<3..
8 stories
Evil Prevails [KookV] by Webtoon_Vkook
Webtoon_Vkook
  • WpView
    Reads 94,410
  • WpVote
    Votes 8,668
  • WpPart
    Parts 40
•کامل شده• پاینده‌ باد آینده‌ی زیبای‌ ما‌؛ بال‌هاتون‌ رو باز کنید و اوج بگیرید‌. به نام آینده، به نام میرای. •OTP↝ Kookv, Sope, Namjin •Author↝ Mark Mrakovich •Translators↝ kik, Echo •Genre↝ War, Omegaverse, Gore, Angst, Romance, Smut.
Wild [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 389,444
  • WpVote
    Votes 53,493
  • WpPart
    Parts 38
چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند. جئون جونگ‌کوک، آلفای خون‌خالص و قدرتمندی که تنها با یک‌ماه سابقه رهبریت نیمی از کشور رو زیر سلطه داشت خیره نگاهش میکرد. بلند شد و جلو‌ اومد. مقابلش روی یک زانو نشست و محکم چونه‌اش رو توی دستش گرفت. "چه پایان غم‌انگیزی...مگه نه کیم تهیونگ؟" با نفرت به چشم‌های مرد خیره شد و جونگ‌کوک از نگاه امگا به خنده افتاد. سرش رو جلوتر برد و با لحن آرومی گفت:"از این به بعد تو قراره به من خدمت کنی امگا، هم توی قصر، هم روی تخت!" لبهاش رو به گوش امگا چسبوند و زمزمه کرد:"فقط و فقط به من نطفه نحس." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, Mystry
Mistaken by aren_sun
aren_sun
  • WpView
    Reads 1,551
  • WpVote
    Votes 141
  • WpPart
    Parts 15
📘 Mistaken | اشتباه 👥 KookV | کوکوی 🎭 Gener: کمدی، رمنس، دراما جونگ‌کوک برای فرار از خواستگاری‌های سیاسی پدرش، یه دروغ ناجور می‌گه: اینکه همجنسگراست... و دوست پسر داره. اما مشکل؟ اون شخص اصلاً وجود نداره - تا وقتی که یه پسر مرموز و بامزه، با لهجه‌ی عجیب و لباسای ساده، از راه می‌رسه و به طرز وحشتناکی زیادی خوب نقش رو بازی می‌کنه. تهیونگ قراره فقط یه "دوست‌پسر جعلی" باشه. اما یه چیزی در مورد اون خنده‌ی بی‌خیال و چشم‌های زیادی باهوشش هست... یه چیزی که جونگ‌کوک رو آتیش می‌زنه. هیچ‌کس نمی‌دونه تهیونگ کیه و واقعاً از کجا اومده. و هیچ‌کس انتظار نداره توی یه نامزدی تقلبی، این‌همه احساس واقعی به‌وجود بیاد. وقتی حقیقت یکی‌یکی فاش می‌شه و مرزهای دروغ و واقعیت از بین می‌ره، جونگ‌کوک باید بفهمه چیو داره وانمود می‌کنه... و چیو دیگه نمی‌تونه انکار کنه. چون گاهی، بزرگ‌ترین اشتباه زندگی، می‌تونه همون چیزی باشه که همیشه دنبالش بودی.
