Select All
  • SWITCH
    6.4K 1.2K 49

    وانگ ییبو از صحبت های دانشجوها در مورد پروفسور شیائو ژان شنیده که پروفسور مردی سختگیره و آرامش کاریزماتیکی داره که می تونه هرکسی رو به آرومی بکشه. ییبو قبلاً اونو ندیده بود و واقعاً اهمیتی نمی‌داد چون اون استاد در بخش تاریخ هنر، باستان‌شناسی تدریس میکرد؛ در حالی که خودش تو بخش رقص بود و حتی با اینکه بخش‌ها در کنار همد...

    Completed   Mature
  • Mi Rubí || Vkook
    11.8K 879 5

    ارثیه ی دو پسر عمو ثروتمندترین شرکت های زنجیره ای جهان بود ، اما گویی ثروت قفسی طلایی برای عشقشان بود ، عشقی آتشین که در قلبشان شعله می کشید اما در تاریکی ناگفته ها پنهان بود ، ناگفته ای که بر زندگی شان سایه افکنده بود ، گویی تمام رنگ ها از دنیای شان رخت بربسته بود و تنها خاکستری غم و تردید باقی مانده بود _ می تونی ب...

  • Game Of Thrones | Vkook
    17.4K 1.9K 21

    خلاصه : یک سلطنت مدرن ، یک‌ پادشاه و یک لونا ! ، پادشاه مغرور کره که قدرتمند ترین گرگ جهانه در کنار غرور بی نهایتی که داره ، عاشق امگاش ، پسر نخست وزیر میشه . عشقی که روز به روز درحال شکوفا شدنه آیا قراره با درد تموم بشه؟ چه اتفاقی قراره توی این سلطنت سمی و بیرحم بیوفته؟ ‌ ‌ ‌ ‌ یه صدا... یه صدای آشنا بین اون همه تا...

  • Tell me the meaning of love:#Vkook #Yoonmin #Namjin
    1.1K 156 19

    *معنی عشق رو به من بگو* ○●اینجا به هیچ وجه خبری از داستان کلیشه ایی نیست●○ چی میشه اگه پسرای کیم یونجون ،کیم تهیون و جئون جونگ می بعد از چند سال دوباره هم رو ملاقات کنن. ولی این دیدار دوباره قرار نیست کاری کنه اونها باز هم مثل قدیم با دید رفیق باهم رفت و آمد کنن، البته میشه گفت قلب هاشون این اجازه رو بهشون نمیده و هر...

  • death king Lover
    5.1K 979 43

    وضعیت : کامل شد کاپل ها : ویکوک / تهکوک ژانر : تخیلی ، فانتزی ،‌ رومنس ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1800 یک فصل ، 42 پارت . خلاصه : داستان درمورد یکی از فرزندان نیم خدای پروردگاره که به دستور پدرش به زمین می‌ره تا جان نوزادی رو بگیره ولی نافرمانی کرده و از روح خودش به نوزاد میده...

    Completed  
  • CAVE OF MEMORIES
    24.2K 5.3K 84

    *غار خاطرات* فکر کنم اولین نمونه فارسی ریکشن باشه این فقط یه روز عادی تو دنیای تهذیبگری بود...یا درواقع اینطور به نظر میومد؛ البته قبل از اینکه خواب آلودگی عجیبی به سراغشون بیاد و دنیا جلو چشمشون سیاه بشه.

  • ستاره سرنوشت
    23.7K 3.7K 48

    صورت وی‌یینگ از درد توی هم رفت. فشار دست لان‌ژان انقدر زیاد بود که حتی نمی‌تونست راحت نفس بکشه، چه برسه حرف بزنه. قطره اشکی آروم از گوشه‌ی چشمش پایین ریخت و چهره‌ی قرمزش رو رقت‌‌انگیزتر کرد. لان‌ژان به اون چشم‌های اشکی خیره شد و دندون‌هاش رو به‌هم فشرد. خنده عصبی‌ای از میون لب‌های باریکش خارج شد و محکم سر وی‌یینگ رو...

