Vkook again
3 stories
Deadly Ballet | باله‌مرگ | Vkook by haana707
haana707
  • WpView
    Reads 54,091
  • WpVote
    Votes 5,018
  • WpPart
    Parts 34
༺ Deadly Ballet (کامل شده) بـالـریـن کـو؛ هنـرآمـوزی کـه با طـراحی اجرایـی از جنـس عشـق و گنـاه، قـراره بـرای اجـرای اکتبـر، بـه روی صحـنه بـره. اجـرایـی کـه مسیـر بـازگشـت افسـانه‌ی بـالـه، "کـیـم تـهـیونـگ" رو پـس از سـال‌هـای طـولانی، همـوار مـی‌کنه . . "تصمیم گیرنده‌ی بدنِ یک بالرین، توی جمجمه‌ش نیست جونگکوک، فرمان از ماهیچه‌ های بدنه! و می‌دونی مهمترین ماهیچه‌ی بدن چیه؟ قـلـب! " . "-جیمین. -بله؟ -ازم بپرس جونگکوک کجاست. -چی؟! -مگه به گوشی جونگکوک زنگ نزدی؟ پس ازم بپرس جونگکوک کجاست! -خب... جونگکوک کجاست؟ -توی بغلم خوابیده." . ┊Genres: Romance, Drama, Smut, Angst ┊Couples: Vkook, Hopemin ┊Writer: Hana (@VKballet) ┊«این فیکشن ژانر فلاف و فضای ملایم و یکنواختی نداره» .
𝐁𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐋𝐎𝐕𝐄 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 338,260
  • WpVote
    Votes 33,458
  • WpPart
    Parts 44
{Completed} فصل دوم " bound by honor" هیچ‌کس انتظار نداشت عاشق هم بشند. وقتی جونگکوک به ازدواج الفایی مثل تهیونگ دراومد، همه مطمئن بودند گُرگ خون خالص تهیونگ اونو می‌شکنه. جونگکوک به بدترین شکل ممکن از مردی مثل اون می‌ترسید. اعضای مافیا، خیلی سریع هر اعتراض و حرف مخالفی رو خیانت تلقی می‌کردند. امگا ها باید حرف‌های شوهر و آلفا هاشون رو مثل قانون می‌دونستند، مخصوصا جونگکوک که با رهبر مافیا ازدواج کرده بود. ********************* ❤️‍🔥فصل دوم از جلد " محدود به افتخار " 🥀 💋فصل اول رو میتونید در همین اکانت بخونید 🌹 Couple : : Vkook side Couple :: yoonmin, jhope and girl Jenre : : omegaverse, mafia, romance, smut , criminal, drama , mpreg, hapy end🤗 up time: : اتمام یافته ❤️لطفا پارت توضیحات مطالعه کنید 🌹 برای دونستن فیک زیاد مهم نیست که فصل اول حتما خونده باشید . فصل دوم داستان جدیدی رو تعریف میکنه .
Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld
purrpleworld
  • WpView
    Reads 1,028,228
  • WpVote
    Votes 77,829
  • WpPart
    Parts 47
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29