Ariyaxmehr's Reading List
6 stories
Raven [ ریوِن] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 280,650
  • WpVote
    Votes 46,688
  • WpPart
    Parts 46
زندگیش اونوقتی تغیر کرد که فهمید‌‌‌... فقط اونه که میتونه ازش مراقبت کنه🥀 ... -دهنتو باز کن پسر خوب... -...ولم...کن... لبخند گرمی زد و فک پسر زیرش و محکم تر فشورد... -خوش ندارم حین بوسه همکاری ازت نبینم تهیونگ... چشم هاش و محکم بست و سعی کرد به تن خسته و کرختش حرکتی بده...وزنش زیاد بود و انگار کاملا به زمین پینش کرده... -خواهش میکنم...ولم کن... سرشو جلو برد و گونش و با انگشت شصت نوازش کرد... به جنون رسیده بود... -خیلی زیبایی...جوری که دلم میخواد تا اخر عمرم پیش خودم اسیرت کنم...دکتر کوچولو. -چرا باید بهت اعتماد کنم؟ -واقعا نباید بکنی‌. ... کیم تهیونگ...روانپزشک مرموزی که اخرین پروندش متعلق به یک بیمار خطرناک با هویت جعلیه... ... کاپل:kookv/ vkook کاپل فرعی: ؟ ژانر: دارک رومنس/درام /جنایی_مافیا/اسمات/هپی اند ... روند اپ: دو روز درمیون به بچم عشق بدین... لاویو 🐯🐰
TheWrongTwin 🩰 ᵏᵒᵒᵏᵛ by Webtoon_Vkook
Webtoon_Vkook
  • WpView
    Reads 162,024
  • WpVote
    Votes 23,758
  • WpPart
    Parts 31
Author𐄒 Brattykv Coυple𐄒 kookv Trαɴѕlαтor𐄒Rana Geɴre𐄒 Drama, romance کیم تهیونگ و کیم هانسونگ دوتا برادر دوقلوان که با وجود شباهت‌های ظاهری زیادی که به‌هم دارن، از نظر اخلاقی و سلیقه اصلا شبیه هم نیستن. هانسونگ، قل مهربون و دوست‌داشتنیه که دامن و لباس‌های پاستلی میپوشه و توجه همه رو به خودش جلب میکنه. تهیونگ از طرف دیگه، قل ترسناک، عجیب‌وغریب، و اخموییه که همیشه لباس‌های تیره میپوشه و به همه به‌جز برادر دوقلوش اخم میکنه. جئون جونگ‌کوک، یه مدتی میشه که یه کراش خیلی شدید روی کیم هانسونگ داره اما هنوز انقدری از جونش سیر نشده که با ابراز علاقه به کیم هانسونگ، با کیم تهیونگ اعلام جنگ کنه. بله، جئون جونگ‌کوک از کیم تهیونگ میترسه و بدون گرفتن رضایتش حاضر نیست با هانسونگ وارد رابطه شه اما چی میشه وقتی جونگ‌کوک در جریان گرفتن رضایت تهیونگ برای دیت رفتن با هانسونگ، بیشتر با شخصیت واقعی تهیونگ آشنا شه؟!
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 281,904
  • WpVote
    Votes 26,389
  • WpPart
    Parts 35
𐙚فول شده پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  by vkfic_
vkfic_
  • WpView
    Reads 638,365
  • WpVote
    Votes 84,515
  • WpPart
    Parts 35
هیچ‌وقت توی بدترین کابوس‌هام هم فکر نمی‌کردم برادر ناتنی‌ای که همیشه درباره‌ش می‌گفتن، همون جفتی باشه که سرنوشت برام انتخاب کرده. جئون جونگکوک، یه آلفای مغرور که از ازدواج پدرش با کیم ته‌هی ناراضیه و اون زن رو یه هرزه می‌دونه، اما هیچ‌وقت حتی به ذهنشم نرسیده بود که پسر همون زن، یه آلفای خون‌خالص، جفتش باشه ... یعنی کیم تهیونگ. «تو یه بی شخصیتی که رایحه‌ش حالمو بهم میزنه.» Dagger [ خنجر ] Couple : Taekook , Namjin , Sope تهکوک ، نامجین و سپ [ شیپ یونگی و هوسوک ] Genre : Omegaverse , Action , Romance , Smut Writer : Mahla Instagram : Vkfic_ Telegram : Tkfic Start:1404,01,01 تایم آپ نامنظم
𝑳𝑶-𝑵𝑶𝑹𝑨(اِلئونورا) by lakiral_7
lakiral_7
  • WpView
    Reads 68,174
  • WpVote
    Votes 3,940
  • WpPart
    Parts 36
کیم سوکجین، افسر ارشد سئول بخاطر اتفاقات تلخ و وحشتناکی که توی گذشته خانوادش رو از هم پاشوند حالا با تراژدی های زیادی مواجهه و وارد دنیای انتقام سخت خودش میشه و به سمت خانواده ای کشیده میشه که منشا تمام بدبختیارو دربر میگیره... اما جونگ کوک تنها دارایی و خانواده کیم سوکجین ناخواسته وارد محور اصلی این بازی خطرناک شده و ما بین تمام این سیاهی و جنایت ها مسبب طلوع درخشان عشق مقدسی بین خودش و پسری که دیواری از تناقض ها مانعشونه یعنی، کیم تهیونگ میشه و این شروعِ پایان آرامشه...! "_تو اِلئونورای منی، نور زندگیم... _الئونورا؟ اولین باره همچین چیزی میشنوم" اما مسئله اینه؛ آیا واقعیت چیزیه که به چشم میاد؟ یا پیچیده تر از یک دیدگاه ساده ی پلیسیه؟ Writers: Lunika & Talia Main couple: Taekook / Kookv Sub couple: Namjin, Sope, Yoonmin Genre: criminal, romance, police, psychological
Before you (I thought I had it all) | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 314,951
  • WpVote
    Votes 31,133
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانوهاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره‌ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره‌ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیزها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه‌هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش‌تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em. ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (Es_and_Em), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.