پیشنهادی
9 stories
୨✧୧˚ 𝑪𝒉𝒆𝒓𝒓𝒚 𝑩𝒍𝒐𝒔𝒔𝒐𝒎 ˚୨✧୧ by Dante_1997
Dante_1997
  • WpView
    Reads 5,104
  • WpVote
    Votes 1,131
  • WpPart
    Parts 8
⋆˚✿˖° شکوفه گیلاس ⋆˚✿˖° روزهای آپ : پنج شنبه ها. کاپل : ویکوک ژانر : امگاورس ، رومنس ، لیتل اسپیس ، امپرگ، مافیا عشق میان یک رییس مافیا و پسر رقیبش ... پسر زیبایی که رازی بزرگ و با خودش حمل میکرد.
She is a he 2 by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 54,355
  • WpVote
    Votes 9,674
  • WpPart
    Parts 21
she is a he 2(فول شده💜) . . فصل دوم . . خلاصه: من یه پسرم...یه پسر گیج...مهربون...سر به هوا...به قول تاتا پاستیل... دلم برات تنگ شده اقای رییس.‌‌..تو چی؟ من یه پسرم... . . ژانر: کمدی.فلاف.رومنس.اسمات . کاپل: کوکمین.تهگی . . ❤mini stories❤
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 by jikook9740
jikook9740
  • WpView
    Reads 309,332
  • WpVote
    Votes 16,756
  • WpPart
    Parts 60
برشی از رمان📃🌱 +ددیییییی ×چی شده پسرم چرا داری باز نق میزنی؟ +خو ددی از وقتی هانول اومده فقط به اون توجه میکنید مگه من بیبی تون نیستم؟🥺 ددی کوک همونطور که بغلم می‌کرد دم گوشم زمزمه کرد ÷ولی تو فقط جوجه کوچولوی مایی پسر کوچولوی حسود من....🫠 جیمین یه لیتل کیوت و شیرین که از خونه فرار کرده و حالا گیر دوتا ددی مافیا و گرگینه افتاده که اون دو نفر عاشق همن حالا چی میشه اگر اونا از جیمین کوچولو خوششون بیاد؟.....
عشق پنهان by army_bts_nazii
army_bts_nazii
  • WpView
    Reads 372,697
  • WpVote
    Votes 28,569
  • WpPart
    Parts 84
وقتیی6عضو بی تی اس یه دفعه تصمیم به فاصله گرفت و نادیده گرفتن بیبی گروهشون میکنن تا با عشقی که بهش دارن آسیب نبینه ولی نمی دونن چه طور قلب کوچیک جیمینی شونُ میشکنن سون سام زندگی روزمره انگشت ، غمگین ، اندکی کمدی، هپی اند ،اسمات، و...... شروع : ۱۴۰۲/۳/۱۵ پایان : ۱۴۰۳/۱۲/۲۵ این داستان به هیچ وجه واقعی نیست و ساخته ذهن نویسنده می باشد اگر نیو آرمی هستی بدون که اینا فقط سناریو یا به زبان ساده الکی و دورغ هستن باور نکن
SCHOOL LOVERS by aypari
aypari
  • WpView
    Reads 49,573
  • WpVote
    Votes 6,546
  • WpPart
    Parts 24
{COMPLETED} عشق و عاشقی های تینیجری؟؟ من بهشون میگم عشقای حقیقی.... تو بگو کلیشه.... ولی واقعا درستش‌ چیه؟؟ . . . . _💜به سومین بوک من خوش اومدید💜_
*the condition of love* by chimy00
chimy00
  • WpView
    Reads 126,526
  • WpVote
    Votes 12,868
  • WpPart
    Parts 27
«جیمین» همه چی از اون روز شروع شد . اگه نمیرفتم ،اگه پدرم مجبورم نمیکرد هیچ کدوم از این اتفاقا نمیفتاد . و لی من پشیمون نیستم حداقل الان پشیمون نیستم . شاید اگه اون روز نمیرفتم سر کار دیگه هیچ وقت معنی عشق رو نمیفهمیدم من دوسشون دارم هر دوشونو . درسته خیلی طول کشید بفهمم و خیلی اذیت شدم اما ارزششو داشت ....... ______________________________•_______ نام فیک : شرط عشق ژانر : درام ، اسمات ، رومنس ، تریسام، کمی هم کمدی شرایط: تموم شده نویسنده : mahoya تریسام : ویمینکوک » کاور = @nicotrol vminkook 🥇🏅 #3 vmin 🥇🏅 #1 Kookmin 🥇🏅 #14 Vminkook 🥇🏅 #2
White Rose by mijoo105728
mijoo105728
  • WpView
    Reads 107,169
  • WpVote
    Votes 14,068
  • WpPart
    Parts 39
جیمین امگایی که سوگولیه خاندانه پارکه تویه روز اول دانشگاه جفتاش رو میبینه ولی عاقبت جیمین چی میشه اگه جفتاش از خانواده جئونی باشن که سالها خاندان پارک باهاشون درحال جنگ و رقابته؟ ژانر:امگاورس،امپرگ،رمنس،درام کاپل:کوکمینکوک_نامجین_تهگیسوک پایان یافته
نحسی(ویکوکمین) by poke_r833
poke_r833
  • WpView
    Reads 136,833
  • WpVote
    Votes 16,382
  • WpPart
    Parts 46
تهیونگ ( برادر ناتنی جیمین )و دوستاش(بقیه اعضا) اعتقاد دارن جیمین خیلی نحسه و باید بمیره برای همین خیلی اذیتش میکنن. بنظرتون جیمینِ مهربونمون میتونه هیونگشو ول کنه و فرار کنه درحالی که دلش برای لبخند مستطیلی هیونگش تنگ شده؟ یا با همه سختیا کنار میاد و تلاش میکنه تا دوباره هیونگشو خوشحال ببینه؟ کاپل: ویکوکمین_نامجین-سپ زمان آپ: هفته ای دو پارت(شاید بیشتر بستگی داره) بخشی از فیک: با ذوق به ماشین تهیونگ هیونگ که تازه خریده بودش زل زدم واو قشنگ ترین ماشینش همینه با خوشحالی برگشتم سمتش و بدون اینکه حواسم باشه هیونگ از من بدش میاد دستامو دورش حلقه کردمو گفتم: _وای ته این خیلی خوبه تو با زحمت تونستی این پول هارو به دست بیاری بهت افتخار میکنم هیونگی، تو مورد علاقه ترین منی لطفا منو ببر با ماشینت دور بزنیم توقع داشتم دست ته دورم حلقه بشه و بهم بگه((باشه موچی کوچولوی ته ))ولی اون محکم منو هل داد و با صدایی که از عصبانیت میلرزید گفت: _توی لعنتی چطور جرات میکنی به من دست بزنی و منو ته صدا کنی هان؟! توی احمق فکر میکنی اجازه میدم سوار ماشینم بشی و اونو کثیف کنی؟! با بغض لب زدم: _ولی تهیونگ من بچه نیستم که ماشینتو کثیف کنم ____ خوشحال میشم سر بزنید به هردوتا فیکام