يه روزى حسرت گذشته
ميشود دستى براى خفه كردن حال
و نابودى اينده....
فاقد هرگونه كليشه... يه چيز جديد اوردم•-•
فيک ترجمه يا همچين چيزى نيست و قلم خود نويسندست
عشق؟
چه چيز دور از انتظارى...
-كيم!
+م-من كيم ن-نيستم.. اسم... دارم-م تهيونگ..
-باشه كيم
~~~~~
+ميشه بازم كيم صدام كنى...
-شما؟....
happy end? yes
Main couple:
Taekook
Sub couple:
Sope and secret
ماجرايى.. راز الود...
زمان اپ:
sundays(complete with after story)
20 parts with character informations
Start:
25 january 2023
End:
25 july 2023
(Persian translation)
اون فکر میکرد که هیچ کس اونو دوست نداره و هیچ کس دوست نداره با اون هم صحبت بشه.
تا روزی که از یک شخصی مسجی دریافت کرد و البته اون پیام برایه یک شخص دیگه ای بود.
+Vkook
رنگکینگ bangtanwords #11
و vkook #83
* این فیک با اجازه نویسنده ترجمه میشه
پایان: 1398.6.21
خلاصه:
هوسوک و جیمین هشت ساله که باهم ازدواج کردن و یه خا نواده ی چهارنفره تشکیل دادن، اونا بیش از حد خوشبخت بودن ولی نویسنده چشم دیدن این خوشبختی رو نداشت و یه بلای آسمانی سرشون نازل کرد🥺
کاپل: هوپمین
نویسنده: moonlike_Rmy
ژانر: خانوادگی- برشی از زندگی - کمی فلاف🤔 شاید هم رمنس😃 اگر خدا بخواهد اسمات😐
چنل تلگرامی: @hopeminland
دونه برف صورتیم
جونگکوک اُمگایی طرد شده از سمت خانوادهاش که طی یه تصمیم برای همیشه شناسنامهاش و به بتا تغییر میده و رایحه و دوران هیتاش و با داروهاش کنترل میکنه؛
ولی چه اتفاقی میافته اگه یه روز داخل بار وقتی نوشیدنی میخوره به دوران هیتش نزدیک بشه و قرص کاهندهاش همراهش نباشه؟
.
-اون فورمونهای لعنتیِ شیرینت و کنترل کن امگا وگرنه قول نمیدم کاری باهات نداشته باشم.
Couple:vkook-namjin
Genre:omegaverse-fluff-Romance-Smut
_فقط اسمم رو یادت نره خودم پیدات میکنم باشه؟
+باشه😭 ولی اگه دوباره زد به سرم چی؟
_ قول میدم گیرت بیارم.
و وارد ساختمون شد. و شاید هم دیگه بر نمیگشت و این آخرین ملاقات بود.
Main couple : kookv
Side couple : yoonmin, namjin
ژانر داستان : رمانتیک، جاسوسی، یکم طنز
وضعیت آپ : در حال آپ
🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯
🐱🐤🐱🐤🐱🐤🐱🐤🐱🐤🐱🐤🐱🐤🐱🐤
🐨🐷🐨🐷🐨🐷🐨🐷🐨🐷🐨🐷🐨🐷🐨🐷
_ بازی کردن رو تموم کن یا مطمعن باش اولین کاری که بعد باز شدن دستام میکنم به فاک دادنت باشه.....
_از کجا انقدر مطمعنی که دستات باز میشه ، و چی باعث شد فکر کنی توی تخت قدرت بیرون تخت رو داری؟!
*************
_یه کار کی عادی میشه و تبدیل به عادت میشه جونگ کوک ؟
_وقتی زیاد تکرار بشه
_براوو....از این به بعد قراره به جای عادت قدیمیت که کام گرفتن از سیگار بوده از چیز دیگه ای کام بگیری .
_قمار باز خوبی هستی ویکتور....جوری قمار میکنی که حسرت به بردنت دستِ تسلیم بالا میفرسته.
_________________________________________
خلاصه : جونگکوک از باند مافیا کوچیکی دستور قتل رئیس بزرگترین مافیا سئول و پسرش رو دریافت میکنه،ولی قبل شروع معموریتش با پسری که باید میکشتش ملاقات میکنه ؛ درست وقتی که انتظار نداره گیر میفته و مجبور به پنهان کردن هویتش میشه. چی میشه که پای این گروه مافیای بزرگ به ایستگاه پلیس باز میشه؟ گذشته یا اینده این دو نفر پیوندی داره؟....
________________
فن فکشن : CHECK MATE
کاپل : ورس [ اول به ویکوک متمایله بعد کامل ورس میشه]
ژانر : مافیایی | اکشن | اسمات | راز الود | پلیسی | جنایی
نویسنده : 𝐈𝐀𝐍 𝐉𝐄𝐎𝐍
وضعیت فیک : پایان یافته
دههی نود میلادی، یک کادیلاک سبزرنگ، و مین یونگی پسر عصبی نوجوونی که چیز زیادی راجع به عشق نمیدونه.
Couple: sope
Genre: fluff, slice of life, romance, school life
(این فیک تو چنل Sopenation هم آپ شده.)
میدونست یک انتخاب اشتباهه اما آیا قلبش
قرار بود اینو قبول کنه؟!
Couple: sope
genre:romance_comedy_Psychology
the writer: @sope_for_everr
Is your cup of coffee ready?
{COMPLETED}
تو کجایی یونگی؟؟
خواهش میکنم....قول میدم دیگه بداخلاق نباشم....
اذیتت نکنم....بهت گیر ندم....فقط کنارم باش....
لطفا یونگی، من بدون تو نمیتونم....
"من باید زندگیم رو پیدا میکردم...."
.
.
.
.
چی میشه اگه جانگ هوسوک سرد و بداخلاق عاشق کسی بشه که با سند بردگی وارد زندگیش شد؟؟
.
.
.
.
_💜به اولین بوک من خوش اومدید💜_
عنوان:A man in the corner of history(مردی در گوشه تاریخ)
ژانر:تاریخی درام رومنس جنایی
کاپل:سُپ
-تو قول دادی پسرمو بهم برگردونی
-هیچوقت لایق عشق من نیستی
-ازت متنفرم
-عذاب دادن من بس نیست؟
-متاسفم مینا همسرت خیلی مصمم بود
-زنده بمون و عذاب بکش
-چطور تونستی باهام اینکارو بکنی؟