Omegavers & mperg ..
106 stories
𝗧𝗵𝗲 𝗳𝗼𝗿𝗴𝗼𝘁𝘁𝗲𝗻 𝘄𝗶𝗳𝗲 by lOreAL____
𝗧𝗵𝗲 𝗳𝗼𝗿𝗴𝗼𝘁𝘁𝗲𝗻 𝘄𝗶𝗳𝗲
lOreAL____
  • Reads 17,146
  • Votes 2,309
  • Parts 14
هفت سال از یک ازدواج قرار دادی و بدون رابطه گذشته بود و تهیونگ در تمام این سالها به همراه فرزندش گوشه ای از عمارت رها شده بود... او تمام تلاشش را کرد که برای همسرش مرد کاملی باشد اما جونگکوک خواستار یک زندگی عاشقانه با او نبود. حالا که تهیونگ قصد جدایی داشت چشمان جونگکوک برای اولین بار او و پسر زیبایش را میدید... • • • NAME ‏ະ همسر فراموش شده GENRE ‏ະsilce of life ,Romance, Omegaverse,drama,Smut COUPLE ‏ະ kookv،... AUTHORະ mira هر دوشنبه و جمعه منتظر پارت جدید باشید 🌸🍃
DARK OMEGA by AVINA1061
DARK OMEGA
AVINA1061
  • Reads 83,827
  • Votes 9,656
  • Parts 35
فیکشن امگای تاریک🖤 کاپل:کوکوی🖤 ژانر:امگاورس🖤انگست🖤ازدواج اجباری🖤اسمات🖤 نویسنده:noor🖤 برشی از داستان: _ازت توقع ندارم منو به اندازه تنها فرزندت دوست داشته باشی یا تمام گذشته رو فراموش کنی اما بهم لطف یک شانس دوباره رو بده امگای من _به نظرت یه پیاله ی شکسته و خورد شده به شکل اولش برمیگرده؟ پایان:هپی اند🖤 بچه ها دوستش داشته باشین🖤
 |Rare Omega|' by Parmida_345
|Rare Omega|'
Parmida_345
  • Reads 2,600
  • Votes 484
  • Parts 10
در عصری که امگاها نایاب شده‌اند، دولت برای محافظت از آن‌ها قانونی سخت‌گیرانه وضع می‌کند: هر امگا از زمان تولد، به پادگانی مخصوص منتقل می‌شود تا تحت مراقبت شدید باشد و در نهایت، توسط چند پک الفا منتخب ادعا شود. اما این امگاها به هر کسی سپرده نمی‌شوند... فقط پک هایی که قدرت، ثبات ذهنی و صلاحیت کامل‌شان تأیید شود، اجازه‌ی نزدیک شدن به یک امگا را خواهند داشت. و حتی در این میان، امگا حق انتخاب دارد کیم تهیونگ، امگایی نایاب با چشمانی آبی، رایحه‌ای شیرین و قلبی لطیف، از کودکی در محیطی بسته و کنترل‌شده بزرگ شده؛ جایی که محبت فقط در حد وعده‌ها بوده. حالا با نزدیک شدن به بلوغ، به پادگان منتقل می‌شود تا سرنوشتش را رقم بزند. در حال آپ ...... کاپا اصلی فورسام ژانر: امگاورس، عاشقانه، مافیایی، درام، اسمات
The Powerful Mate - جفت قدرتمند (VK version- translated) by ficswan
The Powerful Mate - جفت قدرتمند (VK version- translated)
ficswan
  • Reads 29,743
  • Votes 2,738
  • Parts 35
[ترجمه شده] ✔️• ژانر: امگاورس، فلاف، پارانرمال ✔️• کاپل اصلی: ویکوک ✔️• مترجم: Parmin ✔️• تلفیق با قلمِ مترجم جونگکوک:"من یه آلفارو برای جفت نمی‌خوام. ترجیح میدم بمیرم تا اینکه با یکیشون باشم." Started: Sep 2019 Ended: Jan 2020 #/ امگاورس 🥇 #/ویکوک 🥇
𝐂𝐫𝐨𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐲𝐨𝐮 | 𝐕𝐊𝐎𝐎𝐊 by Mr0qwi
𝐂𝐫𝐨𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐲𝐨𝐮 | 𝐕𝐊𝐎𝐎𝐊
Mr0qwi
  • Reads 36,482
  • Votes 1,261
  • Parts 5
خلاصه : یک سلطنت مدرن ، یک‌ پادشاه و یک لونا ! ، پادشاه مغرور کره که قدرتمند ترین گرگ جهانه در کنار غرور بی نهایتی که داره ، عاشق امگاش ، پسر نخست وزیر میشه . عشقی که روز به روز درحال شکوفا شدنه آیا قراره با درد تموم بشه؟ چه اتفاقی قراره توی این سلطنت سمی و بیرحم بیوفته؟ ‌ ‌ ‌ ‌ یه صدا... یه صدای آشنا بین اون همه تاریکی زجر آور توی گوش هاش پیچید. دلش میخواست بیشتر گوش بده تا قلبش دلتنگی کشنده اش رو فراموش کنه اگر چشم هاش رو باز میکرد و اون صدا از پیشش میرفت چی ؟ اون آغوش گرم....اون رایحه آشنا....اگر محو میشد چی؟ نه...میترسید ، میترسید تا چشم هاش رو باز کنه و تمام اونها یک رویا باشه ساکت موند تا بشنوه ، حرکت نکرد تا حس کنه! ' لطفا‌ رویا نباش ته ، گلت دیگه نمیتونه تحمل کنه ' ‌ ‌‌تاجدار شده با تو کاپل: ویکوک ، یونمین ، نامجین ژانر: رومنس ، امگاورس ، رویال ، امپرگ ، اسمات نویسنده: لیلیان ( لیان )
