𝑴𝑶𝑳𝑻
panikamm
- Reads 29,977
- Votes 6,155
- Parts 72
"مولت"
نویسنده: "پانیکا"
ژانر: "جنایی، معمایی، اکشن، رومنس، انگست، اسمات"
کاپل: "کوکمین، تهگی"
~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•
_نگران نباش، این مرد...
سر چرخوند و خیره به تصویر جونگکوک که داشت اسلحه اش رو به جلیقه زیر کتش برمیگردوند و همزمان با یکی از افرادش صحبت میکرد، با لبخند شروری ادامه داد:
_رام من خواهد شد.
پسر بزرگتر با حالت کنایه واری چشم هاش رو چرخوند و دوباره دست هاش رو به سینه اش زد:
_فقط یه احمق مثل تو میتونه دنبال رام کردن مردی مثل اون باشه!
پسر کوچکتر ناخودآگاه خندید و بعد دوباره نگاهش رو به سمت اون کشید و با حالت تمسخر آمیزی تکرار کرد:
_مردی مثل اون؟ منظورت چیه؟!
پسر بزرگتر با نگرانی محو این پا و اون پا کرد:
_اون کاپیتان تیم الفاست، یه هیولاست!
اما تو...داری باهاش مثل یه عروسک بازی میکنی!
_در اینصورت...هیولای واقعی من نیستم؟!
پسر کوچکتر با لبخند شرورانه ای پرسید و باعث شد پسر بزرگتر پیشونیش رو با کلافگی ماساژ بده.
این پسر حرف حساب حالیش نبود.
~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•
وضعیت: درحال آپ