Lalala
39 stories
𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖕𝖊𝖗𝖘𝖔𝖓 𝖎𝖓 𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖜𝖔𝖗𝖑𝖉 by ihatemae
ihatemae
  • WpView
    Reads 17,363
  • WpVote
    Votes 2,927
  • WpPart
    Parts 23
"ᴡʀᴏɴɢ ᴘᴇʀsᴏɴ ɪɴ ᴡʀᴏɴɢ ᴡᴏʀʟᴅ" ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴠ ɢᴇɴʀᴇs: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴜᴘᴇʀɴᴀᴛᴜʀᴀʟ, ғᴀɴᴛᴀsʏ, ʜᴀʀsʜ, sᴍᴜᴛ, ᴍᴘʀᴇɢ · · ─────── ·𖥸· ─────── · · خلاصه: تهیونگ گوشه‌ی توالت کلاب به خواب می‌ره و در جهانی بیدار می‌شه که متعلق به اون نیست؛ میون گروهی از دختران و پسران باکره. جهانی که افراد رایحه‌های غلیظ از خودشون به جا می‌ذارن و رفتار بدوی پیشه کردن. اون دزدیده شده و طبق گفته‌های دیگران مجبور به تقدیم بدن خودش به رئیس خون‌خوار قبیله‌ست. قبل از این‌که تهیونگ فرصتی برای تطبیق و خو گرفتن با جهان اطرافش داشته باشه، وسط یکی از رسوم وحشیانه‌ی ساکنین جهان موازی گرفتار می‌شه و مجبور به فرار کردن از ده‌ها مرد درشت‌اندام و گرگ‌های وحشتناک، مثل طعمه‌ای بیچاره می‌شه؛ مراسم شکار همسر. تهیونگ توسط جاکوب، قدرتمندترین پادشاه خون‌خواری که جهان به خودش دیده انتخاب می‌شه؛ این یک شانسه یا بداقبالی؟ · · ─────── ·𖥸· ─────── · · این کتاب ترجمه، بازگردانی و تغییریافته‌ی یک رمان انگلیسی‌زبانه و تمام حقوق نسخه‌ی فارسی‌زبان اون متعلق به مترجمه.
Mondlicht Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 72,930
  • WpVote
    Votes 13,057
  • WpPart
    Parts 11
قبیله‌ی انیگماها با هر رهبر جدید، برای صلح و دوستی با سرزمین‌ یوآن ازش شاهزاده‌ای رو به‌عنوان پیشکش طلب می‌کردن. اما رهبر جدید برخلاف پیشکشی که پادشاه یوآن براش درنظر گرفته بود، برادر اون پسر رو می‌خواست. شاهزاده‌ی‌ اول که مردم یوآن به‌عنوان یه بدکاره می‌شناختنش. «این یکی رو می‌خوام،چشمم رو گرفته. دوست دارم توله‌هام همچین چهره‌ای داشته باشن.» ‌ ژانر: امگاورس، تاریخی، ازدواج اجباری، اسمات، امپرگ. کاپل: کوکوی.
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 363,844
  • WpVote
    Votes 62,095
  • WpPart
    Parts 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
meral_writ
  • WpView
    Reads 179,370
  • WpVote
    Votes 22,788
  • WpPart
    Parts 64
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
Fluffer Nutter by silvia_wr
silvia_wr
  • WpView
    Reads 14,141
  • WpVote
    Votes 2,340
  • WpPart
    Parts 16
🍉خلاصه: جئون جونگکوک، امگای بالرین، زمانی که یک‌قدم با موفقیت فاصله داشت توسط خیانت نزدیک‌ترین دوستش شکست بزرگی می‌خوره و تصمیم می‌گیره تابستون امسال رو پیش دایی‌ش در جامائیکا بگذرونه؛ اما همه چیز وقتی که دوست دایی‌ جیمینش، آقای ببریِ بچگی‌هاش رو برای رفع دلتنگی در آغوش گرفت، تغییر کرد. تهیونگ، جفتش بود؟ چرا؟! اونا که تا همین سال گذشته، هیچ پیوندی بینشون وجود نداشت! 🎀Genres: Omegavers, slice of life, Romance, sport, Smut, fluff, mpreg 🎀Couple: Vkook 🎀writer: Silvia 🎀Up time: Mondays and Fridays at 7:00 PM
Among the auroras | KookV by ItsHumoon
ItsHumoon
  • WpView
    Reads 11,862
  • WpVote
    Votes 2,829
  • WpPart
    Parts 16
