mellanie20000
- Reads 648
- Votes 97
- Parts 15
در فصول رهگذر، برای زندگان و روزگار سرنوشت ساز یک بدن میمونه و یک وجدان و یک قبر در انتظار!
- من نمیتونم عاشقت بشم.. باید فراموشش کنی!
- پس بزار برای اولین و اخرین بار ببوسمت تا بتونم با یه خاطره ی خوب فراموشت کنم.
خلاصه:
«بهترین مامور سازمان بهش ماموریت داده میشه تا حرفه ای ترین وکیل سئول رو به قتل برسونه اما..»
از الان بگم، این یک داستان کوتاه ـست.
name: revelation of the sun
genre: romanc, dram, angst
couple: woosan