دوم آگوست دی.فیک ترجمه شده. یونگی داره بیخیال میشه. داره آگوست رو رها میکنه. چون با وجود آفتاب، درخت های نخل و دریا، کی به یه آدم کش نیاز داره؟ ولی به شکل بی رحمانه ای بهش یادآوری میشه نمیتونه از هویتش فرار کنه، نه تا یه میلیون سال دیگه. چون به یه چیز تیره تر، یه چیز سرد تر از آگوست نیازه تا تیم از این مخمصه نجات...
یونگی و هوسوک برای فرار از تاریکی که سالها توش حبس شده ان بهم چنگ می اندازن...اما وقتی عواقب بیرون اومدن از اون تاریکی خودشونو نشون میدن میفهمن شاید برای هم اون چتر نجاتی که فکر می کردن نبودن... و جیمین پسری که داره با خودش می جنگه تا از عشقی که بهش زخم میزنه دست نکشه.. -از اینکه باهام ازدواج کردی پشیمونی؟؟ +آره. ...
- تهیونگ...! چه طور تونستی؟ - چی؟ - یه سوال ازت میپرسم... اصلا هیچوقت بهم حسی داشتی؟ - بنظرت اگه حسی بهت نداشتم، برام اهمیتی داشت که چطور دربارهم فکر میکنی؟! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، رومنس، اسمات، لیتل اسپیس(cgl) وضعیت: کامل شده
_خودش میدونه که داری برای عشقش میجنگی؟ _گمون نکنم، میدونی؟؟؟ عشق میان شاهزاده و وزیرزاده! پیوند میان دیو و دلبر... ❦متفاوت ترین عاشقانه ای که میخوانید❦ ₃ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐌𝐨𝐧𝐢 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤 , 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 , 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥♛ 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭:𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟎𝟓...
فیک ترجمه شده.کامل شده. روز شوگا به اندازه کافی بد هست. دیگه لازم نیست دزدیده بشه و برگردونه بشه به همون کاری که خیلی سخت تلاش کرده ازش فرار کنه. مخصوصا وقتی با یه موقرمز پرحرف روبرو میشه که به نظر اصلا از یونگی نمیترسه،یه دکتر خوش قیافه که قبلا میشناخته،یه موچی کوچولوی اغواکننده که واسه این دنیا زیادی عزیز و خطرناکه،...
اگر عاشق بشید تا کجا پای عشقتون میمونید؟ حتما میگید تا آخرش. خب بیاید آخرش رو ببینیم. این فیک از جایی که با خودتون میگید تموم شد تازه شروع میشه و خوندنش اعصاب فولادین میخواد. couple : sope genre : romance , drama , angst , fantasy , historical , smut [happy end]