VK
5 stories
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 641,335
  • WpVote
    Votes 62,612
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
Cursed Omega [Vkook] by LaraJeon97
LaraJeon97
  • WpView
    Reads 185,843
  • WpVote
    Votes 22,466
  • WpPart
    Parts 49
کیم تهیونگ همیشه فکر می‌کرد جفت یعنی پاداش و یک هم‌خون، هم‌خواب، هم‌تاج؛ اما اون شب، با همون نگاه اول، همه‌ی تعاریفش از جفت داشتن، فرو ریخت. اون جفتش رو دید؛ عقلش از جا کنده شد و باورهاش رنگ باخت. یک امگا؟ باشه؛ اما نه اون، نه پسری از جامعه رعیت‌ها، نه با اون پوست روشن لعنتی، نه با اون چشم‌هایی که انگار هزار ساله داره توی ذهنش قدم می‌زنه و آشنا‌ترین نگاه دنیاست. تهیونگ ازش متنفر بود؛ اما با هر نفس، بیشتر دنبال بوی تنش می‌گشت. مغزش فریاد می‌زد: رعیته. قلبش زمزمه می‌کرد: مالِ منه. از اون شب، تهیونگ دیگه فقط یک پادشاه نبود؛شده بود شکارچی وسوسه‌ای که خواب و تاجش رو توی صدای نفس‌های اون پسر امگا گم کرده بود. .......... ژانر- رومنس،امگاورس،دراما، تخیلی، تاریخی کاپل- ویکوک زمان آپ- دوهفته یک‌بار یک‌پارت طولانی.
𝐛𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐎𝐍𝐎𝐑 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 739,594
  • WpVote
    Votes 69,878
  • WpPart
    Parts 45
{Completed} جونگ‌کوک از ازدواج با همچین هیولایی میترسه. خیلی ها ازدواج اجباری جونگ‌کوک با تهیونگ برای برقراری صلح بین دو مافیا رو مثل یه موهبت میدونند ولی از نظر خودش سرنوشتش محکوم شده و به نابودی رسیده. هیچ راه فراری از این قرارداد ازدواج اجباری و برنامه ریزی شده وجود نداره؛ قطعا تهیونگ تا آخر دنیا به دنبالش میگشت . پیام چشم های الفا واضح بود: تو مال منی ! ********************* 🥀فصل اول اتمام یافته💋 🕷فصل دوم رو میتونید در همین اکانت پیدا کنید💀 Couple :: vkook , yoonmin jenre :: criminal, smut, omegaverse, romance, drama ، ازدواج اجباری🖤 Published Time :: اتمام یافته 🌸لطفا پارت "توضیحات" مطالعه کنید 🩷
" 𝗦𝗻𝗲𝗲𝗿 | نیشخند " by atmantinoos
atmantinoos
  • WpView
    Reads 201,624
  • WpVote
    Votes 30,577
  • WpPart
    Parts 48
، اسنیر ، یا همون نیشخند و ...اوم‌ ، امیدوارم که ازش خوشتون بیاد ، یعنی فک کنم دارم همون چیزیو مینویسم که میخواین ؟ همون چیزی که الان دارین کپشن فیکارو میخونین تا بدونین توش چیه ! William .
My Boy (Full) by Soull_Healer
Soull_Healer
  • WpView
    Reads 77,904
  • WpVote
    Votes 7,510
  • WpPart
    Parts 46
تهیونگ کیم، تازه‌ وارد دبیرستان تاونسند هریس ایالات متحده، فکرش رو نمی‌کرد پسری که توی پیست مسابقه شکستش داده یکی از دانش‌آموزهای اون مدرسه باشه. جونگکوک، پسری که سخت به‌ دست می‌اومد و تهیونگ پسر شر و دردسرسازی بود که به هر قیمتی اون پسر خوشگل که از همجنس‌گراها متنفر بود رو بین بازوهای خودش می‌خواست، حتی اگه دوست‌دختر داشت! ɴᴀᴍᴇ : My Boy _ VKook ɢᴇɴʀᴇ : School life, Competitive, Smut ᴡʀɪᴛᴇʀ :Taehyun @Taekook_Areaa