user505939981024's Reading List
52 stories
 𝐒𝐂𝐎𝐑𝐄 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 52,165
  • WpVote
    Votes 8,635
  • WpPart
    Parts 23
ایا تهیونگ به عنوان یه الفا و بهترین بازیکن تیم ، میتونه دل امگایی که سال‌هاست روش کراش داره ، به دست بیاره ؟ "با من قرار میزاری جونگ‌کوک؟ " " نه " تهیونگ نمیدونه چطوری باید دل اون امگای شیرین به دست بیاره . پس شروع به فکر کردن می کنه که شاید باید بجای گلزنی تو بازی ... به سمت عشق شوت کنه !؟ ⚽️ ♡___________________♡ Couple :: Vkook , yoonmin , namjin Jenre :: sport, omegaverse , romance♡, smut, school life, fluff ♥️ , cute پارت گذاری :: یک‌بار در هفته ⚽️ 🌸لطفا پارت توضیحات مطالعه بفرمایید 🩷
MooNlight Hotel - هتل‌مهتـاب 🌖 ⃤🌱 by MaHoBarooN
MaHoBarooN
  • WpView
    Reads 99,641
  • WpVote
    Votes 6,617
  • WpPart
    Parts 68
در بلندترین آسمان‌خراشِ یکی از بزرگ‌ترین هتل‌های زنجیره‌ای جهان، مردی ایستاده که روزنامه‌ها بهش لقب «جوان‌ترین امپراطور» رو دادن. رئیس ۳۰ ساله‌ی استریت و دامیننتی که با یک نگاه قرارداد می‌بنده... و با یک کلمه دل می‌شکنه. اما بین هزاران کارمند، فقط یک نفر در برابرش سر خم نمی‌کنه... پسری ۲۱ ساله که اومده بود آینده بسازه، نه تو آینده‌ی رئیسش جایی داشته باشه. کسی نمی‌دونست همین پسر، روزی مردی رو به زانو درمیاره که همه ازش حساب می‌بردن. «هتل مهتاب» عاشقانه‌ای واقع‌گرایانه، پر تب و تاب و ممنوعه از دنیای تهکوک. " تا وقتی این رابطه تموم نشده، مرگ هم می‌تونه بخشی از بازی باشه!" ژانر: درام | رمنس | انگست | اسمات | واقع‌گرایانه __________ ⚠️ This is the Persian version of the story. English version will be published soon on my profile. __________ This is a fanfiction story. Characters belong to their original owners. (This work is created for entertainment purposes only and is not for commercial use.)
DADS[ددی ها] by r_fraa_
r_fraa_
  • WpView
    Reads 26,989
  • WpVote
    Votes 1,668
  • WpPart
    Parts 21
داستانی آمیخته در قالبه عشق و درد. داستانه عاشقانی که درنهایت تنها راه جدایی ست . داستانی که درد را لذت بخش جلوه میدهد .بی دی اس امـ. .معماییـ .گیـ. .فورسامـ. .ددی و لیتل بویـ.
Troublesome Code by Vkookphoria-9597
Vkookphoria-9597
  • WpView
    Reads 8,212
  • WpVote
    Votes 1,018
  • WpPart
    Parts 24
خلاصه: جئون جونگ‌کوک دانشجوی رشته‌ی مهندسی کامپیوتر، هرگز فکرش رو نمی‌کرد لجبازی‌هاش با استاد کیم بخاطر گرفتن نمره، به کار کردن توی شرکتش، زندگی توی خونه‌ش و خوابیدن باهاش ختم شه؛ درحالی‌که کیم تهیونگ هم انتظار نداشت قلبش رو به اون بلای آسمونی ببازه... ------------------ "تا جایی که متوجه شده بودم، به رشته‌ت خیلی علاقه داری و حتی به‌خاطرش سر کار میری، چرا می‌خوای انصراف بدی؟" "دلیلش اینه که دیگه نمی‌تونم." "نمی‌تونی؟" "کم مونده برم کارتون‌خواب شم‌ خب." "مشکل اینه؟" "اوهوم." "بیا خونه‌ی من بمون." ------------------ 𝗡𝗮𝗺𝗲: Troublesome Code 𝗚𝗲𝗻𝗲𝗿: Romance, Comedy, Smut 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: Boora
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 297,337
  • WpVote
    Votes 27,349
  • WpPart
    Parts 35
𐙚فول شده پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت
୨✧୧˚ 𝑪𝒉𝒆𝒓𝒓𝒚 𝑩𝒍𝒐𝒔𝒔𝒐𝒎 ˚୨✧୧ by Dante_1997
Dante_1997
  • WpView
    Reads 5,980
  • WpVote
    Votes 1,334
  • WpPart
    Parts 9
⋆˚✿˖° شکوفه گیلاس ⋆˚✿˖° روزهای آپ : پنج شنبه ها. کاپل : ویکوک ژانر : امگاورس ، رومنس ، لیتل اسپیس ، امپرگ، مافیا عشق میان یک رییس مافیا و پسر رقیبش ... پسر زیبایی که رازی بزرگ و با خودش حمل میکرد.
