»»»»
163 stories
Our royal secret | KOOKV| Completed  by qazalimi
qazalimi
  • WpView
    Reads 111,088
  • WpVote
    Votes 9,883
  • WpPart
    Parts 30
کاپل: کوکوی ژانر: درام، عاشقانه، محافظتی، اسمات، اکشن خلاصه: جونگکوک، یکی از بهترین بادیگارد های بزرگترین شرکت امنیتی کره‌‌است که درگیر شغل مرموزی میشه. با این حال اون هیچ وقت تو رویاهاش هم تصور نمیکرد که بادیگارد شخصیِ دومین شاهزاده کره بشه، شاهزاده ای که با تمام محبوبیتش همیشه دردسر سازه و جونگکوک خیلی سریع فهمید که حفاظت ازش قرار نیست به آسونی پیش بره..
Strawberry farm||Kookv by S_TAEHKOOK
S_TAEHKOOK
  • WpView
    Reads 245,995
  • WpVote
    Votes 26,297
  • WpPart
    Parts 38
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 728,803
  • WpVote
    Votes 91,391
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوضی، توی کار من دخالت نکن! اون پسر منه، بخوام می کشم، بخوام آتیشش می زنم! لحظه بعد، انگشت های قوی دور گلوش پیچونده شد و از زمین بلند شد. جونگ کوک در حالی که با خونسردی ترسناکی چشم های آبیشو به چشم های وحشت زده کیم دوخته بود لب زد: - داری ناراحتش می کنی کیم... هیچ کس امگای منو ناراحته نمی کنه و زنده بمونه." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
DARK OMEGA by AVINA1061
AVINA1061
  • WpView
    Reads 127,595
  • WpVote
    Votes 12,775
  • WpPart
    Parts 35
فیکشن امگای تاریک🖤 کاپل:کوکوی🖤 ژانر:امگاورس🖤انگست🖤ازدواج اجباری🖤اسمات🖤 نویسنده:noor🖤 برشی از داستان: _ازت توقع ندارم منو به اندازه تنها فرزندت دوست داشته باشی یا تمام گذشته رو فراموش کنی اما بهم لطف یک شانس دوباره رو بده امگای من _به نظرت یه پیاله ی شکسته و خورد شده به شکل اولش برمیگرده؟ پایان:هپی اند🖤 بچه ها دوستش داشته باشین🖤
𝗦𝘁𝘂𝗯𝗯𝗼𝗿𝗻 𝗗𝗮𝗱𝗱𝘆𝘀ᵃᵘ - ᵏᵒᵒᵏᵛ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 207,751
  • WpVote
    Votes 30,412
  • WpPart
    Parts 27
𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝘾𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - بابای من آلفاست، قربونش برم خیلیم خوشتیپه. بابای تو هم به عنوان یک امگا چیزی از زیبایی کم نداره، در نتیجه... + صبر کنید ببینم، شما دوتا وروجک که برای باباهاتون نقشه نکشیدید؟ - عمو این تنها راهیه که برای درست کردن وضعیت برامون باقی مونده! .... تهیونگ امگایی که دشمن خونی جونگ‌کوک آلفاست و این در حالیه که بچه‌هاشون بهترین دوستای همدیگه‌ان و از وضعیت دعوا و نفرت بین پدراشون کلافه شدن و تصمیم می‌گیرن که یکم کرم بریزن بلکه آرامش به زندگی دوستانشون برگرده. آیا این دوتا وروجک موفق می‌شن باباهاشونو باهم آشتی بدن؟
The Color of bloody lilies  by ImLeon
ImLeon
  • WpView
    Reads 21,387
  • WpVote
    Votes 2,613
  • WpPart
    Parts 13
"یه آرزو کن، لی‌لی من!" "حالم خوب بشه. با همدیگه زیر بارون برقصیم، بچرخیم و به همه‌ی غم‌هامون بخندیم مارشال... حالا تو یه آرزو کن." "آرزو می‌کنم، حالت خوب بشه..." *** "این کارها یعنی چه؟ چرا موهات رو رنگ کردی، جونگکوک؟" "خـ... خواستم یه... یه چیز جـ... جدید رو امتحان کنم." "مگه بهت نگفتم از این کارها خوشم نمیاد؟ نکنه به کارهای زنونه علاقه‌ی زیادی داری؟" "دیگه... هیچی توی قیافه‌ام رو دوست... نداره!" The color of Bloody Lilies ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , Political ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Vkook ᴜᴘ ᴛɪᴍᴇ : Tuesday ᴡʀɪᴛᴇʀ : Léon
Deadly Ballet | باله‌مرگ | Vkook by haana707
haana707
  • WpView
    Reads 68,007
  • WpVote
    Votes 6,068
  • WpPart
    Parts 34
༺ Deadly Ballet (کامل شده) بـالـریـن کـو؛ هنـرآمـوزی کـه با طـراحی اجرایـی از جنـس عشـق و گنـاه، قـراره بـرای اجـرای اکتبـر، بـه روی صحـنه بـره. اجـرایـی کـه مسیـر بـازگشـت افسـانه‌ی بـالـه، "کـیـم تـهـیونـگ" رو پـس از سـال‌هـای طـولانی، همـوار مـی‌کنه . . "تصمیم گیرنده‌ی بدنِ یک بالرین، توی جمجمه‌ش نیست جونگکوک، فرمان از ماهیچه‌ های بدنه! و می‌دونی مهمترین ماهیچه‌ی بدن چیه؟ قـلـب! " . "-جیمین. -بله؟ -ازم بپرس جونگکوک کجاست. -چی؟! -مگه به گوشی جونگکوک زنگ نزدی؟ پس ازم بپرس جونگکوک کجاست! -خب... جونگکوک کجاست؟ -توی بغلم خوابیده." . ┊Genres: Romance, Drama, Smut, Angst ┊Couples: Vkook, Hopemin ┊Writer: Hana (@VKballet) ┊«این فیکشن ژانر فلاف و فضای ملایم و یکنواختی نداره» .
𝑯𝒂𝒍𝒇 𝑩𝒍𝒐𝒐𝒅 𝑷𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆 | شاهزاده‌ی دورگه  by haana707
haana707
  • WpView
    Reads 2,982
  • WpVote
    Votes 489
  • WpPart
    Parts 6
جئون جونگ‌کوک که یه شاهزاده‌ی دورگه‌ست، سال‌هاست به سیاتل تبعید شده. اون توسط مردی ناشناس به فرزند‌خوندگی پذیرفته و برای به‌دست‌آوردن تاج‌وتخت آماده شده؛ اما حالا شاهزاده بعداز سال‌ها تحمل، از قوانین حوصله‌سربر کاخ خسته‌ست، پس تصمیم می‌گیره روز تولدش بزرگ‌ترين قانون پادرینو رو زیرپا بذاره و برای یک روز فرار کنه. فراری که اون رو به مرد عجیبی می‌رسونه؛ مردی که قراره کلید شناخت پادرینو برای شاهزاده باشه... ‌ ‌ ‌ ‌برشی از داستان: - گاهی احساس می‌کنم به هیچ‌جا تعلق ندارم... - بهم اجازه می‌دی؟ - برای چی؟ - که روی تنت عطر خودم رو به‌جا بذارم و بهت نشون بدم تنها جایی که نیازه بهش تعلق داشته باشی، منم! - قول می‌دی... مراقبم باشی؟ - همیشه. ᤴ 𝖭𝖺𝗆𝖾: #HalfBlood - چهارشنبه‌ها ᤴ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook ᤴ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Romance, Smut, Drama, Political-Royal ᤴ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋s: Hana #MultiShot ⑈
𝐕𝐚𝐭𝐢𝐜𝐚𝐧 | 𝐕𝐤 (واتیکان) by xmatab
xmatab
  • WpView
    Reads 4,425
  • WpVote
    Votes 282
  • WpPart
    Parts 18
- نویسنده: مهتاب - ژانر: جنایی، مافیایی، اکشن، عاشقانه، اسمات، انگست - کاپل: ویکوک † - خلاصه: چشم باز کردم و فهمیدم توی یه کشور غریبهام و هیچ راه فراری ندارم. محکوم به سرنوشتی شدم که کیم تهیونگ برام رقم زد. تبدیل شدم به آدم اون؛ کسی که هر دستوری بگیره باید انجام بده وگرنه تیزیِ چاقوی روی گلوم برای همیشه نفسم رو میگرفت. همه چیز از اون بازی کثیف شروع شد و هرچقدر بیشتر تلاش میکردم بیشتر توی اون باتلاق فرو میرفتم. ای کاش چشم باز میکردم و همه چیز به قبل برمیگشت، ای کاش هیچوقت با اون مرد آشنا نمیشدم. - روزهای آپ: یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه
The last clover by takookforever9597
takookforever9597
  • WpView
    Reads 13,180
  • WpVote
    Votes 1,610
  • WpPart
    Parts 27
انگیمایی که تمام این سال ها با فکر و آرزوی از بین بردن جئون قد کشیده و قدرتمند شده پسری که پر شده از خشم نفرت و کینه اما چی میشه اگه جفت تعیین شده اش شاهزاده و جانشین قبیله جئون ها باشه مگ میشه روزی جئون جونگکوک کسی که اون انگیما به خونش تشنه اس روزی اجازه بده که یه جئون ماه آسمونش بشه؟ کی میدونه کی سرنوشت رو مینویسه شاید تاریکی که آدما ازش میترسن دقیقا چیزی باشه که بهش نیاز دارن تا به نور برسن اما خودشون بی خبرن Couple: vkook, Yoonmin, namjin, hoopli Genre: ‌Omegaverse, MPreg, Romance, Drama, Angst, Action, Smut,