wang_xian1085's Reading List
4 stories
Don't Smoke | سـیـگـار نـکـشـ by zhra_m
zhra_m
  • WpView
    Reads 4,140
  • WpVote
    Votes 498
  • WpPart
    Parts 4
❀ مولتی‌شات کامل⁴ ᝰ سیگار نکش ❀ ژانر ᝰ غمگین . روانشناسی . عاشقانه . اسمات ❀ تایپ-کاپل ᝰ ورس-ییجان ❀ نویسنده ᝰ زهرا.م "شی‌بو" ❥𝗠𝗨𝗟𝗧𝗜𝗦𝗛𝗢𝗧 ᝰ Full⁴ ❥𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘 ᝰ angst , psychology , romance , Smut ❥𝗧.𝗖 ᝰ Lsfy , Yizhan ❥𝗪𝗥𝗜𝗧𝗘𝗥 ᝰ zhra.m "XiBo" _____________________________ _میشه انقد نکشی؟ با چشمان بسته سر تکان داد و "هوم" کش‌داری گفت. _ییبو! آن صدای پر از سرزنش، باعث شد تا پلک‌هایش را از هم فاصله دهد. کمی مکث کرد و خیره در چشمان سرخ از خستگی جان دود سیگار را بیرون فرستاد. _اگه نکشم برمی‌گردی؟ نفس عمیقی کشید و به تقلید از او زمزمه کرد:‌ نه. _پس می‌کشم. جان خندید و با لحن هشداردهنده‌ای کلمات را به بیرون از لب‌هایش هدایت کرد: زیادی سرتقی. _برگرد و کاری کن سرتق نباشم. درحالی که روی شکم می‌خوابید گفت و جان از پشت دوربین به بدن لاغر اما زیادی زیبای روبه‌رویش خیره شد. _هنوز یک سال و پنج ماه و دو روز مونده. از قصد گوشه‌ی لباسش را بالا داد و سیگار را گوشه‌ی لبش چرخاند. _پس به اندازه‌ی یک سال و پنج ماه و دو روز می‌کشم. وقتی برگشتی جلوم رو بگیر.
Atargatis | آتـارگـاتـیـسـ by zhra_m
zhra_m
  • WpView
    Reads 3,710
  • WpVote
    Votes 480
  • WpPart
    Parts 6
❀ مولتی‌شات کامل⁶ ᝰ آتارگاتیس ❀ ژانر ᝰ مافیایی . دارک . اسمات ❀ تایپ-کاپل ᝰ ورس-ییجان ❀ نویسنده ᝰ زهرا.م "شی‌بو" ❥𝗠𝗨𝗟𝗧𝗜𝗦𝗛𝗢𝗧⁶ ᝰ Full ❥𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘ᝰ Gangs , Dark , smut ❥𝗧.𝗖 ᝰ Lsfy , Yizhan ❥𝗪𝗥𝗜𝗧𝗘𝗥 ᝰ zhra.m "XiBo" ______________________________________ "می‌خوام بهت بفهمونم احساس واقعی یعنی چی. می‌دونی جان؟ وقتایی که با من حرف می‌زنی، اون حسی که باید رو ازت نمی‌گیرم. برام اهمیت نداره که زن داری یا بچه‌ت سال دیگه قراره بره مدرسه..." کمی پیش رفت و برای این‌که به گوش‌های مرد با آن صورت اخم‌آلود برسد، سرش را در حد چند سانت بالا برد. به آرامی لب زد: "اگه لب‌هام رو تکون بدم، یک ثانیه‌ی بعد خبری از هیچ‌کدومشون نیست. همون‌قدر که من به حضورت محتاجم، تو هم به من نیاز داری شیائوجان! فقط دست از مخالفت بردار." مرد بزرگ‌تر سرش را کمی کج کرد. از گوشه‌ی چشم، به مرد کنارش خیره شد و مچ دستی که درحال نزدیک شدن به بند شلوارش بود را میان انگشتانش فشرد؛ سریع، بی‌رحمانه، محکم. هردو با جدیت در چشمان هم خیره شدند و او با خشم غرید: "از صدات، رفتارت، حرف‌زدنت، از هرچی که در مورد تو و خاندان وانگ باشه نفرت دارم. دسته‌ی کفتارها از لاشه‌های مرده تغزیه می‌کنن و بدا به حالت که توی کفتارصفت حتی از گوشت خودت هم نمی‌گذری."
🔞آواز مرگ (ییجان)🔞 by _septimus_
_septimus_
  • WpView
    Reads 8,510
  • WpVote
    Votes 2,046
  • WpPart
    Parts 23
همه چیز از یک موسیقی شروع شد، آهنگی که مافیای قاتلی رو به خواننده‌ی گمنامی پیوند میزنه! ژانر: مافیایی، اسمات، کلاسیک، درام، رمانتیک، انگست . . یه قلب مرده، یه روح در هم شکسته، متعلق به قاتلی که در آرزوی مرگه، برای یه خواننده گمنام میتپه!! . . . رتبه ها: #۱ theuntamed #۱ bjyxszd #۱ yizhan #۱ yibo #۱ bjyx #۱ Zhanyi . . داستان عشق ممنوعه معاون رییس یه گروه قدرتمند مافیایی... مردی از جنس درد و خشم... غرق شده در چرخه‌ی بی‌رحم زندگی و مرگ... به پسری از جنس عقل و احساس؛ خواننده‌‌ی دوره‌گردی که برای گذران زندگی، آهنگ‌هایی که قلبشو به تپش می‌ندازن می‌خونه و با تزریق عشق و آرامش به صداش، زندگی شنونده‌هاش رو قشنگ‌تر می‌کنه! یعنی عاشق شدن مردی که داشتن نقطه ضعف براش ممنوعه، پایان آرامششه؟
Mine by Rira77
Rira77
  • WpView
    Reads 25,729
  • WpVote
    Votes 5,827
  • WpPart
    Parts 22
Mine تمام شده📗📕 ییبو با نفسی عمیق کنار گوشش لب زد: دوستت دارم! و نفس جان برید! با اینکه ییبو چند باری این جمله رو بهش گفته بود، اما شنیدنش هربار هیجانزده و خوشحالش میکرد! ماهیچه های سختش به آرامی رها شد و خودشو در این آغوش رها کرد! ییبو دوباره لباشو به لاله ی گوشش رسوند و لب زد: بریم توی تخت، هنوز واسه بیدار شدن خیلی زوده! و جان بیصدا سرشو تکون داد و موافقت کرد! ژانر: درام، بی ال ، روانشناسی و انگست *هپی اندینگ* ییبو تاپ