jko_jio's Reading List
54 stories
𝐅𝐑𝐎𝐌 | ܦ̇ܝ‌ߊ‌ܩܢ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 4,163
  • WpVote
    Votes 584
  • WpPart
    Parts 3
ترسناک تر از هیولاها وجود خودشون درکنارته... خلاصه داستان👇🏻 《یه خانواده به‌طور تصادفی وارد شهری می‌شن که هیچ راه خروجی نداره. روزها عادیه، اما شب‌ها موجودات مرموز و خطرناکی از جنگل میان که می‌خوان ساکنان رو شکار کنن. مردم باید پشت پنجره‌های بسته پنهان بشن تا زنده بمونن. حالا همه به‌دنبال پیدا کردن راز شهر و راهی برای فرارن، اما هر جوابی فقط معمای تازه‌ای می‌سازه.》 چی ميشه اگه تهیونگ پسر اون خانواده بشه و عاشق کسی بشه که کل شهر ازش حساب میبرن؟ _______ ژانر: ترسناک، هیجانی، معمایی، تخیلی، اسمات کاپل: KOOKV تایم آپ: نامنظم نویسنده: MELINA
The Color of bloody lilies  by ImLeon
ImLeon
  • WpView
    Reads 17,911
  • WpVote
    Votes 2,264
  • WpPart
    Parts 13
"یه آرزو کن، لی‌لی من!" "حالم خوب بشه. با همدیگه زیر بارون برقصیم، بچرخیم و به همه‌ی غم‌هامون بخندیم مارشال... حالا تو یه آرزو کن." "آرزو می‌کنم، حالت خوب بشه..." *** "این کارها یعنی چه؟ چرا موهات رو رنگ کردی، جونگکوک؟" "خـ... خواستم یه... یه چیز جـ... جدید رو امتحان کنم." "مگه بهت نگفتم از این کارها خوشم نمیاد؟ نکنه به کارهای زنونه علاقه‌ی زیادی داری؟" "دیگه... هیچی توی قیافه‌ام رو دوست... نداره!" The color of Bloody Lilies ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , Political ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Vkook ᴜᴘ ᴛɪᴍᴇ : Tuesday ᴡʀɪᴛᴇʀ : Léon
SPIDERMAN🕷| KV by MJ_storiess
MJ_storiess
  • WpView
    Reads 172,849
  • WpVote
    Votes 26,817
  • WpPart
    Parts 35
🕷اسم: مردعنکبوتی (کامل شده) 🕷ژانر: عاشقانه/هیجانی/کمی طنز/اسمات🔞 🕷کاپل: کوکوی 🕷کاپل فرعی: ندارد 🕷نویسنده: mj_storiess (برای دیدن تیزر، اطلاعیه اپ و اسپویل، میتونید به چنل تلگرامی من جوین بدین: ایدی: @mj_storiess) ⚠️خلاصه: همه چیز از وقتی شروع شد که خبرنگار فضول و دردسرساز، کیم تهیونگ برای جمع اوری اطلاعات شرکتش، دیلی نیوز شروع به تعقیب کردن ابرقهرمان نیویورک یعنی مرد عنکبوتی میکند و در این راه دردسر های خیلی عجیب و بزرگی برای همه میسازد. و مرد عنکبوتی کیست؟ خب اون فقط یه پسر معمولی ۲۸ ساله اس که امید داره بتونه یه زندگی نرمال داشته باشه البته تا قبل از اینکه با یه کنه ی فضول به اسم کیم تهیونگ اشنا بشه‌. Start: 1401/9/10 Finish: 1402/1/14 🥇#romance 🥇#kookv 🥇#jungkook 🥇#spiderkook 🥇#spiderman 🥇#kim 🥇#jeon 🥇#fantasy 🥇#boyxboy
𝖪𝗂𝗌𝗌 𝖳𝗁𝖾 𝖯𝗌𝗒𝖼𝗁𝗈 𖦹 𝖪𝖵 by ForsakenCrow
ForsakenCrow
  • WpView
    Reads 90,043
  • WpVote
    Votes 11,402
  • WpPart
    Parts 29
کیم تهیونگ برای خلاص شدن از دست استاکرش، لب‌های خطرناک‌ترین پسر دانشگاه، جئون جونگکوک رو میبوسه. اما چی میشه اگه معادلاتش اشتباه پیش برن و گیر یه استاکر بدتر بیوفته؟ «یه دوست پسر فیک میخوای؟ مشکلی نیست، اما نظرت با یکی واقعیش چیه؟» ┆𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 ┆𝖦𝖾𝗇𝖾𝗋: 𝖲𝗍𝖺𝗅𝗄𝖾𝗋 𝖠𝖴, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖲𝗅𝗂𝖼𝖾 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖿𝖾, 𝖢𝗈𝗆𝖾𝖽𝗒 ┆𝖢𝗁𝖾𝖼𝗄 𝖮𝗎𝗍 𝖳𝗁𝖾 𝖯𝗋𝗈𝗅𝗈𝗀𝗎𝖾 𝖥𝗈𝗋 𝖬𝗈𝗋𝖾 𝖨𝗇𝖿𝗈 ┆𝖯𝗎𝖻𝗅𝗂𝗌𝗁𝖾𝖽 𝖮𝗇: 𝖩𝗎𝗅𝗒 𝟣𝟨, 𝟤𝟢25
Money Is God Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 143,570
  • WpVote
    Votes 15,833
  • WpPart
    Parts 15