مافیای صورتی‌/ The pink mafia🔞🔥 by jeon_jehowa
jeon_jehowa
  • WpView
    Reads 133,406
  • WpVote
    Votes 12,875
  • WpPart
    Parts 41
اسم: مافیای صورتی🔞 ژانر: مافیای/ خشن/ عاشقانه/ اسمات ___________________ کیم نامجون رئیس باند آر ام به شدت از رقیبش متنفره از نظر اون جین اصلا مافیا نیست و به درد خونه داری میخوره. کیم سوکجین رئیس باند پینک آرجی دشمن قدیمی نامجون به خاطر گذشته و زخمی که نامجون بهش زده دنبال هر راهیه که تلافی کنه. . نامجون: عوضی صورتی پوش بهتره با زبون خوش محموله ام برگردونی وگرنه آتیشت میزنم. سوکجین: تند نرو کیم بهتره نیست واسه شروع معذرت خواهیت کفشام با زبونت واکس بزنی شاید تصمیمم عوض شد و بهت رحم کردم. . . و اما حالا کیم تهیونگ و کیم جونگکوک 5 ساله توی مهد کودک باهم همکلاسی شدن و پدراشون بعد از سال ها دوباره دیداری تازه کردن. _اشم من جونتوتیه. +شلام منم کیم تهلونگم. _هه هه تو همون پسله ی بیلیختی که حتی نمیتونه اشمش دُلُشت بده. +ساکت شو کیم جونتوک پاپام دُفته باهات حلف نژنم. پسر جیغ کشید. _اشمم جونتوته نه جونتوت. کاپل اصلی : تهکوک/ کوکوی (ورس) و نامجین. کاپل فرعی: ؟ (فصل دوم در حال آپ...) _________________ توی این فیک از اسم اعضای بی تی اس استفاده شده و هیچ گونه ارتباطی با زندگی شخصی اعضا نداره💜.
Hella Soldier | KOOKV by smokinhosup
smokinhosup
  • WpView
    Reads 69,387
  • WpVote
    Votes 9,144
  • WpPart
    Parts 21
[ hell of a soldier ] فرمانده‌ی انیگمای کشور به دستور ملکه علاوه بر سربازهاش باید حواسش رو به اون امگای زال که دردسر خاصی داخل چشم‌های آبی رنگش موج میزد هم میداد؛ اما قرار نبود به قدری ازش مراقبت کنه که حتی بار رسوایی‌ای که به بار آورده بود رو هم به دوش بکشه! فرمانده جئون نباید انقدر وظیفه شناس می‌بود؛ تهیونگ در ابتدا قصدش فقط شیطنت بنظر میرسید؛ نباید عاشقش میشد. 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : امگاورس، تاریخی، رمنس، اسمات
Teddy bear  by cybrlose_
cybrlose_
  • WpView
    Reads 26,774
  • WpVote
    Votes 1,624
  • WpPart
    Parts 8
خلاصه داستان: تهیونگ یک پسر 17 ساله هستش که از سن 5-6 سالگی داخل یتیم خونه زندگی می‌کنه تا اینکه یک روز شخصی به نام جونگ کوک تصمیم میگیره بره به یتیم خونه ای که دوست صمیمیش نامجون اونجا کار می‌کنه. ژانر : درام ، عاشقانه ، اجتماعی، اسمات. کاپل اصلی : کوکوی .
𝔻𝕚𝕒𝕞𝕒𝕟𝕥𝕤 /ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ/ by tara97jk
tara97jk
  • WpView
    Reads 39,905
  • WpVote
    Votes 3,543
  • WpPart
    Parts 10
Genre : Romance | Smut | Secret | Secret | Cap :Vkook | Up: Author: Amador | Teaser: in part 1 | 🥇مافیا - بدون گرفتن نگاهش از رقص پسر، بهش اشاره کرد: بیارش اینجا... چانیول از پله های استیج بالا رفت و به جونگ کوکی که با قطع شدن آهنگ، رقصیدن رو متوقف کرده بود اشاره کرد: برو پیش رییس... جونگ کوک نفس عمیقی کشید و به سمت تهیونگ راه افتاد. در لباس گشادش و باکسر به پا کمی معذب بود. صاف ایستاد و منتظر ماند تا حرفی از جانب کسی که رییس خطاب شده بود، بشنوه. ته از پایین تا صورت کوک رو آنالیز کرد. اون پسر خیلی تو دل برو بود... لبخند زد و با نگاه نافذی به کوک خیره موند: اسمت چیه؟ جونگ کوک به دو چشمی که از اول ورود توجهش رو جلب کرده بودند خیره شد: جئون... جئون جونگ کوک ته سر تکان داد: خوب میرقصی...یه سری آموزش حرفه ای لازم داری...تو قبول شدی جونگ کوک تهیونگ می توانست قسم بخوره... زیباترین خنده رو به عمرش دیده بود...