Royal Jasmine | یاس سلطنتی by Eli2179
Eli2179
  • WpView
    Reads 5,272
  • WpVote
    Votes 900
  • WpPart
    Parts 11
وقتی این قصر برات قفسی شد که کلیدش دست تو نبود، وقتی اسم شاهزاده، باری شد که دوشتو خم کرد، وقتی تاج طلایی، روی پیشونیت سنگینی کرد و نگاه‌ها خنجری شدن توی تنت، وقتی سایه‌ی قدرت پناهت نه، بلکه زنجیرت شد، منو یادت بیار ... وقتی از سرنوشتت فرار کردی و هر بار به درهای بسته رسیدی، وقتی توی تاریکی، فقط صدای قدم‌های خودتو شنیدی، وقتی جنگل تنها پناهت شد، منو یادت بیار. من همونی‌ام که تو رو دید، وقتی بقیه ترجیح دادن چشماشونو روت ببندن. من اونی‌ام که اسمتو صدا زد، وقتی همه از ترس خاموش موندن. من اونم که کنارت موند، وقتی همه رهات کردن. پس اگه یه روز، بین احساس و منطق، بین اونچه که هستی و اونچه که باید باشی، راهتو گم کردی ... اگه بین موندن و رفتن، بین تسلیم شدنو جنگیدن گیر کردی، فقط منو یادت بیار ... منو به یادت بیار و بجنگ به یاد بیار و به خاطر من بجنگ main Couple: yoonmin Other Couples : namjin , kookv Gnre: omegaverse - Historical
 𓆝CALL ME BY YOUR NAME𓆞 by STARBERRY_chrrywine7
STARBERRY_chrrywine7
  • WpView
    Reads 1,256
  • WpVote
    Votes 110
  • WpPart
    Parts 21
روز های تابستونی۱۹۸۰، ی جایی تو ایتالیا.با تهیونگی که شیفته مهمون جدید تابستونیشون شده،جئون جونگ کوک! ژانر: عاشقانه، بلوغ (coming-of-age)، ادبی زمان و مکان: تابستانی در دهه‌ی ۱۹۸۰، شمال ایتالیا بر گرفته از کتاب "call me by your name" خلاصه داستان: رمان داستان کیم تهیونگ، نوجوانی ۱۷ ساله و باهوش، رو روایت می‌کنه که تابستان‌ها رو در ویلای خانوادگی‌شون در ایتالیا می‌گذرونه. پدرش استاد دانشگاهه و هر سال از یک پژوهشگر جوان دعوت می‌کنه که شش هفته رو در کنار خانواده بگذرونه و در عوض کمی به کارهای علمی کمک کنه. اون تابستون، مهمان خانواده‌، مرد جوانی‌ست به نام جونگکوک، دانشجوی آمریکایی خوش‌چهره، پرجذبه و بی‌پروا که برای کار روی نسخه‌ی نهایی پایان‌نامه‌اش به اون‌جا میاد. در ابتدا، تهیونگ از رفتار خونسرد و گاهی حتی سرد جونگکوک گیج و عصبی می‌شه، ولی کم‌کم، نوعی کشش عمیق احساسی و جسمی بین‌شون شکل می‌گیره-رابطه‌ای که هم‌زمان پر از اشتیاق، ترس، شرم، تردید و شور عشق نوجوانی‌ست. داستان با حساسیت و ظرافت درونیات تهیونگ رو به تصویر می‌کشه: کشف احساسات، تجربه‌ی میل، و درگیر شدن با عشقی که هم شورانگیزه و هم دردناک، و تنها در گذر زمان معنا و عمق خودش رو نشون می‌ده.
𝑬𝒏𝒅𝒍𝒆𝒔𝒔 by VK-Cheri
VK-Cheri
  • WpView
    Reads 8,236
  • WpVote
    Votes 1,673
  • WpPart
    Parts 32
گاهی فرار از تاریکی ، تاریکی عمیق تری به دنبال داره. نخ سرنوشت بی اجازه اونها در هم تنیده شده بود تا زندگی رو رغم بزنه که با بوی غم و سیاهی خون خو گرفته. پسر بیست ساله ای که در تقلای زنده موندن با افرادی اشنا میشه که ادعای عجیبی راجبش دارن و گرفتن دستهایی که به سمت اون دراز شدن اون رو با گذشته راز آلودش رو به رو میکنه. شاید از ابتدا گذشته همان آینده بود و آینده گذشته ای که ازش فرار میکرد.. و هیچ کس نمیدونست پایان این گرداب بی پایانِ زمان چه بهایی برای شکوفه عشقش خواهد داشت ! ------ پسر دستش رو روی سینه مرد مقابلش گذاشت و لب زد : وقتی بچه بودم ارزوی پرواز داشتم ! حس آزادی و سرخوشی وقتی که بین هوا معلقی .. بدون اینکه هیچ فکر و سنگینی احساس کنی " قطره اشکی به ارومی از گوشه چشمش چکید و مردمک های لرزونش روی صورت اروم مرد نشست : میای باهم پرواز کنیم ؟" 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 , 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 , 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 , 𝒉𝒐𝒔𝒆𝒐𝒌 & 𝒈𝒊𝒓𝒍 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆. 𝑺𝒎𝒖𝒕. 𝑺𝒖𝒑𝒆𝒓𝒏𝒂𝒕𝒖𝒓𝒂𝒍. 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒊𝒐𝒖𝒔. 𝑻𝒉𝒓𝒊𝒍𝒍𝒆𝒓 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : 𝑽𝑲-𝑪𝒉𝒆𝒓𝒊
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 762,794
  • WpVote
    Votes 97,953
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,661,689
  • WpVote
    Votes 126,025
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut