My gay imagines?!
سلام عزیزانم این ایمجینارو واسه دل خودم مینویسم از هرچی که میشیپم و از هر ژانری توش پیدا میشه شیپا خیلین، لیست تقریبا کاملو میتونین تو چپتر اول بخونین حرف دیگه ای نیست فکر کنم،خوش باشین!
سلام عزیزانم این ایمجینارو واسه دل خودم مینویسم از هرچی که میشیپم و از هر ژانری توش پیدا میشه شیپا خیلین، لیست تقریبا کاملو میتونین تو چپتر اول بخونین حرف دیگه ای نیست فکر کنم،خوش باشین!
چوی یونگجه یه خبرنگار با زندگی حوصله سر بود..تا اینکه با جه بوم اشنا شد. میلیونر جوون و خوش قیافه ایی که راز بزرگی رو پنهون کرده. دو رابطه، سه نفر، یک پیوند آیا عشق فقط مختص به زمان حال بود؟ یا نیرویی ماورایی که بُعد زمان براش معنایی نداشت؟ کاپل اصلی : دوجه کاپل فرعی: جینسون *کمی هم مارکبوم
"سرود کریسمس" غنچهی گل رز توی برفها شکوفه نمیده. :) توی ذهنش یه صدایی میگفت که گمشو توی خونه و دست از آزار خودت بردار ، ولی انگار این آزار یکم دیگه قرار بود تبدیل به سر تیتر خبرها بشه "پسر احمقی که روز آخر دسامبر توی تراس خونهی خودش یخ زد." If you read this story please comment a white heart for me...thanks.♡
کاپل اصلی : یوگبم کاپل فرعی : جینسون ژانر: رمنس.درام.اسمات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 _داری چه غلطی میکنی؟ _بهت که گفتم میخوام بهت نشون بدم خیلی هم خوب میبوسم _تو همین الانشم مردی کیم یوگیوم خندیدم _وقتی برگشتی اون تو سعی کن مثل یه کارگردان حرفه ایی رفتار کنی نه مثل یه دوست پسر حسود 🌸🌸🌸🌸🌸🌸...