kim_yunji_honey's Reading List
32 stories
KAIZEN | VKOOK S.1 Completed by toskafic
toskafic
  • WpView
    Reads 24,018
  • WpVote
    Votes 3,339
  • WpPart
    Parts 28
وضعیت: فصل یک کامل شده✓ ☆'Summary: اکثر داستانها با پدید اومدن عشق، به پایان می‌رسن. پایان بعضی‌ها آرام و راضی‌کننده‌است و در بعضی یک پایان تلخ، می‌تونه تنها نقطه‌ی آخرِ یک سرگذشت باشه! خط اول داستانِ ما از یک پایان نشات گرفت. پایانی که آمیخته به یک زندگی مشترکِ بی‌روح بود و عشق سردرگم تر از همیشه، دنبال راهی برای نجات از چنگالِ مرگ می‌گشت؛ فرمانده جئون و رئیس کیم، دو مامورِ خبره از NIS که ده‌سال از زندگی مشترکشون می‌گذره و اتفاق تلخی باعث شده تا عشقِ بینشون کم‌کم به نفرت و لجبازی رنگ ببازه! «اون دست ها دیگه به من برنگشتن رئیس. تو اون روز باعث مرگ سه نفر شدی، تو! سه تا قلبو کشتی... من، کایزن و خودت که قلبِ من بودی.» 𓂃🥀៹✦ 'Couple: VKook, wlw [Lesbian] 'Genre: Political, Romance, Angst, Action, Smut 'Writer: Dmitri Ranking 1: 🏅Angst 🏅political 🏅Crime
𝗜𝗴𝗻𝗶𝘁𝗶𝗼𝗻 by marcyific
marcyific
  • WpView
    Reads 9,321
  • WpVote
    Votes 1,728
  • WpPart
    Parts 17
«تهیونگ همیشه زندگی رو به سبک خودش پیش می‌برد. بی‌پروا، مستقل و فارغ از قوانین. براش هیچ‌چیز مهم‌تر از آزادی نبود، تا وقتی که اتفاقی شیء‌ای رو از زمین برداشت، بدون اینکه بدونه چه پیامدهایی در انتظارشه. جونگکوک همیشه مردی بود که همه‌چیز رو تحت کنترل داشت. سرد، جدی و فرمانده‌وار، هیچ‌وقت اجازه نمی‌داد چیزی یا کسی مسیرش رو تغییر بده. اما این‌بار، کسی سر راهش قرار گرفته بود که هرگز نمی‌تونست نادیده بگیره. شیء‌ای که تو دست‌های تهیونگ قرار گرفته بود، ارزشی فراتر از تصور داشت. و حالا، سرنوشت دو مردی که هیچ‌وقت قرار نبود مسیرشون به هم گره بخوره، به آرومی توی آتیش تصمیماتشون شعله‌ور می‌شدن.» نویسنده: ماریا کاپل: کوکوی، نامجین، یونمین ژانر: رومنس، امگاورس، اکشن، اسمات زمان آپ: نامشخص
احساسات ماه by SetayeshMaleki0
SetayeshMaleki0
  • WpView
    Reads 124,657
  • WpVote
    Votes 7,530
  • WpPart
    Parts 59
فورسام‼️ (اگه اطلاعات کافی در این کلمه ندارید لطفا اول تحقیق کنید و بعد با رضایت خودتون بخونید) این فیک دو فصل داره : فصل اول اتمام یافته ✅ فصل دوم اتمام یافته✅ ژانر: کمی علمی تخیلی ، کمدی ، اسمات🔞 ، مافیایی ، امپرگ کاپل ها: تهکوک←تهیونمینکوک، نامجین← نامجینهوپ [بخاطر فورسام بودنش من خوب علامت گذاری نکردم اسمات هاشو پس لطفا اگه دوست ندارید نخونید❌] {اوایل فیک بخاطر اینکه اولین فیک بنده هست قطعا پره اشتباهه ولی بعد یه مدت قراره تمامش ویرایش بشه(منظور از بعد یه مدت اینه که هنوز معلوم نیست ممکنه یک سال یا حتی دو سال طول بکشه) ، اینجوری بهتون بگم که اگه اعصاب و حال خوندن دارین بفرمایید ✅ چون حتی خودمم اوایلشو گردن نمی گیرم ، ولی خب بعد چند پارت کم کم نوشته ها پیشرفت و کاملا بهتر میشه }
Coshay / نامیرا by rominaromina396
rominaromina396
  • WpView
    Reads 334,118
  • WpVote
    Votes 30,486
  • WpPart
    Parts 128
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
مافیای صورتی‌/ The pink mafia🔞🔥 by jeon_jehowa
jeon_jehowa
  • WpView
    Reads 128,079
  • WpVote
    Votes 12,618
  • WpPart
    Parts 41
اسم: مافیای صورتی🔞 ژانر: مافیای/ خشن/ عاشقانه/ اسمات ___________________ کیم نامجون رئیس باند آر ام به شدت از رقیبش متنفره از نظر اون جین اصلا مافیا نیست و به درد خونه داری میخوره. کیم سوکجین رئیس باند پینک آرجی دشمن قدیمی نامجون به خاطر گذشته و زخمی که نامجون بهش زده دنبال هر راهیه که تلافی کنه. . نامجون: عوضی صورتی پوش بهتره با زبون خوش محموله ام برگردونی وگرنه آتیشت میزنم. سوکجین: تند نرو کیم بهتره نیست واسه شروع معذرت خواهیت کفشام با زبونت واکس بزنی شاید تصمیمم عوض شد و بهت رحم کردم. . . و اما حالا کیم تهیونگ و کیم جونگکوک 5 ساله توی مهد کودک باهم همکلاسی شدن و پدراشون بعد از سال ها دوباره دیداری تازه کردن. _اشم من جونتوتیه. +شلام منم کیم تهلونگم. _هه هه تو همون پسله ی بیلیختی که حتی نمیتونه اشمش دُلُشت بده. +ساکت شو کیم جونتوک پاپام دُفته باهات حلف نژنم. پسر جیغ کشید. _اشمم جونتوته نه جونتوت. کاپل اصلی : تهکوک/ کوکوی (ورس) و نامجین. کاپل فرعی: ؟ (فصل دوم در حال آپ...) _________________ توی این فیک از اسم اعضای بی تی اس استفاده شده و هیچ گونه ارتباطی با زندگی شخصی اعضا نداره💜.
RED HOUR | VKOOK ✔️ by DewXan
DewXan
  • WpView
    Reads 55,733
  • WpVote
    Votes 4,551
  • WpPart
    Parts 39
"تو مال منی، جونگ‌کوک. فقط مال من. هیچ‌کس نمی‌تونه بین ما فاصله بندازه. حتی خودت، عزیز دلم ." «با شیطان معامله می‌کنم تا روح جونگ‌کوک رو برای همیشه به روح خودم بند کنم، طوری که دیگه هیچ‌وقت نتونه ازم دور بشه.» -- جئون جونگ‌کوک تصمیم می‌گیره به گذشته سفر کنه تا جلوی شکل‌گیری سازمان مافیایی‌ای رو بگیره که خانواده‌ش رو ازش گرفته. تنها راه نجات خانوادش، پیدا کردن رهبر این سازمان و کشتنش قبل از شکل‌گیری مافیاست. اما چیزی که نمی‌دونه اینه که خودش قراره اسیر علاقه ی بیمار گونه و مرگباری بشه. علاقه ای که از همون مردی شروع میشه که برای کشتنش به گذشته رفته‼️ #Dark 🥇 #Dark romance 🥇
CHROMANDA | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 290,255
  • WpVote
    Votes 39,589
  • WpPart
    Parts 48
خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالاخره تو زمین پیدات کردم. یه بار... نصف شب اومدم روی سرت و تو اون موقع فقط یه نوزاد کوچولو بودی، گریه میکردی و بهونه ی مادرت رو میگرفتی ولی وقتی من رو دیدی خندیدی... با اون تیله های سیاه درشتت بهم خیره شدی و برخلاف تصورم نترسیدی و فقط خندیدی... یکم که گذشت دیگه نتونستم خودم رو بهت نشون بدم و همیشه از دور سعی کردم مواظبت باشم تا موقع بازی کردن و مدرسه رفتن اذیت نشی... بزرگتر شدی... جلوی چشمهای خودم عاشق شدی..." CHROMANDA Wr: @purplimmo Main Couple: Vkook Genre: Fictional, Fantasy, Romance, Druma, Smut
کاوش در دنیای فن فیک‌ ها by Mania_ARK
Mania_ARK
  • WpView
    Reads 7,741
  • WpVote
    Votes 382
  • WpPart
    Parts 23
"تیزرهایی که خودم ساختم و فیک‌های بی‌نظیری که توی دلم جا گرفتن رو اینجا به اشتراک می‌ذارم. آماده‌اید یه دنیای جدید از فیکشن‌ها رو کشف کنید؟بیاید و بپرید تو این دنیای هیجان‌انگیز، شاید یه فیک اینجا شما رو کاملاً جذب خودش کنه!😉"
معرفی‌ بهترین فنفیکشن‌های واتپد "1" by Nora_0427
Nora_0427
  • WpView
    Reads 28,529
  • WpVote
    Votes 672
  • WpPart
    Parts 32
اینجا قراره بهترین فن‌فیکشن‌هایی که تو واتپد خوندم رو با کاپل Kookv و Vkook در ژانرهای مختلف بهتون معرفی کنم :) اگر فیکی رو‌ دوست دارین خوشحال میشم بهم معرفی کنین🩶 ✨میتونین فیک‌هارو تو ریدینگ لیست‌هام پیدا کنین ^^
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 by sarah1994m
sarah1994m
  • WpView
    Reads 108,179
  • WpVote
    Votes 9,286
  • WpPart
    Parts 75
ژانر:(رومنس_معمایی_اسمات🔞) #هپی_اند🫰 ✦ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook, secret, (a little verse) ✧ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:Dark romance, smut🔞 ✦ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: sarah🦋 جونگکوک پسری از یه خانواده متمول و سختگیر که رویای رفتن به آمریکا رو داره... دست تقدیر اونو با مردی آشنا میکنه که زندگیشو به کلی دچار تغییرات غیرقابل بازگشت میکنه.... " هیچکس جز خودم حق نداره حتی وقتی قبل از مرگت دست و پا میزنی لمست کنه جونگکوک یا اون خون کثیفی که ازت میریزه رو ببینه..." " باشه ولی حق با تو بود تهیونگ آدم حاضره بخاطر بچه اش هرکاری بکنه" +"نگران هرچیزی باش جونگکوک جز من..." +"پدر تو شاید دورترین دشمن من بشه... ولی دشمن های اصلی من همیشه از رگ گردنم به من نزدیک تر بودن... کسایی که خواستن منو زمین بزنن همیشه در نزدیک ترین فاصله ی ممکن به من قرار داشتن یا هم خون ام بودن... یا هم خونه ام.... چنل تلگرام : @taehkook_fiction