Hellaidc's Reading List
26 stories
beauty and the beast ╴KOOKV✔️ by the_popola
the_popola
  • WpView
    Reads 76,478
  • WpVote
    Votes 9,803
  • WpPart
    Parts 10
beauty and the beast ╎دیو و دلبر «تمام شده» ∘₊✧──────✧₊∘ جونگ کوک شرخر محله‌های فقیر نشینه. بعد از اینکه توسط پلیس دستگیر می‌شه و مدتی توی زندان می‌مونه، تصمیم می‌گیره برای خودش شغلی دست و پا کنه و از شرخری در بیاد؛ برای همین دوستش بهش پیشنهاد می‌کنه که پرستار بچه‌ی تازه متولد شده‌ی تهیونگ بشه! ∘₊✧──────✧₊∘ کاپل: کوکوی(کاپل فرعی ندارد.) ژانر: کمدی، فلاف، عاشقانه. ∘₊✧──────✧₊∘ کانال تلگرام: polacore
Sexy Santa | Jikook ✓ by jikook_sunray
jikook_sunray
  • WpView
    Reads 12,013
  • WpVote
    Votes 508
  • WpPart
    Parts 1
[𝐎𝐍𝐄-𝐒𝐇𝐎𝐓] ❝Merry Christmas, neighbor. How about a lap dance from Santa?❞ When a mysterious silent neighbor moved in next door to Jeon Jungkook's house, he couldn't help but find himself intrigued by the enigmatic vibes. There was something about the man, let it be the big almond shaped eyed, the cute naturally flushed cheeks and the pair of rosy plump lips that allured his inner alpha in. Judging from his build, his male neighbor was an omega, but dared he to say how sinful his body looked. Yet it wasn't all about the physical. Oh no. He was completely dumbstruck. When Jungkook smiled at him one morning, an epiphany emerged within his soul upon witnessing the angelic smile the omega had reciprocated. It was then that he decided on a whim... to gift him a little treat since, well... it was the most wonderful time of the year: Christmas. But both were unaware that something completely unexpected would unravel with their encounter. Top!Jungkook (older) Bottom!Jimin Contains: • Alpha/Beta/Omega • Gay • Heated Flirting • Romance • Smut • Mature Language • Chaotic Crackheads • Friendship • Mates • Side ships
What Is Love Like? by wowmelisa
wowmelisa
  • WpView
    Reads 149,946
  • WpVote
    Votes 17,662
  • WpPart
    Parts 64
ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌داد. به چشمان اشکین او نگاه کردم و بدون اندکی درنگ فریاد زدم، حمله! برای اولین بار می‌ترسیدم. ☄عشق شبیه چیه؟☄ ✦حتما مقدمه رو بخونید تا خلاصه داستان رو متوجه بشید✦ کاپل:یونمین_ویکوک_نامجین ژانر:تخیلی(گرگینه-خوناشام) ✷تمام شده✷ ᏯᏂᎯᎿ iᎦ lᏫᏉᏋ liᏦᏋ? Yoonmin Vkook Namjin
𝖯𝗈𝗂𝗌𝗈𝗇𝗈𝗎𝗌 𝖩𝖺𝗌𝗆𝗂𝗇𝖾 𖦹 𝖪𝖵 by ForsakenCrow
ForsakenCrow
  • WpView
    Reads 34,035
  • WpVote
    Votes 4,289
  • WpPart
    Parts 17
