BlackLeaf's Reading List
129 stories
Kookv | رد نیش  by cafune_ii
cafune_ii
  • WpView
    Reads 105,841
  • WpVote
    Votes 16,733
  • WpPart
    Parts 71
وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد
꧁༒☬Snowkind☬༒꧂ by BlackLeaf
BlackLeaf
  • WpView
    Reads 11
  • WpVote
    Votes 3
  • WpPart
    Parts 1
کاپل : تهکوک‌،سکرت ژانر : فانتزی ،عاشقانه ، اسمات، انگست
𝗗𝗔𝗚𝗚𝗘𝗥 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  by vkfic_
vkfic_
  • WpView
    Reads 602,728
  • WpVote
    Votes 81,205
  • WpPart
    Parts 34
هیچ‌وقت توی بدترین کابوس‌هام هم فکر نمی‌کردم برادر ناتنی‌ای که همیشه درباره‌ش می‌گفتن، همون جفتی باشه که سرنوشت برام انتخاب کرده. جئون جونگکوک، یه آلفای مغرور که از ازدواج پدرش با کیم ته‌هی ناراضیه و اون زن رو یه هرزه می‌دونه، اما هیچ‌وقت حتی به ذهنشم نرسیده بود که پسر همون زن، یه آلفای خون‌خالص، جفتش باشه ... یعنی کیم تهیونگ. «تو یه بی شخصیتی که رایحه‌ش حالمو بهم میزنه.» Dagger [ خنجر ] Couple : Taekook , Namjin , Sope تهکوک ، نامجین و سپ [ شیپ یونگی و هوسوک ] Genre : Omegaverse , Action , Romance , Smut Writer : Mahla Instagram : Vkfic_ Telegram : Tkfic Start:1404,01,01 تایم آپ نامنظم
mandatory game:بازی اجباری  by wrighter720
wrighter720
  • WpView
    Reads 4,252
  • WpVote
    Votes 566
  • WpPart
    Parts 29
جئون جونگ کوک مردی مغرور که سر یه بدهی بسیار کلونی که به تهیونگ داره مجبور میشه یا به مدت یک سال بدنشو بهش بده یا پولشو تو پونزده روز پس بده ولی چی میشه اگه همون شب به بازی ای ده روزه دعوت شه ک پول توشه ولی اگه ببازی باید با یکی از مشتری های وی ای پی وان نایت داشته باشه تصمیم میگیره به بازی بره بی خبر از اینکه رئیس بازی خطرناک به صورت ناشناس خود تهیونگه... .................................. -ماسکت رو در بیار +میخوای چهرمو ببینی -آره مستر +رد میکنم -نکنه زشتی +اتفاقا برعکس
𝐖𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐡𝐨𝐧𝐞 𝐫𝐢𝐧𝐠𝐬 by A97fhubd
A97fhubd
  • WpView
    Reads 98,651
  • WpVote
    Votes 9,444
  • WpPart
    Parts 52
°• وقتی تلفن زنگ میزند •° کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک از دو خانواده‌ی پرنفوذ هستن که مجبور می‌شون برای منافع والدینشون با همدیگه ازدواج کنن. زندگی مشترک راکد و بی‌روح اون‌ها پس از سه سال دستخوش تغییر می‌شه،ماجرا از جایی شروع می‌شه که فردی ناشناس جونگ کوک رو گروگان می‌گیره. به نظرتون این دوتا میتونن رابطه اشون رو بهتر کنن؟ يا نه جونگ کوک باید به دنبال راهی برای فرار از این سرنوشت باشه....... ژانر ها: درام .امگاورس. رومنس .اسمات .معمایی وضعیت: پاپان یافته
﴾ Moon wolf  ﴿ by kimkook_Lovrita
kimkook_Lovrita
  • WpView
    Reads 137,160
  • WpVote
    Votes 17,117
  • WpPart
    Parts 50
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
VAMP | Omega  by tara97jk
tara97jk
  • WpView
    Reads 66,528
  • WpVote
    Votes 8,839
  • WpPart
    Parts 55
Genre : "fantasy" "Romance" " Smut" "......" "Vampire" "werewolf " "Omegavers"... Cap :"Vkook""..." Up: "یکشنبه ها" "By Amador" *** #1🥇فانتزی *** تنها موجودات باقی مانده روی زمین، خوناشام ها و گرگینه ها هستن. خوناشام ها به قشر برتر تبدیل شده و از گرگینه ها برای آزمایشات و منافع شخصی خودشون به عنوان برده و موش آزمایشگاهی استفاده میکنن! در این بین، تنها امگای مرد موجود،جونگ کوک، به دست اونها افتاده ،از آزمایش جان سالم بدر می بره و به اولین نمونه موفق ومپ امگا یا دورگه خوناشام_گرگینه تبدیل میشه! درست وقتی که فکر میکنه تا آخر عمرش بازیچه خوناشام هاست، ولیعهد کیم با تزریق فرمون آلفا به خودش، اون رو نجات میده... *** +عوضی... برای یه پیرمرد خیلی هورنی هستی -یااااا...من کجام پیرمرده +تو حداقل دویست سالته ...دروغ میگم شوگر ددی؟ -یبار دیگه بهم بگو تا نالتو در بیارم! + تهدید در نظر بگیرمش؟
Eros by Yukino_fic
Yukino_fic
  • WpView
    Reads 215,584
  • WpVote
    Votes 18,079
  • WpPart
    Parts 49
(vkook) genre: dark romance, angest, action, thriller, smut خلاصه: نوازنده باری که بزرگ ترین قاچاقچی عتیقه استاکرش میشه! میتونه با این موضوع کنار بیاد؟ یا رز های مشکی که هرشب کنار تختش پیدا میشه چی؟ سرنوشت چی براشون رقم میزنه؟... ~~~~~~~~~ _این حرفارو به هرکسی که تعقیبش میکنی میگی؟ _ نه چون تاحالا کسیو اندازه تو نخواستم. ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ _ ازم چی‌ میخوای لعنتی!؟ _ خودتو...من تمام وجودتتو میخوام. ~~~~~~~~~~~ _ تو خود شیطانی! _ و تو تنها کسی هستی که این شیطان جلوش زانو میزنه
ᖴOᖇGIᐯEᗰE by imnargesarmy13
imnargesarmy13
  • WpView
    Reads 10,166
  • WpVote
    Votes 1,154
  • WpPart
    Parts 63
با بغض گفتم: +تو ازم معذرت خواستی....التماسم کردی که بمونم حالا میگی برم؟ درحالی که مست بود با چشمای خمار و پر اشکش بهش خیره شد: _من اون آدمی نیستم که تو ذهنت ساختی کوکی...من آدم خوبی نیستم +چرا نمیزاری کنارت باشم؟ _من آدم وحشتناکی ام کوک...آدما هرچقدر بهم نزدیکتر که میشن بیشتر متنفر میشن دستشو روی گونه های پسرک مقابلش گذاشت: _شاید همه دنیا از من متنفر باشن اما...تنها کسی که نظرش برام مهمه تویی اشکای کوک بی اختیار سرازیر شد: _نمیخوام از من متنفر باشی بدون هیچ اراده ای بغلش کرد و بوی تلخ جیمین رو به مشامش رسوند: +نیستم...من ازت متنفر نیستم...م..من هنوز نبخشیدمت،باید ..باید پیشت بمونم تا کاری کنی ببخشمت...من کسی رو به جز تو ندارم...هیچ کسی رو ندارم:) ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ✨ ᴍᴀꜰɪᴀ✨ ᴀɴᴄᴇꜱᴛᴏʀꜱ✨ ꜱᴍᴜᴛ✨ Capel:jikook,kookmin_namjin تعداد پارت:نامعلوم(ادامه دارد)