Saghar_Stories
- Reads 960,695
 - Votes 81,852
 - Parts 39
 
💵دوست پسرم بادیگاردمه💵
جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! 
از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ...
کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره
□■□■□■□■□■□
-میخوای اول بهم تجاوز کنی بعد بکشیم ؟
-الان قرن بیست و یکه ... کی دیگه همچین کاری میکنه ؟
با چشمای گرد شده داد زد
-یعنی فقط بهم تجاوز میکنی ؟ نمیکشیم ؟
□■□■□■□■□■□
-من مخ اینو میزنم !
-شبیه آدمایی نیست که بشه مخشونو زد 
-باشه .. من میزنم !
-احمق من میگم نمیشه تو میگی میزنم ؟
-من منم ! تو نیستم که ! من اگه بخوام .. میتونم مخشو بزنم !
□■□■□■□■□■□
Story Genre:fiction,fluff,romance,action,smut🥊
Couple:Vkook,Yoonmin,secret🎡🪤
"Completed"⛓️