    Completed  
  • ♡𝑴𝑫𝒁𝑺𝑯:𝑫𝒆𝒔𝒕𝒊𝒏𝒚♡
    78.3K 15.7K 75

    🦋𝐼 𝓌𝒶𝓈 𝒷𝑜𝓇𝓃 𝒻𝑜𝓇 𝒶 𝓇𝑒𝒶𝓈𝑜𝓃 🦋 [completed] 《وقتی هوانگوانگ جون و ایلینگ لائوزو در روز های اوج شکوهشون به دست تعلیم دیده هایی گمنام کشته میشن، روزگار چه تقدیری رو برای اون ها در نظر میگیره؟ آیا دوباره شانسی وجود خواهد داشت تا اون دو به هم بپیوندن و صلح و آرامش رو برای مردمشون به ارمغان بیارن؟ این رمان د...

    Completed  
  • Hey!Mr.policeman~Yoonmin♡
    19.9K 2.9K 28

    [پایان یافته] «هی!آقای پلیس میشه نشانتون رو ببینم؟ فکر کنم قلبم بهش گیر کرده..» . ⛓️خلاصه:یک پرونده جنایی جدید که مسئولش یونگی،اما مشکل اینجاست که جیمین اکسش که به طرز بدی از هم جدا شده بودن هم قاطی این پرونده شده و حالا جونش در خطره! . 🐈‍⬛فیک : هی!آقای پلیس 🖤کاپل اصلی :یونمین 🤍کاپل های فرعی :نامجین،ویکوک 🚬ژانر...

    Completed  
  • Forbidden love
    37.1K 10.1K 53

    Forbidden love تمام شده📗📕 جانِ ییبو، عزیزِدلِ من ! چرا .... چرا نمیخوای بمونی؟! چی کار کنم که بمونی ؟! و جان که دیگه تحمل نداشت، ناخواسته سرشو به شونه ی ییبو تکیه داد، به تن داغش تکیه کرد و به سختی لب زد: میخوام ... میخوام بمونم ... میخوام پیشت بمونم ... میخوام توی بغلت بمونم ... حتی اگه فقط همین امشب باشه، میخو...

    Completed  
  • the Businessman _ Yizhan
    14.2K 3.1K 32

    Name : the Businessman _ بیزینس من Couple Yizhan (ZSWW) Genre : romance _ smut یه کارمند جوون از شعبه شانگهای منتقل شده به واشنگتن تا یکماه آموزش مدیریت ببینه ولی هر چی میگذره شک و تردید جان بیشتر میشه که اصلا وانگ ییبو کیه ؟ فقط یه کارمند معمولیه یا دروغ میگه ؟؟ اگه بعد از رفتن ییبو یه عشق طلسم مانند روی جان بمونه چ...

    Completed  
  • 𝑾𝒂𝒕𝒆𝒓 𝒂𝒏𝒅 𝑱𝒂𝒅𝒆༆ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
    7K 1.1K 58

    💧𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑾𝒂𝒕𝒆𝒓 & 𝑱𝒂𝒅𝒆 💧𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑩𝑳/𝑾𝒖𝒙𝒊𝒂/𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍/𝑭𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚/𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚/𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆 💧𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° 💧آب و یشم💧 💧خلاصه: بردیا مهرآیین به عنوان یک جوان ایرانی، چندان هم خوش شانس نبود که بعد از کشته شدنش به دنیای پس از مرگ بره. در عوض وارد کالبد ف...

    Completed  
  • Darkness|Vkook
    1.7K 268 7

    جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونس...

  • 🔥ROYAL FIRE🔥 [NAMJIN][completed]
    37.2K 7.9K 36

    {تكميل شده } ازت انتظار ندارم حسمو بفهمي چون هنوز نيمه اتو پيدا نكردي ولي هر زمان حتي براي يك ثانيه حس كردي اون مرد مال توئه حرف منو يادت بياد: اون نيمه ي منه ! من كاملش ميكنم.... روحش كنار من قدرت پيدا ميكنه..... جسمش با لمس من آرامش ميگيره... ======== Main couple: namjin Ganre : fantasy, Romance, sm*t, Action Update...

    Completed   Mature
  • 𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝
    50.7K 5.2K 41

    -چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ ج...

  • ☕️Revival🪷 ~ Taekook
    195K 19.1K 71

    جونگکوک، پسری که زندگی روی خوشی بهش نشون نداده همراه با هیونگش، یه خونه اجاره میکنند. یه شروع تازه برای زندگی بهتری که سالهاست آرزوشو دارند و کیم تهیونگ، صاحبخونه‌ای که از قضا یه کافه پایین همون خونه داره، نسبت به غم‌های پسر کوچکتر کنجکاو شده... ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• 🪷☕️🪷☕️🪷 Name: Revival ...

    Completed  
  • TheTurbulence of my heart
    4.2K 861 15

    جونگکوک به تازگی همسرش رو از دست داده و حالا مجبور به ازدواج با برادر اون مرد، کیم تهیونگ شده، در صورتیکه اون مرد ازش متنفره! "تعریفم از عشق مایل ها با حقیقتی تلخ که زندگش میکردم فرق داشت." خلاصه: خانواده کیم بزرگترین شرکت تجاری کره جنوبی رو مدیریت میکنن. آوازه تجملات این خانواده سالهاست گوش به گوش میپیچه. همه چیز...

    Mature
  • رویا § Dream §
    632 175 6

    پارک جیمین یا به اختصار جی ام ... نویسنده تازه وارد دنیای وبتون ... که طوفان به پا کرد .... گرد و خاکی که دامن خودش رو هم گرفت .... درست از بالای قله شهرت سقوط کرد .... درست لحظه ای که همچیز بهم ریخته بوده .... لحظه ای امید از بین رفته بود ... لحظه ای که دوستی ها به شک افتاد .... لحظه ای که زندگی به پایان رسید...

  • bunny and bear (Taehkook)
    57.8K 5.5K 81

    +میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیل...

    Completed  
  • فقط بهم بگو/Just Tell me
    10.8K 1.4K 20

    فقط بهم بگو/Just tell me🔞 چی میشه اگه جفت کیم تهیونگ امگایی باشه که به آلفای دیگه ای قولش داده باشن. و تهیونگی که فقط به آلفا های مذکر گرایش داره. . . _انقدر از اون فورمونای فاکیت واسه کنترل کردنم استفاده نکن کیم . . Couple: taekook _ namjiin _ sope Omegaverse, Smut, Romance.... 🔞این فیکشن اسمات داره پس اگه زیر 18...

  • Solivagant
    88.5K 15.3K 58

    تهیونگ‌برادر ناتنی نامجونه با این که از یک خون نیستن اما عمیقا بهم نزدیکن جونگکوک پسرک دوس داشتنی پدرش یعنی کیم‌نامجونه و چی می شه اگه تویه مسافرت تفریحی بزرگ خانواده کیم به قتل برسن؟ و تنها چیزی که برای کیم‌تهیونگ سرما خورده ای که به مسافرت نرفته باقی مونده ثروت بزرگ و یادگار برادرش جونگکوک کوچولوی هفت سالس که دیگ...

  • 𝖛𝖆𝖒𝖕𝖎𝖗𝖊 𝖕𝖗𝖊𝖞 «vkook»
    8K 1.2K 17

    مولتی‌شات Vampire prey (تکمیل شده) افسرجئون زندگی عادی و بی‌دردسری داشت. حداقل تا قبل از دیدن اون مرد مرموز که ادعا می‌کرد از کشوری به اسم دوریات، که وجود خارجی هم نداشت اومده و 326 سالشه. ورود جونگ‌کوک به اون دنیای عجیب‌وغریب تمام زندگیش رو دست‌خوش تغییراتی کرد، که همش تقصیر اون مرد بود؛ چرا که اون طعمه‌ی خون‌آشامی ا...

    Completed   Mature
  • BODYGUARD / VKOOK
    22.2K 1.6K 28

    ▪︎تکمیل شده ▪︎ نگاهِ جانگکوک ، نگاهِ یه خائن نبود! نگاه جانگکوک پر از عشق بود و محاله کسی بتونه انقدر واقعی نقش بازی کنه .... اسم فیکشن: بادیگارد کاپل : تهکوک / یونمین و ....... ژانر: رومنس/مافیا/اسمات

    Completed  
  • Touch(vkook)لمــــس
    11.7K 742 31

    ((تکمیل شده)) چی میشه اگر دوتا قطب مخالف بهم بخورن... -اخه تو همه چی تمومی چرا باید اختلال جنسی داشته باشی -هرکسی یجوره دیگه ... به توام نمیاد اختلالی داشته باشی -عاح مشکل من یجورایی عجیبه من از زیاد بودنش عاصی شدم -یعنی چی -یعنی همش سیخه ! پقی زدم زیر خنده ... وای خیلی بانمکه با انگشتش نشونش داد که همش سیخه اسم...

    Completed   Mature
  • His Eyes [چشمانش]
    53.9K 4.2K 41

    ●تکمیل شده● اسم: His Eyes [چشمانش] وارد مغازه ی شبونه میشه و چشمش فروشنده ی کوچولوشو میگیره -چه چشمای بزرگی! -با من بودین؟ ژانر : مافیایی - اسمات - عاشقانه - روزمرگی کاپل: تهکوک - یونمین - نامجین #مافیایی #فول_اسمات #اسمات #عاشقانه #خشن #انگست #ویکوک #یونمین #نامجین

    Completed  
  • VALDEMAR
    45.5K 6.7K 65

    خدا دنبال الهه ای می گشت که نقص هاش رو به شکوفه شکفته تبدیل کنه هیچ خالقی بجز خودش نبود اون یکتا بود پس خودش باید برای خلق الهه اش دست به کار می شد برای پسرک جنون توقف ناپذير بود زیبایی اون رنگ خاص با بوی کمی تیز آهن و مزه شورش اما آدمی محکوم به خودداریه پسرک از قاعده مستثنی نبود اما پسرک ایمان نداشت جونگکو...

  • Crime
    115K 14.6K 57

    گاهی خالق و مخلوق داستانی متفاوت خواهند داشت جنایت می تواند یک قداست باشد حقیقت یک مفهوم تحریف شده بیش نبود به مانند مذاهب و خالق مخلوقش را ستایش کرد

    Completed  
  • GANGSTER "VKOOK"
    145K 20.9K 34

    جونگکوک بخاطر وابستگی شدیدی که به پدرخونده‌اش کیم تهیونگ داره، دلش میخواد همه‌جا کنارش باشه حتی تو زندان.

  • 𝐆𝐮𝐢𝐥𝐭𝐲 𝐑𝐚𝐛𝐛𝐢𝐭 ╷𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤
    36 8 1

    مقدمهᯓ 「سرباز جئون جونگ کوک از سمت یک باند مافیایی به عنوان جاسوس وارد تیم کاپیتان کیم تهیونگ در بخش جرائم خشن میشه تا مانع دستگیری باند بشه اما نه تنها قلبش رو می بازه بلکه بزرگترین پیشمونی زندگیش رقم می خوره و محکوم به حبس در قفس کاپیتان خشمگینش میشه」 𝘖𝘯𝘦 𝘚𝘩𝘰𝘵 𝘕𝘢𝘮𝘦 " 𝘎𝘜𝘐𝘓𝘛𝘠 𝘙𝘈𝘉𝘉𝘐𝘛" 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭�...

  • 𝐃𝐚𝐫𝐤𝐧𝐞𝐬𝐬 𝐌𝐚𝐳𝐞 | 𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤
    25.5K 4.5K 49

    مقدمهᯓ 「توی راهی پا گذاشتم که حتی فکر کردن بهش لرز به تنم میندازه، من اون هزارتوی تاریکی رو انتخاب کردم چون میخواستم آخرش به چیزی برسم که منو از عروسک خیمه شب بازی بودن توی زندگی دروغینم نجات بده! اون پسر یه بیمار روانیه که من تمام زندگیم رو بهش تنفر ورزیدم چطور تونستم یه اسکیزوفرنی رو به خونم راه بدم؟ یک روز به خودم...

    Completed