finished fictions
44 stories
DON'T IGNORE ME  by Webtoon_Vkook
Webtoon_Vkook
  • WpView
    Reads 41,535
  • WpVote
    Votes 6,131
  • WpPart
    Parts 9
Artist: Brattykv Translator: Percy Genre: horror, mysterious, Au OTP: ?? ➖خلاصه: زیر توییت‌های جونگ‌کوک، یک نفر با اکانت ناشناس شروع به گذاشتن کامنت‌های عجیب و غریبی می‌کنه. جونگ‌کوک که نگران شده بود تصمیم می‌گیره تا از دوستهاش کمک بگیره ولی فقط یک مشکلی وجود داره! دوست هاش نمی‌تونستن اون کامنت‌‌ها رو ببینن.‼️
Marry Me ! by ZAVIANGRIEG
ZAVIANGRIEG
  • WpView
    Reads 75,050
  • WpVote
    Votes 10,840
  • WpPart
    Parts 13
[با من ازدواج کن ] چت استوری ژانر : تکست /رمنس / اینستاگرام /تویتر /اسمات / انگست کاپل:ویکوک ، نامجین، یونمین
Café violet | کافه بَنَفْش | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 29,522
  • WpVote
    Votes 6,101
  • WpPart
    Parts 9
[کافه ویولت] تو بارون بودی کیم تهیونگ و من یه چترِ باد برده ------------------------------- داستانِ کوتاه لطفا کافه بنفش رو با عشق و احساس بخونید :) ------------------------------- کاپل: ویکوک، ویمین ژانر: درام، رومنس، انگست
Mania AU by Vkookchild9597
Vkookchild9597
  • WpView
    Reads 52,715
  • WpVote
    Votes 8,795
  • WpPart
    Parts 17
همه‌ی ماها روزانه صدها نفر رو می‌بینیم، از کنارشون رد می‌شیم، باهاشون برخورد می‌کنیم و شاید حتی چند لحظه‌ی کوتاه چشم‌تو‌چشم بشیم و بعد خیلی عادی انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده از کنار هم می‌گذریم؛ بدون اینکه همدیگه رو به‌یاد بیاریم. اما تا حالا شده یک نفر رو فقط برای چند لحظه‌ی کوتاه ببینید و دیگه تا عمر دارید از خاطرتون پاک نشه؟ انگار که ذهنتون به‌طور خودکار از اون آدم عکس می‌گیره و به‌جای ثبت‌کردن توی افکار گذراتون، اون رو توی صندوقچه‌ی قلبتون نگه‌می‌داره. شاید این یک تعریف از عشق هم باشه؛ همون جمله‌ی معروف که می‌گن: عشق در نگاه اول... Writer: Ashil Couple: Vkook/Kookv AU Genre: Chat story, Omegaverse, Romance, Comedy, Smut
404 Feelings (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 22,376
  • WpVote
    Votes 3,972
  • WpPart
    Parts 14
←⁩ ارور احساسات تمام‌شده. ✔️ قایم شدن پشت ماسک یک آلفای هات و جذاب قرار بود دل کراشش رو بلرزونه؟ جونگکوک راجع‌بهش مطمئن نبود اما امتحان کردنش که ضرری نداشت، داشت؟ حتی اگه آدم پشت ماسک یک بتای خجالتی و ساکت باشه. کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، امگاورس، فلاف
Fallen In Love୨୧ by ii_Anii
ii_Anii
  • WpView
    Reads 10,931
  • WpVote
    Votes 1,213
  • WpPart
    Parts 7
سرنوشت جئون جونگ‌کوک، پسری که از رویاهاش دست کشید تا بتونه در کنار کیم تهیونگ، سوپراستار مطرح کره قرار بگیره، به کجا می‌رسه؟ - یه روز دیدم که درمورد چشم‌های آبی‌رنگ توییت زده؛ دو ساعت نشستم و تلاش کردم که یه ذره رنگ آبی توی چشم‌های مشکی‌م پیدا کنم؛ ولی هیچی نبود.‌‌ Name: Fallen In Love🔥 Couple: Vkook Genre: Romance, Drama, Angest Writer: Anil
𝘐𝘮𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘦 || KookV by yamiic3
yamiic3
  • WpView
    Reads 513,040
  • WpVote
    Votes 61,502
  • WpPart
    Parts 57
「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه لرزونش کوچ کرد "زندگیش همیشه به تکراری ترین حالت ممکن می‌گذشت و همیشه فکر میکرد یک روز شخصی جنازش رو زیر پتو روی تخت پیدا میکنه، درحالی که بوی گندش تمام خونه رو به کثافت کشونده!" با غرش بلند اون موجود ترسناک، فهمید اونقدرها هم زندگیش کسل کننده نیست... "حداقل قرار بود توسط یک گرگ، گوشت از بدنش جدا شه!" •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈ 𝐰𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐘𝐚𝐦𝐢🌱 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯, 𝐡𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐬𝐮𝐦𝐭
𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 227,234
  • WpVote
    Votes 33,203
  • WpPart
    Parts 23
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. - واقعا دوست داشتم قبول کنم، ولی متاسفانه یه شرایطی دارم که نمیشه. اخمای مرد در هم پیچید و با ناراحتی واضحی پرسید: - چه شرایطی؟ سنگینی دست گرمی که روی کمر تهیونگ نشست انقدری بود که تکون آرومی خورد. جونگ کوک با لبخندی که با چشم های سرد و بی روحش تضاد داشتند گفت: - متاسفانه کارآگاه کیم یه استاکر داره. یه استاکر دیوونه، تا اونجایی که شنیدم. می دونی که چی می گم؟ از اونا که آدم ها رو بخاطر دست زدن به معشوقه اشون تیکه تیکه می کنن. به آرومی. با درد. بعد تک خنده ای زد و گره انگشت هاش دور کمر تهیونگ محکم شدند. - مگه نه کارآگاه؟ تهیونگ حتی مکث هم نکرد، فقط در حالی که تند سر تکون می داد با لحن بدبختی گفت: - د..درسته. یه روانی واقعیه.] 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝, 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘔𝘢𝘧𝘪𝘢, 𝘊𝘳𝘪𝘮𝘦, 𝘛𝘩𝘳𝘪𝘭𝘭𝘦𝘳, 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
Bed Partner Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 97,255
  • WpVote
    Votes 11,389
  • WpPart
    Parts 13
موضوعی که مثل روز روشن بود، کراش‌داشتن کیم تهیونگ -پروفسور متشخص و معروف دانشگاه- روی جئون جونگ‌کوک دانشجوی سربه‌زیر و درس‌خون ترم دومی بود؛ این حس تا جایی پیش رفته بود که تهیونگ هر کاری انجام می‌داد تا اون پسر رو به تختش بکشونه! هر کاری! ژانر: کمدی، کالج‌لایف، اسمات، رومنس کاپل: کوکوی آپ: جمعه‌ها
"HALF BROTHER" by asaltito
asaltito
  • WpView
    Reads 92,832
  • WpVote
    Votes 10,066
  • WpPart
    Parts 32
برادر ناتنی بعد از اینکه مادر تهیونگ خانواده‌ و پسره 17 ساله‌شو ترک کرد، پدرش تصمیم گرفت برای بار دوم عاشق بشه و با زنی ازدواج کنه اون زن، پسری 10 ساله به اسم جونگکوک داشت؛پسری شیرین دوست داشتنی! اون زن و بچه تبدیل به بزرگ‌ترین دلگرمی برای اون پدر و پسر شدن؛ مخصوصا جونگکوک، اون پسر کوچولو تبدیل شد به تمومه دلخوشیه تهیونگ؛ زمانی رسید که تهیونگ توی سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل به خارج رفت و جونگکوک کوچولوشو با احساساته مخفیش تنها گذاشت و حالا تهیونگ بعد از پنج سال برگشته اما... ° ° ° تهکوک فیکچت،اسمات،عاشقانه،رومنس پایان یافته ...