kookv
195 stories
fake chat||KOOKV by legantr_
legantr_
  • WpView
    Reads 55,483
  • WpVote
    Votes 4,762
  • WpPart
    Parts 20
مجموعه ای از فیک چت ها و داستان های کوتاه از کوکوی . فیک چت|ایو|روزمره زندگی|کوکوی|اسمات
Maybe love  by EVEIsspeeking
EVEIsspeeking
  • WpView
    Reads 143,807
  • WpVote
    Votes 9,601
  • WpPart
    Parts 37
کاپل:کوکوی ژانر:انگست،امپرگ،رمنس،هپی اند "هر ادمی یه روز خوب داره یه روز بد. اما برای تهیونگ چرا این روز بد اینقدر طولانی بود؟ -لعنتی،از چاله در میام میافتم تو چاه،جیمی منو این همه بگایی محاله......"
sword and his white flower🤍 by tatatomato
tatatomato
  • WpView
    Reads 874
  • WpVote
    Votes 186
  • WpPart
    Parts 5
تهیونگ فقط یه بازیگر درجه سه بود که بالأخره با کلی تلاش تونسته بود نقش اول یه سریال آبکی تاریخی رو بگیره؛ هرچند با افتادن از پنجره اتاق تمرینش به صورت کاملاً عجیبی توی اتاق گرون‌قیمت قدیمی‌ای بلند شد و صبر کن! اون تبدیل به همون امگای خدازده شده بود؟ ..... _ من امپراطورم مطمئنی که می‌تونی از دستورم سرپیچی کنی؟ _ سرورم من فقط یه امگای ساده‌ام چطور می‌تونم در برابر شما مخالفت کنم؟ هرچند آره سرورم می‌تونم. ژانر: امگاورس، رمانتیک، کمدی. کاپل اصلی: کوکوی.
Belated Bond (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 60,830
  • WpVote
    Votes 11,389
  • WpPart
    Parts 29
←⁩ پیوند دیرهنگام درحال آپ... ✍🏻 توی دوره و زمونه‌ای که دیگه هیچ‌کس جفت حقیقیش رو پیدا نمی‌کنه و آدم‌ها با هر کسی که دلشون می‌خواد ازدواج می‌کنن، تهیونگ جفت حقیقیش که پونزده سال ازش بزرگ‌تره رو توی یه مهمونی رسمی ملاقات می‌کنه! اون فکر می‌کنه رابطه‌اش با میتش قراره شیرین‌ترین رابطه‌ی دنیا باشه؛ ولی اوضاع اون‌طور که انتظارش رو داشت پیش نمی‌ره... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، اس.مات، درام، امگاورس، امپرگ تایم آپ: یک‌شنبه و چهارشنبه
404 Feelings (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 18,697
  • WpVote
    Votes 3,488
  • WpPart
    Parts 14
←⁩ ارور احساسات تمام‌شده. ✔️ قایم شدن پشت ماسک یک آلفای هات و جذاب قرار بود دل کراشش رو بلرزونه؟ جونگکوک راجع‌بهش مطمئن نبود اما امتحان کردنش که ضرری نداشت، داشت؟ حتی اگه آدم پشت ماسک یک بتای خجالتی و ساکت باشه. کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، امگاورس، فلاف
| 𝗠𝗲𝗿𝗶𝗻𝗮 | ᵏᵒᵒᵏᵛ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 19,235
  • WpVote
    Votes 1,930
  • WpPart
    Parts 6
{ وضعیت مینی‌فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } - چرا باید اشتباه سه سال پیشم رو جشن بگیرم؟ - چی...؟ - گفتم ازت خسته شدم! خدایا حالا دارم می‌فهمم وقتی تصمیم به ازدواج با آدم حوصله‌سربری مثل تو گرفتم، چه‌قدر احمق و سطحی‌نگر به نظر می‌رسیدم. نگاه بُهت‌زده‌ی تهیونگ اون هم درحالی‌که بدون هیچ حرفی فقط جلوی لرزش نامحسوس لب‌هاش رو می‌گرفت و تندتند پلک می‌زد تا از جوشش اشک‌های احتمالی جلوگیری کنه، باعث سقوط چیزی تو قلب پسربزرگ‌تر شد. خب، جونگ‌کوک ابداً تصور نمی‌کرد سورپرایزی که واسه سالگرد ازدواجشون تدارک دیده، همسرش رو تا این حد به‌هم بریزه! {ورژن اصلی بوک، ویکوک هست! داخل اکانت.} ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ Couple: 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 / namjin / yoonmin Genre: 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖿𝗅𝗎𝖿𝖿, 𝗋𝖾𝖺𝗅𝗂𝗍𝗒 𝗌𝗁𝗈𝗐، 𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺, 𝗌𝗆𝗎𝗍 author: 𝖼𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ - پی‌دی‌اف فول‌پارت در تلگرام قرار گرفته. - Telegram: @cityofcrazypeople‌
ll KookV ll by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 261,882
  • WpVote
    Votes 26,465
  • WpPart
    Parts 62
☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT
Insolent | گستاخ by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 74,525
  • WpVote
    Votes 7,345
  • WpPart
    Parts 28
| رمنس | اسمات | آرتیستیک | راز آلود | وقتی قراره نقاش مخصوص معروف ترین گالری دار هنری نیویورک باشی و یک مجموعه نقاشی نود از خود صاحب گالری نقاشی کنی... تهیونگ نگاه دقیقی به صورت خونسردش کرد و گفت: _ با نگاه کردن به تن لخت مردها که مشکلی نداری؟ جونگ کوک پوزخندی زد و جواب داد: _موقع نگاه کردن به سوژه با چشمام باهاش عشق بازی میکنم ، تو چی؟ تو مشکلی با این موضوع نداری؟ Vkook | kookv تمام شده 🫀
『 𝑹𝑬𝑨𝑺𝑶𝑵 𝑶𝑭 𝑴𝒀 𝑪𝑹𝒀 ᴷⱽ 』 by Atlasless
Atlasless
  • WpView
    Reads 123,282
  • WpVote
    Votes 10,206
  • WpPart
    Parts 22
"اتمام یافته" -چرا نمیذاری بمیرم؟ مگه این همه بدبختی رو از سمت من نمیبینی؟ -عزیزبودن میدونی چیه؟برام عزیزی، واضح تر بگم؟ دوستت دارم، عاشقت شدم، بلندتر بگم؟! COUPLE: KOOKV GNR: ROMANCE, FLUFF, ANGST, SMUT
Kookv | رد نیش  by cafune_ii
cafune_ii
  • WpView
    Reads 109,626
  • WpVote
    Votes 17,142
  • WpPart
    Parts 71
وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد