Vkook
24 stories
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,724,922
  • WpVote
    Votes 128,804
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
"HALF BROTHER" by asaltito
asaltito
  • WpView
    Reads 163,496
  • WpVote
    Votes 17,140
  • WpPart
    Parts 33
برادر ناتنی بعد از اینکه مادر تهیونگ خانواده‌ و پسره 17 ساله‌شو ترک کرد، پدرش تصمیم گرفت برای بار دوم عاشق بشه و با زنی ازدواج کنه اون زن، پسری 10 ساله به اسم جونگکوک داشت؛پسری شیرین دوست داشتنی! اون زن و بچه تبدیل به بزرگ‌ترین دلگرمی برای اون پدر و پسر شدن؛ مخصوصا جونگکوک، اون پسر کوچولو تبدیل شد به تمومه دلخوشیه تهیونگ؛ زمانی رسید که تهیونگ توی سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل به خارج رفت و جونگکوک کوچولوشو با احساساته مخفیش تنها گذاشت و حالا تهیونگ بعد از پنج سال برگشته اما... ° ° ° تهکوک فیکچت،اسمات،عاشقانه،رومنس پایان یافته ...
My housemate  by sogand0098
sogand0098
  • WpView
    Reads 44,279
  • WpVote
    Votes 3,965
  • WpPart
    Parts 47
« عنوان Mature ( محتوای بزرگسالان) به دلیل نیاز آموزش به تمامی رده های سنی افراد علاقه مند به نوع رابطه بی دی اس ام حذف شد » جونگکوک دانشجوی سال اول معماری تصمیم میگیره برای تأمین مخارج زندگی و دانشگاهش یکی از اتاق های خونه رو اجاره بده و همخونه جدیدش کسی نیست جز آقای کیم (کیم تهیونگ) - پس این راه حل توست ، هر بار که خراب کاری کردی خودت و این گوشه جا بدی و از تنبیه فرار کنی شنیدن صدای بم تهیونگ که با آرامش زیر گوشش حرف میزد باعث شد که کوک با صدا آب دهنش و قورت بده، با این کار سیب گلوش که بالا پایین شد، نفس تهیونگ رو هم تو سینه اش حبس کرد + نه ، من فقط نمی‌دونم چطور بگم متاسفم دست خودم نبود ، می‌خوام شما باور کنید که چقدر متاسفم - پس از تنبیه فرار نمیکنی باز هم سیب گلوش بالا پایین شد و پاهاش و محکم تر به هم فشار داد + نه تهیونگ سرش و از شونه پسر برداشت و در همون حال گفت: - خوبه ،چون دفعه بعد این تو‌ نیستی که تصمیم میگیره ، منم که تنبیهت و انتخاب میکنم ، درسته ؟ بیمکث پاسخ داد + بله آقا - خوبه نام داستان: همخونه من Name: My housemate کاپل: ویکوک ( تهکوک) Couple: VKook ژانر: عاشقانه، ددی کینک، بی دی اس ام، لیتل کمدی، اسمات، روانشناسي Genre: Romance, Daddy kink, BDSM, Little Comedy, Smut ,Psychology
Taj Mahal ~|| Vkook Au  [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 23,853
  • WpVote
    Votes 2,612
  • WpPart
    Parts 25
جونگکوک فقط می‌خواست خوش بگذرونه. جوون باشه، از روزهاش لذت ببره و مثلِ امگای سرکشی رفتار کنه که تمام زندگی‌اش بوده. اما امگای سرکش، تصور نمی‌کرد خوش گذرونیش توی کلاب به بهم زدن با دوست پسرش و البته، پیدا کردن یک شخص بهتر ختم شه. یا جایی که آلفا تهیونگ توی دعوای جونگکوک و دوست پسرش دخالت و آروم راه‌اش رو به زندگی امگا باز می‌کنه. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: تاج محل 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ویکوک 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: امگاورس، انگست ملایم، عاشقانه 🥈 in #Bangtan
Adonia | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 99,252
  • WpVote
    Votes 6,926
  • WpPart
    Parts 61
Adonia ⛪ - نگاهم کن! - دارم نگاهت می‌کنم... - نه خوب نگاهم کن. - چطوری تهیونگ؟! - همینطوری، همینطوری که زور صدات به اسمم می‌رسه و می‌فهمم نگاهت کاملا برای من بوده. Couple: Vkook, Secret Genre: Romance, Angst, Mysterious, Smut Writter: Ivanna
Unknown Heir (VKook) by armyyon
armyyon
  • WpView
    Reads 391,196
  • WpVote
    Votes 40,912
  • WpPart
    Parts 35
کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین«جیمین تاپ»، سکرت. خلاصه: جونگ کوک سال ها پیش حافظه‌ش رو به همراه پدر و مادرش از دست میده و کنار داییش و پسر داییش یونگی زندگی نرمال و به دور از هیجان و خونریزی ای داره. اما چی میشه که همون خاطرات فراموش شده باعث بشه فردی به اسم کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و زندگی نرمالش رو نابود کنه؟ ژانرها: عاشقانه، مافیایی، کمدی، ازدواج اجباری، اسمات، معمایی، جنایی و اکشن. Start : 03/03/26 End: 03/07/18 *** بخش هایی از فیک: VKook جونگ کوک با حرص داد زد. _ چی میخوای؟! چی از جونم میخوای؟! سمتش قدم برداشت. _ همونی رو که بابا جونت برات به ارث گذاشته. * _ نمیدونم چرا من رو آوردی اینجا و دنبال چی هستی... اما من یه پرنده نیستم که توی قفس زندانیم کنی، من عین ماهیم... دائم از لای دستات سر میخورم. تهیونگ بدون اینکه بچرخه، با صدا پوزخند زد. کمی سر چرخوند. _ پس چطوره نفست رو بگیرم ماهی کوچولو؟ YoonMin _ آره دارم تمومش میکنم، اما نه فقط بخاطر خودم، بخاطر خودمون، بخاطر جون پسری که هیچی نمیدونه و هنوز غرق تاریکی این دنیا نشده. با خشم و بغض فریاد زد. _ دلیل زنده بودنت... همینه که همه میدونن معشوقه منی! Rankings: 🥇Mafia 🥇Bts 🥇Action 🥇Fic 🥇Mystery 🥈Jungkook 🥈Persian 🥈Fiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: Desa🖤
4427 by EUGENIEandDANIYAR403
EUGENIEandDANIYAR403
  • WpView
    Reads 294,893
  • WpVote
    Votes 25,137
  • WpPart
    Parts 47
وضعیت: پایان یافته❤️ جئون جونگکوک سارق چیره‌دستی که به نظر احمق میاد به خواسته خودش دستگیر میشه و وبه زندان میره، و اونجا امپراطوری خودش رو برپا میکنه، چطوری؟ قطعا همه‌ی زندانی ها به گنده ترین سارق کره احترام میگذارند! البته بجز یک نفر! کیم تهیونگ رئیس باند قاچاقی که برخلاف میلش دستگیر شده و در تلاشه که یه جوری از زندان بیرون بره... تهیونگ یک عمر به باند خودش که بعضی‌هاشون توی زندان همراهش اند دستور داده و براش سخته زیر سلطه‌ی یه دزد احمق بره! 🔞💲👣🕷 کاپل های فیک به ترتیب: تهکوک، نامجین، یونمین هستند #action #fanfiction #taekook #vkook #mafia # smot #mystery
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,480,459
  • WpVote
    Votes 233,411
  • WpPart
    Parts 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• by Lostinjhopesmile
Lostinjhopesmile
  • WpView
    Reads 579,334
  • WpVote
    Votes 48,536
  • WpPart
    Parts 88
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 [Completed] «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «اتمام یافته» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست