SamminlizaAlsa's Reading List
7 stories
267 by phenomenon-PDM
phenomenon-PDM
  • WpView
    Reads 13,199
  • WpVote
    Votes 1,113
  • WpPart
    Parts 43
در شهری که هر لبخندش بوی خیانت می‌دهد، چند مرد با گذشته‌هایی سیاه‌تر از شب، در میان خون، انتقام و رازی که سال‌ها دفن شده، دوباره به هم می‌رسند. هرکدام زخمی از گذشته دارند؛ زخم‌هایی که نه‌زمان، نه اسلحه، و نه حتی عشق، قادر به درمانش نیست. هیونجین، مردی با نگاهی یخ‌زده و قلبی پر از آتش، تنها به یک چیز باور دارد: هیچ‌کس نجات پیدا نمی‌کند، مگر با خون. اما درست وقتی که فکر می‌کند همه‌چیز تحت کنترل اوست، بازگشت کسی از سایه‌ها، زمین زیر پایش را می‌لرزاند ...کسی که باید مرده باشد. در این میان، میان فریاد گلوله‌ها و زمزمه‌ی عشق‌های ممنوع، کلمات سنگین‌تر از مرگ می‌شوند؛ و در اتاقی پر از سکوت، تنها صدای کسی شنیده می‌شود که با چشمانی پر از اشک می‌گوید: «این چهره‌ی واقعیه منه... هنوزم می‌تونی این آدمو دوست داشته باشی؟» (Happy End) ---------- #hyunlix 🥇 #hyunjin 🥇 #stay 🥇 #minho 🥈 #minho 🥉 #Romance 🥉 https://open.spotify.com/playlist/5cKmQsnSwULGv5I2IUKkjU?si=334ZEgWxRt-2XxVbj6nL2w
🩸⛓️My Pshyco Boyfriend ⛓️🩸•hyunlix• by Hastishahriye
Hastishahriye
  • WpView
    Reads 16,616
  • WpVote
    Votes 1,536
  • WpPart
    Parts 22
• بدون اینکه کسی که بفهمه از خونه سونگمین بیرون زد و درحالی که توی پارکینگ راه می‌رفت و دنبالش ماشینش میگشت با شنیدن سوت آشنایی سر جاش وایساد...نه امکان نداشت...حتما بازم توهم زده بود...اره حتما توهم بود...اما با دیدنش اینکه از پشت ستون ها بیرون اومد احساس کرد دنیا رو سرش خراب شد. هیونجین:"دلت برام تنگ نشده بود بیبی بوی؟" امکان نداشت اون زنده باشه فلیکس خودش با دستای خودش اون رو یک سال قبل کشته بود ولی چطور الان جلوش بود؟• couple:hyunlix. ژانر:دارک، جنایی، عاشقانه،خشونت و ازارجنسی(کمی). enjoy😉♥️
My little angle by 6512924sel
6512924sel
  • WpView
    Reads 1,565
  • WpVote
    Votes 176
  • WpPart
    Parts 8
فلیکس پسری که باباش از خونه انداختتش بیرون و فرستاتتش کره تا اونجا تحصیل کنه ، چی میشه فلیکس دلش رو برای قلدر مدرسشون ببازه .... و هیونجین برای اولین بار طمع عشق رو بچشه ؟ Gener : اسمارت _ مدرسه ای _ عاشقانه Couple: minsong _ hyunlix _ changin _ changmin
Love in Harmony: A Dance of Hearts by serendipity_story
serendipity_story
  • WpView
    Reads 2,216
  • WpVote
    Votes 290
  • WpPart
    Parts 6
خلاصه داستان: فلیکس امگای مغروری که از بچگی با هیونجین نامزد بود اما این ازدواج از پیش تعیین شده هیچوقت توسط هیونجین تایید نشد و قلب فلیکس بارها و بارها توسط هیونجین شکست تا اینکه سروکله ی آلفای عجیب و غریبی به اسم کریستوفر تو زندگی فلیکس پیدا میشه .....هیچوقت این شکلی برای فلیکس خندیده بود؟ چشم هاش ! چشم های قشنگش انقدر احساسات داشت؟ پس چرا هر وقت به اون نگاه میکردن مثل جهنم سرد بودن؟قطره های سمج اشک روی گونه هاش سرازیر شدن وقتی دستشو لای موهای اون دختر برد و نوازششون کرد مگه قرار نبود نوازش های اون فقط برای فلیکس باشه؟....
Lockdown | تعطیلی by Monilllaa
Monilllaa
  • WpView
    Reads 1,874
  • WpVote
    Votes 197
  • WpPart
    Parts 5
به دلیل شرایط جوی بی‌سابقه و بارش شدید بارون، تمامی پروازهای داخلی و خارجی استرالیا تا مدت نامشخصی کنسل میشه و همین دلیلی میشه برای اینکه هیونجین و فلیکس که به همراه خانواده‌هاشون دسته‌جمعی به کنبرا اومده بودند، تا یه مدت توی این شهر گیر بیوفتن. Couple: Hyunlix Genre: Smut, Romance
The silence between us | سـکـوت‌ِ میـانِ مـا by rabiinnn
rabiinnn
  • WpView
    Reads 162
  • WpVote
    Votes 31
  • WpPart
    Parts 1
Write:Rabin Couple:Hyunlix Gener:school , smut ___________________ لی‌فلیکس همیشه همون ته کلاس می‌نشست-کنار پنجره، هدفون نیمه‌درگوش، دفتر یادداشت کوچیکی جلوش و نگاهش همیشه یه جایی بین آسمون و فکرهای خودش گم بود. زیاد حرف نمی‌زد، لبخند نمی‌زد، و به نظر نمی‌رسید حوصله هیچ‌کس رو داشته باشه. اما تو سکوتش یه نوع وزنی بود که بعضی‌ها رو کنجکاو می‌کرد... مخصوصاً کسی مثل هوانگ هیونجین. هیونجین، دانش‌آموز محبوب، کاریزماتیک، و البته بدجنسِ گاه‌به‌گاه، از اونایی بود که بلد بود چطوری همه نگاه‌ها رو بگیره. ولی انگار یه وسواس خاص داشت نسبت به فلیکس. گاهی دفترشو می‌کشید، گاهی هندزفری‌اش رو از گوشش درمی‌آورد، و گاهی فقط باهاش حرف می‌زد، برای اینکه فلیکس سکوت کنه. اما چیزی که هیونجین نمی‌دونست این بود که... فلیکس صدای بلند رو خوب نمی‌تونه تحمل کنه. نه به خاطر لوس بودن. به خاطر اون قسمت کوچیکی از مغزش که دنیا رو با شدت بیشتری می‌شنوه. «نه که ناراحت نباشم... ولی بیشتر از اون، خسته‌م. از اینکه باید خودمو جمع‌وجور کنم تا تو اذیت نشی.» هیونجین صداش پایین‌تر می‌آد: «دارم سعی می‌کنم... مثل تو نقاشی بکشم، ولی نه روی کاغذ-رو خودم.» نویسنده: رابین کاپل: هیونلیکس ژانر: مدرسه‌ای ، اسمات
~mafia project ~ by hyunlix_kinglove
hyunlix_kinglove
  • WpView
    Reads 42,140
  • WpVote
    Votes 4,038
  • WpPart
    Parts 31
+من کی دوست پسر تو شدم وخودم نمیدونم ؟! با حرفش خنده ای کردم و باز به لپ تاپ نگاه کردم _ اینم جای تشکر کردن + همچی رو بهم گفت ... چرا همچین چرت و پرتی تحویلش دادی _خواست بلند شه بیاد پیشت و کاری که مدنظرشه رو انجام بده ... منم دلم سوخت و نزاشتم بیاد پیشت و الکی بهش گفتم من دوست پسرتم و از اون خرابه اوردمت بیرون + اوکی کلا وضعیت به کنار .. تو چرا دلت واسه من سوخت دقیقا تو که از من خوشت نمیاد و برات هم اهمیت نداره منو چیکار کنن پس چرا همچین کاری کرد ی _من کی گفتم دلم برا تو سوخت ... من دلم واسه اون سوخت چون اگه بابای دو قطبیت میفهمید یه نفر پسر دوردونش رو تو یکی از اتاقهای کلاب به فاک داده اونو همونجا زنده زنده دفن میکرد +++++++++++++++++++++++++++ Couple: Hyunlix Next Couple: Minsung Genre: mafia, horror, smut🔞,dram, action
+18 more