فروختن تنش به تک‌‌پسر نازپرورده‌ی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگ‌کوک فکرش رو می‌کرد! آدم‌ها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو می‌گیرن و جونگ‌کوک، زمانی که توی فقر و نداری دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد؛ این بهترین کار به‌نظر می‌رسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معامله‌ی خوبی نیست؟ + قبوله، من تو رو پُر می‌کنم و تو حسابم رو! ژانر: رومنس، انگست، اسمات، مافیا کاپل: کوکوی
وقتی که میمیری   /  Kookv by kimiikimi
kimiikimi
  • WpView
    Reads 199,953
  • WpVote
    Votes 27,329
  • WpPart
    Parts 40
من کیم تهیونگم یه خواننده مشهور با کلی دب دبه و کب کبه و خوب قضیه من از اونجایی شروع شد که من مُردم نه اشتباه نخوندی واقعا مُردم و از اونجایی که شانس عنی دارم به جای رفتن به بهشت و رسیدن به حوریای رنگا وارنگ با کون مبارک افتادم تو دنیای امگاورس-_- تمام شده
red eyes🥀 by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 3,739
  • WpVote
    Votes 327
  • WpPart
    Parts 2
بدهی؟ آره بدهی که تمام زندگی و آزادیش رو تو یک روز به کیم ویکتور باخت.... اون عوضی مافیا با دست گذاشتن رو نقطه ضعف جونگکوک تونست اونو تو قل و زنجیرش حبس کنه.... اونم ازدواج با مادرش...... اون میتونه همزمان از عشقی که به اون مرد داره بگذره و انتقام بگیره؟ برشی از داستان~ اینبار از کمر جونگکوک گرفت سمت خودش کشید که بهم برخورد کردن و صورتشون باهم مماس شد.... روی لبهاش زمزمه کرد... _تاوان حسابت رو خانوادت پرداخت میکنن جونگکوک، تو میشی پسر خوانده من، و اون زمانی که اسمت بره تو شناسنامم، اون وقت میگم.... نزدیک تر شد و آروم لب زد: _به جهنمِ ویکتور کیم خوش اومدید کیم جونگکوک! ژانر:هپی اند،مافیایی،اس‌مات،ماجراجویی،رمنس..... کاپل: ویکوک ، مشخص نیست.... اسم داستان:چشمان قرمز....
Your Eyes Tell by Nika_vkookheaven_
Nika_vkookheaven_
  • WpView
    Reads 4,757
  • WpVote
    Votes 422
  • WpPart
    Parts 7
•Fic: your Eyes tell •genre: omegavers, vampier, Romane , Fantasy, super natural •cople: 2 vr vkook and kookv •writer: nika خلاصه: امگایی که از خون اشام های پنهان شده نفرت داره و میخواد اونها رو در جامعه اشکار و روی واقعیشون رو برملا کنه اما توی لحظات اخر نقشه اش، توسط چند خون اشام همراه بهرین دوستش دزدیده میشه... __________ 2 ورژن هست فیک
Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld
purrpleworld
  • WpView
    Reads 1,039,954
  • WpVote
    Votes 78,522
  • WpPart
    Parts 47
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29
black bar 'KookV  ' by Lisoau7
Lisoau7
  • WpView
    Reads 12,493
  • WpVote
    Votes 1,131
  • WpPart
    Parts 39
نوار سیاه Genre:Mafia.Smat.Powerbottom Couple:kookv /yonmin /namjin _____________________________ مهم ترین اتفاق توی زندگی افراد به سه دسته تقسیم میشه خوانواده ثروت عشق گذینه ی اول و دوم روباید از بدو تولد داشته باشید ولی سوم رو خودتون باید بدست بیارید و چی میشه اگر کیم ویکتور معروف یک شاهد رو گروگان بگیره و اون شاهد در اصل کسی باشه در سایه ها ازش اطاعت میکنه و دستوراتش رو انجام میده _________________ _هوی چرا هی داری میای جلو تر . داداش بیخیال ما شو من از دار دنیا همین یه ماتحت سالم برام مونده این یکیو دیگه به گا نمیدم + چشمم به ماتحتت نیست مارک لباست سر جاشه من ابروم واسم از ماتحت تو مهم تره _________________ _به نظرت برام مهمه که چرا سرت شلوغه +نه ولی برای من مهمه که چرا اینقدر اعصابت خورده جوجه رنگی ___________________________ _خوب چرا من این همه ادم + چون ورد وایلدشون تویی _____________ see you ...