"من از بزرگترین حقیقت زندگیت خبردارم جیسونگ...و میدونی؟ اصلا برام مهم نیست که چی میشه. زندگیم اگر تو نباشه چه معنایی داره؟ چه رنگی داره؟ نمیخوام اون زندگی ای که توش نخندی،خونه ای که توش نباشی،قلبی که نتونم به صدای ضربانش گوش بدم جیسونگ."
𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀
𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍. 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾
"جفتمونم خوبمیدونیم که کمپانی با برهنه شدن آرتیستاش مخالفه چان اما فقط یکنفره که اینجا از دستورات سرپیچی میکنه و اونم تویی کریستوفر."
𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀
𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖲𝗆𝗎𝗍
"شاید اونقدر هم بد نباشه که ولیعهد، بعد از چند ساعت کاری، با دوتا فنجون چای گیلاس و کیک زنجبیلی به سمتت بیاد و قلب زیبای خودش رو با قلب تو جمع کنه، نه؟~"
وضعیت: درحال پخش
ژانرها:رومنس،تاریخی، کمدی، درام، بی ال، روزمره
شیپ: مینسونگ
روز انتشار خیلی مشخصی نداره
.
.
.
By Lemonade
کاپل: هیونین (است ری کیدز)
خلاصه: چی میشه اگ نگهبان رودخونه یه روز یه روباه زخمی تو راهش پیدا کنه. وقتی بیشتر باهاش وقت می گذرونه میفهمه روباه کوچولوش چقدر لوسه ولی هیونجین حتی از لوس بازیاش هم خوشش بیاد.
"این دیگ چه حسی فاکیه؟ من خیلی وقته قلبمو به رودخونه سِپُردم"
یه فیک از کاپل گوگولی هیونین.
~Cover by berry
𓂃𝖥𝗎𝗅𝗅𓂃
"مینهو به او یاد داد که چگونه نبض یک دروغ را بگیرد... اما وقتی چان فهمید، دیگر دیر بود. قلب او هنوز هم برای کسی میتپید که هرگز واقعی نبود."
𓂃 𝖱𝗈𝗈𝗆101 𝖧𝖹
𓂃 𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖧𝖺𝗋𝗌𝗁
𓂃 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗁𝗈
سالها پیش، زمانی که الهه مقدس ماه اولین آلفا، امگا و بتا رو بهوجود آورد، برای هر یک از آنها توانایی خاصی را صرف نظر از جنسیت هایشان به آنها هدیه داد. مثلا به آلفا قدرت و سلطه بخشید تا در رهبری دسته مقتدر و جدی باشه، به بتا آرامش و خرد بخشید، تا یاور آلفا در جنگها و فراز و نشیب ها باشه و به امگا-
+ وبه امگا چی مادر؟ به امگا چی بخشید؟
زن با مهربانی دستهای کوچک ولطیف پسرک رو گرفت و بوسه ای باملایمت روی پوست نازک و بیخط و خش او گذاشت.
"و به امگا عشق و محبت، هوش، دلاوری، آرامش و مهربانی اعطا کرد"
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
"ب...برو مینهو. جای ت...تو اینجا نیست. لیاقت تو من نیستم، لیاقتت یک امگای معیوب مثل من نیست. لیاقت تو یک امگای سلطنتی و قدرتمند مثل خودته، تا بتونه برات بچه بیاره و زندگیت رو شاد کنه. من... من حتی دیگه نمیتونم مثل یک امگای معمولی زندگی کنم. رهام کن مینهو، نذار جداییمون سخت بشه. بذار به نبودت عادت کنم... مثل این هشت ماه."
°•°•°•°••°•°•°•°•°•°•°
داستان امگایی که بخاطر یک مشکل کوچیک از نعمت والد شدن محروم شده، حالا چی میشه اگه اتفاقات اطرافش دست به دست هم بدن و زندگیش تغییر کنه؟
تایم آپ: نامشخص
کاپل: مینسونگ
شخصی به مینهو پیام میده و تاکید میکنه که مینهو میشناسدش. بارها توسط مینهو بلاک میشه اما به طرز عجیبی، باز هم پیامهاش روی گوشی مینهو ظاهر میشه. "هان جیسونگ"، پسری که ماهیتش برای مینهو نامشخصه. یه هکر؟ یه فن؟ عاشق؟ یا یه کریپی خاک بر سر عجیب غریب؟
هان جیسونگ، ستارهی بسکتبال دبیرستان، تمام آرامشش رو توی زمین بازی پیدا میکنه-جایی که میتونه از فکر و دغدغههای زندگی فرار کنه. در مقابلش، لی مینهو ایستاده؛ قلدر خونسرد و مرموزی که گذشتهی تلخ و خشم فروخوردهش، ازش یه کابوس برای بقیهی مدرسه ساخته.
اما وقتی اتفاقات غیرمنتظرهای بین نزدیکترین دوستاشون رخ میده، مرز بین نفرت و درک شروع به لرزیدن میکنه. شناختِ لایههای پنهانِ وجودِ هم، باعث میشه تعریفی که از "دشمن" دارن، کمکم تغییر کنه.
آیا ممکنه از دلِ نفرت، احساسی متفاوت جوانه بزنه؟
couple : Minsung ,Changjin .
genre : school life ,crime ,mystery ,drama