{ کامل‌شده ✓ } تنها قانونی که برای حفظ امنیت وجود داشت، ساده بود: "هیچ‌وقت در رو برای کسی باز نکن." اما تهیونگ اون شب استثنا قائل شد...و حالا دیگه راهی برای فرار نداشت. ┆ ᯓ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 ┆ ᯓ𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘚𝘭𝘰𝘸𝘣𝘶𝘳𝘯, 𝘖𝘣𝘴𝘦𝘴𝘴𝘪𝘰𝘯, 𝘚𝘭𝘪𝘤𝘦 𝘰𝘧 𝘭𝘪𝘧𝘦 ┆ ᯓ𝘊𝘩𝘦𝘤𝘬 𝘖𝘶𝘵 𝘛𝘩𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘭𝘰𝘨𝘶𝘦 𝘍𝘰𝘳 𝘔𝘰𝘳𝘦 𝘐𝘯𝘧𝘰 ┆ ᯓ𝘗𝘶𝘣𝘭𝘪𝘴𝘩𝘦𝘥 𝘖𝘯: 𝘔𝘢𝘳𝘤𝘩 4, 2025
Chocolate Alpha🍫  by licmhy
licmhy
  • WpView
    Reads 249,607
  • WpVote
    Votes 31,593
  • WpPart
    Parts 100
~ کامل شده. • جونگ‌ته، پسر دو ساله‌ی کیم تهیونگ که یک امگای مجرده، با رفتن توی بغل جئون جونگ‌کوک، آلفای شکلاتیِ واحد رو به رویی آروم می‌شه و این اتفاق، زمینه‌ای برای اتفاقات بزرگ‌تر و برملایی رازهای زیادیه... •Couple: KOOKV •Genre: Omegaverse, Romance, Angst, Smut, Mpreg ~ Unknown: @ParlayanAybot ~ Channel: @liUMooni
Affliction  by ErienneKim0
ErienneKim0
  • WpView
    Reads 131,269
  • WpVote
    Votes 11,167
  • WpPart
    Parts 55
جئون جونگکوک، کسی که دقیقا‌ً مثل یک آفت درست وسط زندگی کیم‌ تهیونگ افتاده، یک بوکسور ماهره،ولی تهیونگ اینطور فکر نمی‌کنه، به‌نظر تهیونگ، جونگکوک بداخلاق‌ترین، بی‌ادب‌ترین، و بدترین آدمی هست که اون به چشمش دیده. ولی مرز بین عشق و نفرت، یک مرز باریکه. و اون‌ها باید از اون مرز بگذرن تا متوجه بشن قراره چه اتفاقی براشون بیفته.
TINNITUS  by moneli_vk
moneli_vk
  • WpView
    Reads 50,381
  • WpVote
    Votes 5,493
  • WpPart
    Parts 29
فرار از مراسم ازدواج اجباری‌اش، چیزی بود که مدت‌ها براش برنامه داشت؛ اما جایی همه‌چیز پیچیده‌ شد که در حین فرار، با جفتش روبه‌رو می‌شه؛ جفتی که برادرِ نامزد عزیزش بود. "_ فرار نکن، بامبی... مکثی کرد و با قدمی به جلو، کمی از نور تابیده‌شده از سمت حیاط رو به‌طرف خودش کشوند و مقابل نگاه گیج امگا، ادامه داد: «از من، از جفتت فرار نکن بامبی.» جفت؟ متعجب ابرویی بالا انداخت و خواست با خنده و بی‌حوصلگی سیگما رو به سخره بگیره که حرف جونگ‌کوک و خنده‌ی دل‌نشینش، زبون به دهنش خشک کرد. _ به‌جای برادرم، با من ازدواج کن." ژانر: امگاورس، امپرگ، هیجانی، عاشقانه، اندکی جنایی و وحشت کاپل: کوکوی رایتر: مانلی
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 237,368
  • WpVote
    Votes 30,146
  • WpPart
    Parts 29
«complete» جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 155,951
  • WpVote
    Votes 26,458
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Queen Kim (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 228,515
  • WpVote
    Votes 24,887
  • WpPart
    Parts 22
ولیعهدی که در شب جشن تاج گذاری تصمیم به فرار گرفت و با پناه بردن به کشتی دزدان دریایی، سرنوشت خودش رو تغییر داد. [ رام کردن کاپیتان خون‌خوار دزدان دریایی، آخرین راه نجات برای رهایی از اسارت بود. ] رومنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ کمی سُپ تمام شده.