تهیونگ یک امگای روستایی‌ست که به همراه خانواده‌اش در آبیسکو، شمال کره‌ی زمین زندگی می‌کند و ناگهان خود را درون ماجراهای گرگ‌های افسانه‌ای و پری‌های تاریک زندانی می‌بیند. ژانر : رمنس، امگاورس، فانتزی،اسمات، درام کاپل : Kookv نویسنده : it's Humoon رده‌ی سنی : 14+ شروع : 1402/02/05
Love, Hate And everything in between  by Aurorify
Aurorify
  • WpView
    Reads 58,023
  • WpVote
    Votes 7,589
  • WpPart
    Parts 30
[کامل شده] در عمارتی که سایه‌های گذشته درش نفس می‌کشن، تهیونگ با زخم‌هایی پنهان و جونگکوک با قلبی پر از نور به هم گره می‌خورن. در دنیایی که غریزه‌ عشق رو به جنگ می‌کشونه میشه بین نفرت و بخشش، ترس و امید راهی پیدا کرد؟ رازی که به آرومی رو می‌شه و زندگی‌ رو به لبه‌ پرتگاه می‌بره. یا شاید هم به یک آغاز تازه؟ تا کجا می‌تونن برای هم بجنگن؟ ________________________________________ _تو به من دروغ گفتی. _من فقط چیزی رو گفتم که تو می‌خواستی بشنوی. General: romance, omegavers, mperg couple: vkook Cover by MasumeisAkira روزهای آپ: نامشخص
Oxymoron | namjin by araliya7
araliya7
  • WpView
    Reads 42,222
  • WpVote
    Votes 6,264
  • WpPart
    Parts 51
Main couple : namjin Sub couple : vkook / kookv Genre :romance, angst, omegavers خاندان کیم یه خانواده اصیل و ثروتمندند. پر جمعیتن، وفادار و قدرتمند. ولی چیزی که واقعا اونها رو سرشناس کرده، این نیست. خانواده بزرگ کیم یه موهبت از سمت الهه ماه دارن؛وقتی که در حالت عادی از هر صد نفر تنها یک نفر شانس پیدا کردن جفت حقیقی خودش رو داره، اکثر اونها جفت مقدر شده شون رو پیدا می‌کنند، اون هم داخل خود خانواده! شاید به همین خاطره که این خانواده تا به امروز اصیل و مقتدر مونده. اغلب آلفا و امگا های کیم جفت حقیقی همدیگه ان و پیوند های محکمی که الهه ماه ضامن اون باشه، در نهایت یه خانواده مستحکم می‌سازه... اما ممکنه روزی کسی خواستار این موهبت نباشه؟ ممکنه روزی آلفا یا امگایی شفقت الهه ماه رو نپذیره و جفت مقدر خودش رو پس بزنه؟ چنین چیزی ممکنه؟! . . . Oxymoron اصطلاحی یونانی به معنی عاقل مجنون
𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐃𝐨𝐥𝐥 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 160,990
  • WpVote
    Votes 24,144
  • WpPart
    Parts 19
[Completed] با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید. نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه. آره. این هرگز قرار نبود بفهمه. هرگز. 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫, 𝑆𝑐𝑖𝑓𝑖💥 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
Like Peanut Butter & Cheese || VKook ~ Completed by Nika_Mdn
Nika_Mdn
  • WpView
    Reads 19,055
  • WpVote
    Votes 2,652
  • WpPart
    Parts 3
🎐 مثل کرۀ بادوم‌زمینی و پنیر 🎐 "این، اولین باری نبود که تهیونگ مشکلات شغلی یا آسیب‌هاش رو از جونگوک مخفی می‌کرد. می‌دونست دلیل احمقانه‌ی پشت این کار چیه؛ اون یک آلفا بود و به تبعیت از همین گونه، ابداً حاضر به پذیرش مشکلات و آسیب‌هاش نمی‌شد! اما جونگوک دیگه چطور باید ازش خواهش می‌کرد دست از این قدرت‌نمایی برداره و بهش برای همراهی توی این شرایط فرصت بده؟ سنگ بزرگ غرور تهیونگ، بالأخره باید شکسته می‌شد... 🍥 ژانر: رمنس، روزمره، فلاف، امگاورس 🍥 کاپل: ویکوک