بهشت کوکوی/ویکوک شیپرا💕 فن آرت و مومنت های کوکوی/ویکوک توی این بوک قرار میگیره امیدوارم دوسش داشته باشین🎀🫰🏻✨ پایان یافته

خلاصه داستان: جونگکوک بخاطر قرار دادی که با کمپانی BJ بسته باید به جزیره جیجو بره و نقاشی هایی که بهش سفارش شده رو کامل کنه.. و حالا چی میشه که یه توله روباه رو تو حیاط خونش پیدا کنه؟ کاپل : کوکوی ژانر : هیبرید فلاف اسمات روزمره تایم های آپ روز مشخصی نداره ولی تند تند آپ میکنم♡ قسمتی از داستان: -توله؟چرا داری گریه میکنی؟من حرف بدی زدم؟ +آ..آپا؟ -جانم +ت..تو از م..من بد..بدت می..اید؟ درحالی که موهاش رو نواز میکرد گفت: -نه عزیزم چرا اینو میپرسی +چ..چون من م..مثل آپا نیستم گوش و دُ..دم دارم جونگکوک به صورت فرشته مانند پسر خیره شد و با انگشت ضربه ای آروم به بینی سرخ شده اش زد -ولی من این گوشای خوشگل و اون دُم پشمالوتو خیلی دوست دارم 🚫توجه داشته باشید که این فیک امپرگ یا امگاورس نیست🚫

خلاصه: سلبریتی معروف آسیایِ شرقی، بعد از سال‌ها زیر نظر و تحت فشار کمپانی بودن، قانون‌شکنی کرد و عاشق پسری شد که یک شب باهاش خوابیده بود؛ اونا جدا میشن اما جفتشون عهد میبندن که یه روز دوباره پیش هم برگردن. آیا دیدارشون در آینده باعث میشه که خاکستر اون شب هاتی که باهم گذروندن دوباره شعله‌ور شه؟ -------------------- _ زیباتر شدی؛ باهوش‌تر و البته بالغ‌تر. اما چرا دیگه اثری از اون ستاره‌های درخشان چشم‌هات نیست؟ + شاید چون کسی که باعث و بانی نورانی شدنشون میشد، ازم دور بود و ستاره‌هام مرگ رو به زندگی ترجیح دادن. -------------------- 𝗡𝗮𝗺𝗲: One Night 𝗚𝗲𝗻𝗲𝗿: Romance, Angst, Smut 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: Vkook, Kookv (Vers) 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: Avin