『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』 by Atlasless
『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』
Atlasless
  • Reads 28,150
  • Votes 3,302
  • Parts 14
≋ پایان یافته ≋ " چی میشه اگه پدر جونگکوک، اون رو بزور به شریکش، تهیونگ بده و هیچکس ندونه اون چه موجود لعنتیه و دنبال طمعس تا سیر بشه؟ "
Mondlicht Kookv by llTARAll
Mondlicht Kookv
llTARAll
  • Reads 27,201
  • Votes 6,027
  • Parts 11
قبیله‌ی انیگماها با هر رهبر جدید، برای صلح و دوستی با سرزمین‌ یوآن ازش شاهزاده‌ای رو به‌عنوان پیشکش طلب می‌کردن. اما رهبر جدید برخلاف پیشکشی که پادشاه یوآن براش درنظر گرفته بود، برادر اون پسر رو می‌خواست. شاهزاده‌ی‌ اول که مردم یوآن به‌عنوان یه بدکاره می‌شناختنش. «این یکی رو می‌خوام،چشمم رو گرفته. دوست دارم توله‌هام همچین چهره‌ای داشته باشن.» ‌ ژانر: امگاورس، تاریخی، ازدواج اجباری، اسمات، امپرگ. کاپل: کوکوی.
NICHE  by i1ieon
NICHE
i1ieon
  • Reads 16,240
  • Votes 1,597
  • Parts 10
خلاصه : تهيونگ بعد از كلي درس خوندن موفق ميشه تا براي تحصيل در دانشگاه هنر ، به سئول نقل‌مكان ميكنه و با كلي سعي ميتونه خونه و شغل دست‌پا كنه حتي همه‌چي توي دانشگاه به خوبي داشت پيش ميرفت تا اينكه استادش ، جئون‌جونگكوك متوجه ميشه دانشجوي محبوب دانشگاه جفتشه و متأسفانه آلفا روش درستي براي نزديك شدن به امگاش رو انتخاب نميكنه ㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤ ‌ ‌ㅤㅤ ⎯⎯ ୨ ୧ ⎯⎯ كاپل اصلي : كوكوي كاپل فرعي : يونمين - جنسو ژانر فيكشن : امگاورس - كمدي - رمنس - آمپرگ - اسمات فیك چت و توییت ㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤ‌ ‌ㅤㅤㅤ ⎯⎯ ୨ ୧ ⎯⎯ حقيقتا راجب روزهاي آپديتش زياد مطمئن نيستم و نظرمه تند تند آپ كنم تا تموم شه. شرطي براي آپ‌شدن پارت‌ها نميذارم چون خودم خوشم نمي‌آد. در واقع هدف از نوشتنش اينه كه سناريو‌هاي توي سرم رو خالي كنم خخ به‌هرحال اميدوارم دوستش داشته باشيد
Wild [KookV] by Dkooktae
Wild [KookV]
Dkooktae
  • Reads 333,668
  • Votes 49,738
  • Parts 38
چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند. جئون جونگ‌کوک، آلفای خون‌خالص و قدرتمندی که تنها با یک‌ماه سابقه رهبریت نیمی از کشور رو زیر سلطه داشت خیره نگاهش میکرد. بلند شد و جلو‌ اومد. مقابلش روی یک زانو نشست و محکم چونه‌اش رو توی دستش گرفت. "چه پایان غم‌انگیزی...مگه نه کیم تهیونگ؟" با نفرت به چشم‌های مرد خیره شد و جونگ‌کوک از نگاه امگا به خنده افتاد. سرش رو جلوتر برد و با لحن آرومی گفت:"از این به بعد تو قراره به من خدمت کنی امگا، هم توی قصر، هم روی تخت!" لبهاش رو به گوش امگا چسبوند و زمزمه کرد:"فقط و فقط به من نطفه نحس." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, Mystry
TINNITUS  by moneli_vk
TINNITUS
moneli_vk
  • Reads 4,082
  • Votes 645
  • Parts 17
فرار از مراسم ازدواج اجباری‌اش، چیزی بود که مدت‌ها براش برنامه داشت؛ اما جایی همه‌چیز پیچیده‌ شد که در حین فرار، با جفتش روبه‌رو می‌شه؛ جفتی که برادرِ نامزد عزیزش بود. "_ فرار نکن، بامبی... مکثی کرد و با قدمی به جلو، کمی از نور تابیده‌شده از سمت حیاط رو به‌طرف خودش کشوند و مقابل نگاه گیج امگا، ادامه داد: «از من، از جفتت فرار نکن بامبی.» جفت؟ متعجب ابرویی بالا انداخت و خواست با خنده و بی‌حوصلگی سیگما رو به سخره بگیره که حرف جونگ‌کوک و خنده‌ی دل‌نشینش، زبون به دهنش خشک کرد. _ به‌جای برادرم، با من ازدواج کن." ژانر: امگاورس، آمپرگ، هیجانی، عاشقانه، اندکی جنایی و وحشت کاپل: کوکوی رایتر: مانلی