درحال خوندن
15 stories
•• Supreme ••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 561,060
  • WpVote
    Votes 140,247
  • WpPart
    Parts 97
آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیکشن : #Supreme ♟ • کاپل‌ها : چانبک.ویکوک.کایسو ♟ • ژانر: امگاورس. درام. رمنس ♟ • محدودیت سنی : 🔞 ♟ • نویسنده : @SilverBunny 🐰
𑁍᪥Spiraea𑁍᪥ by fujinsasha
fujinsasha
  • WpView
    Reads 133,226
  • WpVote
    Votes 25,304
  • WpPart
    Parts 53
بکهیون علی‌رغم سختی‌ها امگای خوشبختی بود. تو یه محله قدیمی و صمیمی به همراه برادر کوچیک‌ترش زندگی میکرد و توی زندگیش فقط دنبال یک چیز بود، آرامش. منتظر بود آلفایی که از نوجوونی به‌همدیگه علاقه داشتن بهش پیشنهاد بده تا جورچین خوشبختی ناچیزش، کامل بشه. ولی همه‌چیز شروع به دگرگونی کرد و به ویرانی رسید وقتی رفتار نامزدش عجیب شد و سروکله آلفایی با عطر سدار لبنانی تو زندگیش پیدا شد... . . ‌. اسم: اسپیریا᪥𑁍 کاپل‌ها: چانبک، هونهان، چانگمین&تهیانگ ژانر: امگاورس، رومنس، درام، مافیایی (محدودیت سنی +18🔞) نویسنده: #SASHA
The Kids Better Be All Right! by JustDeyZ
JustDeyZ
  • WpView
    Reads 7,550
  • WpVote
    Votes 1,164
  • WpPart
    Parts 7
بیون-پارک لوهان، امگای 21 ساله، از دوست پسرش سهون حامله ست و حالا باید با عواقب گفتن حقیقت به پدرهای آلفاش روبرو بشه. کاپل: هونهان، بکیول
Type.02 by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 12,075
  • WpVote
    Votes 2,860
  • WpPart
    Parts 13
این داستان فصل دوم داستان The Type هست پس لطفا قبل از شروع این بوک، اون داستان رو بخونید :)))) **************************** عجیب‌ترین اتفاقی که برای یک نفر میوفته، ممکنه هر اتفاقی باشه بجز... بیدار شدن در روزی که هنوز فرصت عوض کردن تصمیماتت رو داری. پیدا کردن یک فرصت مجدد برای جبران اشتباهات گذشته‌ و یا تجربه‌ی تمام ثانیه‌هایی که از دست رفته. میتونه یک فرصت فوق‌العاده باشه، مگه نه؟! Couple: Chanbaek, Hunhan, Kaisoo Genre: Smut, piece of life, Romance, Mpreg
• Fucking libido •  by Castle_Demon
Castle_Demon
  • WpView
    Reads 25,060
  • WpVote
    Votes 6,232
  • WpPart
    Parts 21
🍓 • ChanBaek • ⇝ 🎭 • Romance • Smut • Drama • Happy end ⇝ 🏳‍🌈 🌨⊰ Writer: @Castle_Demon ❄ Editor: Luira چانیول : من نُه سال ازت بزرگترم شونه ش رو بالا داد : کی اهمیت میده؟ نفس عمیقی کشید ؛ پسر ایستاده مقابلش لجباز تر از این بود که به حرفاش اهمیت بده بکهیون : جناب پارک! الان قرن ۲۱ئه ، هزاران آدم تو همین خیابون هستن که شوگر ددی و شوگر مامی دارن! ابروهاشو بالا داد و خیره شد به پسر جوونتر : الان یعنی منم شوگر ددی تو باشم؟ لبخندی زد : اونقد پیر نیستی ولی برای شوگر ددی بودن خوبی! سر به تاسف تکون داد : باورم نمیشه اینجا وایستادم دارم به حرفای پسری که بهم پیشنهاد سکس داده گوش میدم
Master Park|ارباب پارک by blueskyisnt_blu
blueskyisnt_blu
  • WpView
    Reads 143,564
  • WpVote
    Votes 7,137
  • WpPart
    Parts 23
𝑀𝑎𝑠𝑡𝑒𝑟 𝑃𝑎𝑟𝑘 𝑔𝑒𝑛:،امپرگ،امگاورس،ازدواج اجباری،رمنس 𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝑚𝑎𝑖𝑛:𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘 ℎ𝑢𝑛ℎ𝑎𝑛,𝑘𝑎𝑖𝑠𝑜𝑜,𝑘𝑟𝑖𝑠ℎ𝑜 ... روز های اپ:جمعه ... خلاصه: بکهیون، امگای آسیب پذیر ۱۹ ساله، کسی بود که ارباب پارک، به عنوان طعمه انتخابش کرد. مهم نبود اون پسر، چقدر مظلومه، چانیول باید تاوان تک تک کار های خانوادشو از اون بچه پس میگرفت....و چی بهتر از زندانی کردن امگا توی عمارت ارباب پارک میتونست آتش انتقامش رو خاموش کنه؟ ... _خواهش میکنم،التماست میکنم،هرکاری بگی میکنم.. فقط خواهش میکنم،خواهش میکنم یتیممون نکن،خواهش میکنم تنها سقف بالاسرمونو ازمون نگیر!... زن بعد از تموم شدن حرف های بکهیون،پسر آلفا به داخل اتاق برد.بعد از چند دقیقه که برای بکهیون یه جهنم گذشت،هر دو بیرون اومدند و پسر آلفا رو به بکهیون پرسید +چند سالته؟ _ن..نن..نوزده +گفتی هر کاری میکنی درسته؟ جوری که پسر با نفرت و کینه با تیله های مشکیش بهش نگاه میکرد،باعث میشد حس ی آهو در برابر شکارچی پیدا کنه و بخواد از اونجا فرار کنه..اما نمیتونست!به خاطر پدرش باید قوی میموند _بله،بله هرکاری بگین میکنم +برده امارتم شو!
V E N G E A N C E [S2] by TheSuperGirl6104
TheSuperGirl6104
  • WpView
    Reads 137,218
  • WpVote
    Votes 33,347
  • WpPart
    Parts 30
- پیوست ↓ همه چیز تو یه لحظه اتفاق افتاد. دست‌هام رو دور بدنش پیچیدم و وقتی به بدنم چسبوندمش انگار تکه‌ی گمشده‌ی قلبم رو دوباره بهش پیوند زدن اما من جای نگاه کردن به چشم‌های درشتش، جای دیدن لبخندی که چال لپش رو به نمایش می‌گذاشت و جای نوازش کردن پوست نرم و بی‌نقصش اون رو تو سبد گذاشتم و ترکش کردم‌. بعد از اون دیگه هیچوقت قلبم اونطوری نتپید. ༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص ༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek ༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Angst ༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl
+12 more
❥𝖢𝗁𝗈𝗌𝖾𝗇 by TalesByElsa
TalesByElsa
  • WpView
    Reads 26,278
  • WpVote
    Votes 4,757
  • WpPart
    Parts 21
༭🦋 𝖢𝗁𝗈𝗌𝖾𝗇 complete ꔵ Couple: Chanbaek ꔵ Genre: Omegavers, Romance, Smut, Drama ꔵ Writers: Elsa زندگی همیشه نه به تلخی زننده‌ست و نه به شیرینی که حالت رو به هم بزنه. تعادل بین این دو طعم با یک عشق نوجوانانه و تازه جوانه زده باعث میشه تا در هر حالت و هر لحظه لبخند بزنی و زندگی کنی. نارگیل یا نعنا... ترکیب این دو همون تعادل بین نفس کشیدن و زندگی کردن رو داره. این عشق نیازهایی رو برطرف می‌کنه و نیازهایی رو هم حسرت باقی می‌گذاره. با عشق تینیجری آلفای بوکسور و امگای نویسنده ما همراه باشید.
CB Scenarios by ajivid
ajivid
  • WpView
    Reads 3,731
  • WpVote
    Votes 684
  • WpPart
    Parts 20
ایده‌های داستانی از چانبک هرقسمت بی ارتباط به قسمت بعدی و قبلیشه. لذت ببرین:) نویسنده ها: Ajivid و Vitia