BODYGUARD / VKOOK
▪︎تکمیل شده ▪︎ نگاهِ جانگکوک ، نگاهِ یه خائن نبود! نگاه جانگکوک پر از عشق بود و محاله کسی بتونه انقدر واقعی نقش بازی کنه .... اسم فیکشن: بادیگارد کاپل : تهکوک / یونمین و ....... ژانر: رومنس/مافیا/اسمات
▪︎تکمیل شده ▪︎ نگاهِ جانگکوک ، نگاهِ یه خائن نبود! نگاه جانگکوک پر از عشق بود و محاله کسی بتونه انقدر واقعی نقش بازی کنه .... اسم فیکشن: بادیگارد کاپل : تهکوک / یونمین و ....... ژانر: رومنس/مافیا/اسمات
((تکمیل شده)) چی میشه اگر دوتا قطب مخالف بهم بخورن... -اخه تو همه چی تمومی چرا باید اختلال جنسی داشته باشی -هرکسی یجوره دیگه ... به توام نمیاد اختلالی داشته باشی -عاح مشکل من یجورایی عجیبه من از زیاد بودنش عاصی شدم -یعنی چی -یعنی همش سیخه ! پقی زدم زیر خنده ... وای خیلی بانمکه با انگشتش نشونش داد که همش سیخه اسم...
●تکمیل شده● اسم: His Eyes [چشمانش] وارد مغازه ی شبونه میشه و چشمش فروشنده ی کوچولوشو میگیره -چه چشمای بزرگی! -با من بودین؟ ژانر : مافیایی - اسمات - عاشقانه - روزمرگی کاپل: تهکوک - یونمین - نامجین #مافیایی #فول_اسمات #اسمات #عاشقانه #خشن #انگست #ویکوک #یونمین #نامجین
خدا دنبال الهه ای می گشت که نقص هاش رو به شکوفه شکفته تبدیل کنه هیچ خالقی بجز خودش نبود اون یکتا بود پس خودش باید برای خلق الهه اش دست به کار می شد برای پسرک جنون توقف ناپذير بود زیبایی اون رنگ خاص با بوی کمی تیز آهن و مزه شورش اما آدمی محکوم به خودداریه پسرک از قاعده مستثنی نبود اما پسرک ایمان نداشت جونگکو...
گاهی خالق و مخلوق داستانی متفاوت خواهند داشت جنایت می تواند یک قداست باشد حقیقت یک مفهوم تحریف شده بیش نبود به مانند مذاهب و خالق مخلوقش را ستایش کرد
جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخوندهاش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همهجا کنارش باشه حتی تو زندان.
مقدمهᯓ 「سرباز جئون جونگ کوک از سمت یک باند مافیایی به عنوان جاسوس وارد تیم کاپیتان کیم تهیونگ در بخش جرائم خشن میشه تا مانع دستگیری باند بشه اما نه تنها قلبش رو می بازه بلکه بزرگترین پیشمونی زندگیش رقم می خوره و محکوم به حبس در قفس کاپیتان خشمگینش میشه」 𝘖𝘯𝘦 𝘚𝘩𝘰𝘵 𝘕𝘢𝘮𝘦 " 𝘎𝘜𝘐𝘓𝘛𝘠 𝘙𝘈𝘉𝘉𝘐𝘛" 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭�...
مقدمهᯓ 「توی راهی پا گذاشتم که حتی فکر کردن بهش لرز به تنم میندازه، من اون هزارتوی تاریکی رو انتخاب کردم چون میخواستم آخرش به چیزی برسم که منو از عروسک خیمه شب بازی بودن توی زندگی دروغینم نجات بده! اون پسر یه بیمار روانیه که من تمام زندگیم رو بهش تنفر ورزیدم چطور تونستم یه اسکیزوفرنی رو به خونم راه بدم؟ یک روز به خودم...
