یه مسابقه غیرقانونی. یه هویت مخفی. یه شاهد ناخواسته. فلیکس نباید می‌دید. اما دید. حالا هادس نمی‌تونه بذاره راحت زندگی کنه. توی شهری که هیچ‌کس بی‌دلیل مراقبت نمی‌شه، وقتی یکی همیشه پشت سرت ایستاده، جرئت داری برگردی؟ - Couple: Hyunlix, Minsung Genre: Thriller, Action, Young adult, Smut, Dark Romance.

کار احمقانه ای بود که وسط ترم بیام دانشگاه...

Writer:Rabin Couple:Hyunlix,A little bit of Minsung Ganrs:mpreg,smut,romance,mafia درسـت وقـتی که فکر میکـنی زندگی بـرات بی مـعنی شـده یه دلـیل واسـه ادامه دادنت پیدا میـشه؛ یه شخـص خـاص! کسی که تـورو دوستت داره و بهـت اهمـیت میـده و درست وقتـی ایـن رو میفـهمی که قلبـت تـماما برای اون شـده... __________________________________________ ژانـر:امپـرگ،اسمـات،رومـس،مـافـیایی با عصـاره‌ معـمایی کاـپـل:هیـونلیکـس، با کـمی چاشنیِ میـنسونـگ روزهـای آپ:جـمـعـه‌هـا

لی فیلیکس یک پورن استاره معروفه و هوانگ هیونجین هم یک بلاگر چی میشه اگر توی یک مهمونی باهم اشنا شن و هیون توی دام لیکسی بیوفته

«پسری از استرالیا وارد دنیای جدیدی در کره میشه، جایی که عشق پنهانِ پسر محبوب دانشگاه، به رابطه‌ای تاریک و پرتنش تبدیل میشه؛ در حالی که دو نفر در سایه‌ها برای نابودی این عشق خطرناک نقشه می‌کشن.» ژانر:فان،فیک چت و توییت،درام،مدرسه ای،روزمرگی کاپل:هیونلیکس،مینسونگ

اولین بار که دیدمش چشماش برق میزد با اون موهای طلاییش و رایحش که بوی گل رز میداد اونموقع با خودم گفتم...شت...این باید امگای من بشه

‌𝑺𝑻𝑨𝑹𝑹𝑰𝑵𝑮: 𝐅𝐞𝐥𝐢𝐱 𝐋𝐞𝐞, 𝑴𝒊𝒏𝒉𝒐 𝑳𝒆𝒆, 𝑯𝒚𝒖𝒏𝒋𝒊𝒏 𝑳𝒆𝒆, 𝑱𝒆𝒐𝒏𝒈𝒊𝒏 𝒀𝒂𝒏𝒈, 𝑯𝒂𝒚𝒍𝒆𝒚, 𝑹𝒐𝒃𝒆𝒓𝒕, 𝑺𝒆𝒖𝒏𝒈𝒎𝒊𝒏 𝑲𝒊𝒎 𝑨𝒏𝒅 𝑳𝒐𝒄𝒖𝒔 & 𝑵𝒊𝒌𝒍𝒂𝒔 𝑳𝒆𝒆 𝑾𝒊𝒕𝒉 𝒀𝒐𝒏𝒂 𝑪𝒉𝒐𝒊, 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒈𝒃𝒊𝒏, 𝑪𝑶𝑼𝑷𝑳𝑬: 2𝑴𝒊𝒏, 𝑯𝒚𝒖𝒏𝒊𝒏, 𝑴𝒊𝒏𝒍𝒊𝒙 _________________________________________ خانواده‌ی فلیکس بخاطر هویتی که داشتن مجبور میشن از کره به آمریکا مهاجرت کنن. زندگی آرومی که فلیکس توی سئول داشت حالا درگیر تلاطمی پایان ناپذیر میشه. عشق، فداکاری، نفرت، خیانت، انتقام، تحقیر و‌.... تنها گوشه‌ای از اتفاقاتی هستن که قراره اون و اطرافیانش اونجا تجربه کنن. آیا عشق میتونه همه‌ دورغ ها رو پاک کنه؟

"ددپول" کاپل: هیونلیکس ژانر: جنایی، انگست • تا حالا چیزی در مورد شغل خانوادگی شنیدین؟ ممکنه شغل خانوادگی شما پزشک، پارچه فروش یا نجار باشه اما کمتر کسی پیدا میشه که شغل قاتل رو از پدرش به ارث ببره، و فلیکس یکی از همون معدود افراد بود؛ تو زندگیش به قتل‌های زیادی محکوم شده بود اما اتهام به کشتن همسر افسر هوانگ هیونجین بود که زندگیش رو تغییر داد... پ‌.ن: داستان مشابه فیلم ددپول نیست. _ _ _ - اینکارو نکن.. -کدوم کار؟ - لیکسی صدا کردنم،بغل کردنم،بوسه و نوازش...ازشون بدم میاد. از این احساسات متنفرم. ترسناکن... - حداقل...حداقل بهم بگو چرا یهو برگشتی؟ چرا داری اینکارو میکنی؟ - خودمم نمی‌دونم؛ شاید فقط دلم نمی‌خواست یه خاطره‌ی بد و زودگذر تو ذهن مردم این شهر باشم. از حالا به بعد من تا ابد تو ذهن‌های کوچولوی مردم این کشور باقی میمونم.