The best vkook
40 stories
⌠ Apocalypse², vkook ⌡ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 1,092
  • WpVote
    Votes 188
  • WpPart
    Parts 4
« آخرالــزمان; آخرین نبرد » ⋄‌ هنوز یک چشمم رو دارم جونگکوک... هنوز هم می‌تونم ببینمت! کاپل‌ها↵ ویکوک، نامجین، استریت ژانر↵ اکشن، دیستوپیایی، رمنس، مهیج، انگست، اسمات‼️ ‌ خلاصه فصل دوم↵ جونگکوک توی دنیایی از دروغ و توهم گرفتار شده. زندانی درون سازمانی که می‌خواست اون رو به یک شهروند مطیع تبدیل کنه. گروهش از هم پاشیده، و هرکدوم به سرنوشتی نامعلوم سپرده شدن. این میون دوتا انتخاب مرگبار قرار داره: تسلیم بشه و هرگز اون‌ها رو نبینه، یا وارد نبردی بشه که زنده بیرون اومدن از اون غیرممکنه. این فقط یک بازی قدرت نیست. اینجا، عشق، نفرت، خیانت و انتقام در هم پیچیده‌ن. وقتی حقیقت خودش رو نشون بده، دیگه هیچ‌کس همون آدم سابق نمی‌شه. ‌ تایم آپ↵ شنبه‌ها ساعت 21:00
Diavolo Del Nord | VK by Mortellenta
Mortellenta
  • WpView
    Reads 93,445
  • WpVote
    Votes 11,277
  • WpPart
    Parts 48
ورتیگو د ویتو، رئیس دوم و جانشین مافیای ایتالیا، مردی مرموز که زندگی‌ش رو متعلق به پدرخوانده‌اش می‌دونه، برای ماموریتی به کره جنوبی برمی‌گرده. اما رفتن به اونجا و دیدارش با ژنرال ارتش کره جنوبی، جئون جونگکوک، خیلی چیزها رو عوض می‌کنه و خیلی از رازهارو برملا میکنه! ژنرالی که ممکنه ماشین آدم‌کشی رو تبدیل به فردی متفاوت کنه. Diavolo Del Nord | شیطانِ شمال Genre : Criminal, Dark romance, Psychological, Angst, Smut Couple : Vkook - Secret
NEMESIS | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 253,543
  • WpVote
    Votes 28,989
  • WpPart
    Parts 39
NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سال‌ها دنبال یک قاتل سریالی می‌گشت، اما هرروز ازش دورتر می‌شد و توی پیدا کردنش شکست می‌خورد... درحالی‌که تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفه‌ی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردند، اما الان بعد از ده سال، تنها حضور هم رو توی خونه تحمل می‌کنند... چه چیزی باعث شد که زندگیشون نابود بشه؟ °•°•°•°• "کسی جز من... نباید دیوونه ات کنه... دیگه نمی‌خوام دست اون عوضی بهت بخوره... می‌خوام همش پاک شه... می‌خوام فقط لب های من روی بدنت کشیده بشه و فقط تو باشی که بوسه هات روی تنم می‌شینه..." ژانر: جنایی، اسمات، رازآلود نویسنده: samar & moonlike & razi کاپل: ویکوک زمان آپ: تمام شده-
INRED | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,163,718
  • WpVote
    Votes 82,660
  • WpPart
    Parts 124
In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut
Collapse | VKOOK by dibaphg
dibaphg
  • WpView
    Reads 224,246
  • WpVote
    Votes 12,288
  • WpPart
    Parts 36
Collapse ~ فروپاشی ❖ کاپل ⇐ ویکوک ❖ ژانر ⇐ درام، جنایی، اکشن، معمایی، انگست، اسمات ❖ روزهای آپ ⇐ یکشنبه ها ❖ نویسنده ⇐ Diba جئون جونگکوک، وکیل والا مقام های شهر سئول برای پیدا کردن خواهر گمشده‌اش و رو کردن دست آدمهایی که از شغل و جایگاهشون برای منافع کثیفشون استفاده میکنن به سراغ کیم تهیونگ، مردی که سه سالِ نگاه جوونش رو بخاطر به گردن گرفتن جرم پسر شهردار کیم پشت میله های سرد زندان پیر کرده میره...مجرم بیگناهی که با پا گذاشتن تو مسیر اون وکیل یاغی، بعد از سالها خونه ی امنش رو پیدا میکنه، خونه ای که آوار شدنش آغازگر فروپاشی یک عشق خواهد بود... بخشی از فیــکـــ: _ جونگکوک...اگه نمیخوای... _ مطمئن باش اگه نمیخواستمت هیچ وقت بهت اجازه نمیدادم تا این حد پیش بری، دلباخته‌ی جونگکوک. دلباخته بود...واژه ای که به درستی از دهان پسر برای توصیفش بیان شده بود...دلباخته ای که دلش رو به سراب وجود ابدی یک وکیل باخته بود.
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,677,262
  • WpVote
    Votes 126,807
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
Wrong number by kookiefortae
kookiefortae
  • WpView
    Reads 626,803
  • WpVote
    Votes 112,393
  • WpPart
    Parts 69
ناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **** [Completed] Toptae Bottomkook Taekook Namjin Yoonminseok [Translated] #1 in vkook🥇 #1 in taekook🥇
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,469,056
  • WpVote
    Votes 66,343
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵛᵏᵒᵒᵏ ᵛᵉʳ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 86,083
  • WpVote
    Votes 13,038
  • WpPart
    Parts 55
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببنده... پیوندی که نمی‌دونست سرنوشتش رو‌ چطور تغییر خواهد داد! ___________________________________________________ - از من می‌خوای که رازت رو نگه‌ دارم؟ باشه، من ماهیت اصلیت رو به کسی لو نمی‌دم‌. - باید... باید بهم تضمین بدی! - پس بیا یه قرار داد ببندیم. - قرارداد؟ چی به من می‌رسه؟ - اینکه تا نود و نه روز رازت رو نگه می‌دارم؟ - در عوض ازم چی می‌خوای؟ - خودتو، خودتو بهم بده دالیا! ___________________________________________________ - گلی ظریف مثل تو، نباید به تنهایی توی سرزمین مردگان قدم بذاره، نمی‌ترسی که با یک اشاره، پژمرده‌ت کنم؟
STAR (season 1) | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 248,128
  • WpVote
    Votes 36,282
  • WpPart
    Parts 41
When The Stars Appear وقتی ستاره ها ظاهر شدند (فصل اول) -تمام شده- - این گستاخیه اگه بگم دوست دارم با ولیعهد یک رابطه ی عجیب رو شروع کنم؟ + چه رابطه ی عجیبی...؟ - رابطه ای توش نه دوستیم نه رقیب... این گستاخیه سرورم...؟ اگه گستاخیه فقط بهم بگید... فراموشش میکنم... Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. Romance. Historical