بدبختی من از اونجایی شروع شد که من و دونسنگام روستا و خانواده امون رو ول کردیم و رفتیم رزیدنت بزرگترین و بهترین بیمارستان کره جنوبی شدیم ولی این تمام ماجرا نیست کاپل اصلی:نامجین کاپل فرعی:یونمین.کوکوی.هوسچان(جیهوپ و بنگچان)
《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمیشناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی. #Yoonmin °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• جونگکوک تو...
《عشق در مدرسه》 -فکر کنم باید سگم بشی.. +سـ..سگ؟! #Vkook =♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡ -یادت رفته خودت خوردی به من و وقتمو گرفتی؟ +خب الان چیکار کنم؟ پول وقتتو بهت بدم؟ -نه! در ازاش باید وقت خودتو بهم بدی.. #Yoonmin ♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡=♡ جئون جونگگوک انتقالی و بورسیه شده یه مدرسه گرون، فکر میکرد فقط قراره درس بخونه تا بتو...
*یادم نمی اومد درست کی اما درست زمانی که فهمیدم، روحم وجود نداره ،اتفاق افتاد و خیلی سریع و حجومی تموم بدنمو فرا گرفت درست مثل رعد و برق باعث خشک شدن رگ هام شد!!! .......... خنده ای که توی فضای تاریک اتاق پیچید وحشت رو به دلش رخنه کرد اما متاسفانه چشماش قادر به دیدن توی اون تاریکی نبود +گفته بودم؛ برای رام شدنت، ا...
کاپل های اصلی:ویکوک [کامل شده] "جونگ کوک برادر کوچک تر چانیول که عاشق کیم تهیونگ دشمن چانیول میشه و....همه چیش توی این عشق عوض میشه....دیگه نه جونگ کوک خجالتی قبله نه یه پسر ترسو....فقط و فقط به خاطر کیم تهیونگ...." {اسمات_فان_مدرسه ای} 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 خودتون داستان عشقشون...
[اتمام یافته] WRITER: E.L NAME: DIZZINESS COUPLE: VKOOK, YOONMIN GENRE: PSYCHOLOGY, CRIMINAL, SMUT " - جونگکوک یه صخرهست. سخت، سرد، پر از سنگریزه و من مدتهاست از این صخره معلقم. نه شجاعت این و دارم که رهاش کنم و سقوطم رو به چشم ببینم. نه میتونم خودم و بالا بکشم و شاهد سقوط اون باشم. تنم به تن این صخره سائیده و خرا...
جونگکوک ، فردی که فکر نمی کرد روزی انقدر کسی رو دوست داشته باشه که به خاطرش تمام کار هایی که ازشون متنفره رو انجام بده و تهیونگ ، آلفایی که از وجود مود رمانتیک و مهربونش خبر نداشت ، باورش نمیشد با پیدا کردن جفتش همچین رویی رو از خودش نشون بده مثل اینکه الهی ماه تصمیم داشت به اون دو نفر یادآوری کنه که هنوز خودشون رو...
[کامل شده] در این دنیا، دو آلفا با شخصیتها و ارزشهای متضاد در رقابتی شدید با هم روبرو میشوند. آلفا کیم تهیونگ که رقابتی است می خواهد تسلط و برتری خود را ثابت کند، در حالی که آلفا جئون جونگکوک با اعتماد به نفس است مصمم است از موقعیت خود دفاع کند و ارزش خود را ثابت کند. رقابت آنها شدید است و آنها به بهترین شکل ممکن...
سوجون دستش که روی قفسه سینهی سوهو قرار داشت رو پایینتر برد و آروم تن داغش رو نوازش کرد. دست دیگهش رو هم دور شونههای پسر پیچید و بدنش رو به جسم خودش فشرد: «میخوام وجببهوجب بدنتو لمس کنم... میتونم...؟ اجازهشو بهم میدی؟» سوهو پلکهاش رو بههم فشار داد و نفس حبس شدهش رو بیرون فرستاد. کمی که آرومتر شد، چشمهاش...