nickhedvnia
- Reads 30,005
- Votes 4,469
- Parts 25
«محبت و عشق، از اول هم برای آدمی مثل تو زیاد بود. لیاقت تو غرق شدن بین شیشههای الکل و خوابیدن با کسایی بود که فرداش، اسمت هم یادشون میرفت."
جونگکوک با کلماتش، چاقویی تیز رو روی بدن تهیونگ کشید و زخمی عمیق به جا گذاشت. زخمی که بوی خونش، اونها رو خفه کرد و رنگ سرخش، مثل پارچهای ضخیم مانع دیدن شد.
"توهم لیاقتت زندگی به جای کسیه که مرده. لیاقتت اینه که تا آخر عمر، به اسم خودت، صدا زده نشی و با اینکه زندهای ولی مثل یه خاطره بد چال بشی و لال بمونی.»
•.Status: ongoing
•.Couple: Kookv
•.Rating: NC-18
•.Tags: Romance, Smut, Angst, Age difference, Dram