Name:
"My name is desperado"
Couple:?
"فصل یک:کامل شده
فصل دو: کامل شده"
●●●●●●●●●●●●●Prototype2●●●●●●●●
در دریاچه ای از خون حقیقت ، جایی که تمام حقیقت های بزرگ و کوچک زندگیمون، باقی می موند..
ابی از جنس حقیقت دیده نشده که برای دونستنش باید خود در اون غرق میشدیم..
با باد سردی، حقیقتی که چیزی ازش نمیدونستیم..
شروع به یخ زدن درون اشتباهات کرد، اشتباه مکرر، اشتباه احمقانه، اشتباه دوست داشتنی..
"به خودت باور داشته باش چوی یونجون، این چیزی نیست که نتونی از پسش بربیای!
این رو بدون که همیشه ادم های سطح پایین به طبقه های بالایی رسیدن...!"
همه چیز از یه پروژه ی زمینشناسی شروع شد و با یک افسردگی بعد از سکس (البته فقط توی تصورات خودش ) تموم شد . اما امکان نداشت حتی بعد از پنج سال بومگیو هنوز هم بوی اون فرمون سرد سونبه اش رو یادش باشه
----------
ژانر : امگاورس ، فلاف ، رومنس
کاپل : یونگیو ، سوکای
امیدوارم دوسش داشته باشین ฅ^•ﻌ•^ฅ
● Seducer _ اغواگر
○ این مسخرهاس! برخلاف احساسی که من بهش دارم، اون از من متنفره...اون با من فرق داره؛ تهیون دوستدختر داشته و من...گذشته از تمام اینا رابطهی ما چیزی بیشتر از برادر خواندگی نیست.
°○ 𝘛𝘢𝘦𝘨𝘺𝘶
°○ 𝘋𝘳𝘢𝘮𝘢/ 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦/ 𝘚𝘮𝘶𝘵/ 𝘏𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘦𝘯𝘥𝘪𝘯𝘨
○ تهگیو
○ درام/ عاشقانه/ اسمات/ پایان خوش
_
داستان حول محور یه درگیری خانوادگی میچرخه اما همه چیز بعد از چهار سال تغییر میکنه؛ درست وقتی که نیروی عشـق وارد زندگیشون میشه و کمکم رقابت با دوستی و تنفر با عشق جاش رو عوض میکنه؛ داستان عشق بینهایت بومگیو، به برادر خواندهاش رو روایت میکنه که...
_
- 𝘚𝘵𝘢𝘳𝘵 |Nov 2023|
🤍︙بومگيو زندگیِ آرومي نداشت؛ اما حداقلش اين بود كه اتفاقِ غير طبيعیای براش رخ نميداد. البته... تا قبل از اينكه صداش موقعی كه برای نابودی جهان آرزو میكرد، به گوشِ موجود انسان نما برسه و در كمالِ ناباوری، اون برای برآورده كردنِ اين آرزوش، پيش قدم شه...
by︙marnnie & goldie
genre︙angst - romance - fantasy - smut
[ tel︙@GyujunCore ]
یه شرط بندی بچگونه که زندگیشون رو عوض کرد!
کی فکرشو میکرد چوی بومگیو و چوی یونجون، دانشجو های دبیرستان، از نفرت زیادشون به هم دیگه شرطی ببندن که باعث بشه به عقل خودشون شک کنن؟!
اون شرط بندی... اون بازی...
هیچ چیز دیگه عادی نبود.
اونا وارد بازیی شده بودن که دیگه حالا باید برای نجات جون خودشون به اتمام می رسوندنش!
---------------------
-کامل شده-
چوی یونجون مسئول پرونده ای شده که برای ثابت کردن خودش به پدرش باید اونو به بهترین نحو انجام بده، اما چی میشه اگه نخ اون پرونده یه سرش از دیوارای اداره پلیس بگذره و به شرکت یوری برسه که چوی بومگیو رئیسشه و یه سر نخ به قلب خود چوی یونجون وصل شه؟
_______________________________
-کامل شده-
-رتبه اول بین فیکشن های یونگیو-
+چیزی رو نمیشه تغییر داد، آخر این قصه رو همه خوندن. میگی خار های گل رو جدا میکنی، میگی ماهیت گل زیبا بودنه؛ اما سرنوشتش چطور؟ مهم نیست کِی... یک روز، دو روز، یک ماه، دو ماه... این گل آخر قصه خشک میشه. گلی که مثل سرنوشتش سیاهه کاری جز سیاه کردن هر چیز و هر کس دیگه ای که اطرافشه انجام نمیده. برو... برو و زودتر از اینکه خاکسترش کورت کنه خودت رو نجات بده.
------------------
-کامل شده-
-رتبه اول بین فیکشن های یونگیو-