Lalala
41 story
Whiskey[ویسکی] на Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Прочтений 2,471,515
  • WpVote
    Голосов 232,822
  • WpPart
    Частей 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
+ еще 14
The Tale of a Little Pink |NamJin FanFic| на MinJee_JNFF
MinJee_JNFF
  • WpView
    Прочтений 102,160
  • WpVote
    Голосов 20,302
  • WpPart
    Частей 47
نامجون هیچ وقت فکر نمیکرد که یه آدم کوچولو توی دیوار اتاقش زندگی کنه. اما وقتی به خاطر اشتباهش اون بند انگشتی بزرگ میشه، باید بهش کمک کنه تا دوباره مثل قبل بشه. برای اونا توی مسیرشون برای عادی کردن شرایط، اتفاقات جالب، بامزه، ناراحت کننده و همینطور رمانتیکی میوفته. یاد گرفتن خوندن و نوشتن، جنگ با زنبورای وحشی (که دشمن آدم کوچولوهان)، لباس دوختن، مادری که یه فوجوشی واقعیه، آشنا شدن با دختر عجیب همسایه و برادر بامزه‌اش، جیمینی که دوست پسر قبلی نامجونه و همینطور، عاشق شدن. ~قصه‌‌ی یه کوچولوی صورتی~ کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: دختر پسری (جیمین) ژانر: فانتزی، فلاف، رومنس، روزمره +اولین فیک فلاف من :) دوستش داشته باشید و به دوستاتون معرفی کنید ♥ با تشکر فراوان از @si_fatima *-* 2 in #SeokJin 2 in #کیوت
𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖕𝖊𝖗𝖘𝖔𝖓 𝖎𝖓 𝖂𝖗𝖔𝖓𝖌 𝖜𝖔𝖗𝖑𝖉 на ihatemae
ihatemae
  • WpView
    Прочтений 18,929
  • WpVote
    Голосов 3,088
  • WpPart
    Частей 23
"ᴡʀᴏɴɢ ᴘᴇʀsᴏɴ ɪɴ ᴡʀᴏɴɢ ᴡᴏʀʟᴅ" ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴠ ɢᴇɴʀᴇs: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴜᴘᴇʀɴᴀᴛᴜʀᴀʟ, ғᴀɴᴛᴀsʏ, ʜᴀʀsʜ, sᴍᴜᴛ, ᴍᴘʀᴇɢ · · ─────── ·𖥸· ─────── · · خلاصه: تهیونگ گوشه‌ی توالت کلاب به خواب می‌ره و در جهانی بیدار می‌شه که متعلق به اون نیست؛ میون گروهی از دختران و پسران باکره. جهانی که افراد رایحه‌های غلیظ از خودشون به جا می‌ذارن و رفتار بدوی پیشه کردن. اون دزدیده شده و طبق گفته‌های دیگران مجبور به تقدیم بدن خودش به رئیس خون‌خوار قبیله‌ست. قبل از این‌که تهیونگ فرصتی برای تطبیق و خو گرفتن با جهان اطرافش داشته باشه، وسط یکی از رسوم وحشیانه‌ی ساکنین جهان موازی گرفتار می‌شه و مجبور به فرار کردن از ده‌ها مرد درشت‌اندام و گرگ‌های وحشتناک، مثل طعمه‌ای بیچاره می‌شه؛ مراسم شکار همسر. تهیونگ توسط جاکوب، قدرتمندترین پادشاه خون‌خواری که جهان به خودش دیده انتخاب می‌شه؛ این یک شانسه یا بداقبالی؟ · · ─────── ·𖥸· ─────── · · این کتاب ترجمه، بازگردانی و تغییریافته‌ی یک رمان انگلیسی‌زبانه و تمام حقوق نسخه‌ی فارسی‌زبان اون متعلق به مترجمه.
Mondlicht Kookv на llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Прочтений 78,083
  • WpVote
    Голосов 13,713
  • WpPart
    Частей 11
قبیله‌ی انیگماها با هر رهبر جدید، برای صلح و دوستی با سرزمین‌ یوآن ازش شاهزاده‌ای رو به‌عنوان پیشکش طلب می‌کردن. اما رهبر جدید برخلاف پیشکشی که پادشاه یوآن براش درنظر گرفته بود، برادر اون پسر رو می‌خواست. شاهزاده‌ی‌ اول که مردم یوآن به‌عنوان یه بدکاره می‌شناختنش. «این یکی رو می‌خوام،چشمم رو گرفته. دوست دارم توله‌هام همچین چهره‌ای داشته باشن.» ‌ ژانر: امگاورس، تاریخی، ازدواج اجباری، اسمات، امپرگ. کاپل: کوکوی.
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک на maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Прочтений 365,884
  • WpVote
    Голосов 62,200
  • WpPart
    Частей 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ на meral_writ
meral_writ
  • WpView
    Прочтений 212,354
  • WpVote
    Голосов 25,723
  • WpPart
    Частей 68
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
Among the auroras | KookV на ItsHumoon
ItsHumoon
  • WpView
    Прочтений 11,989
  • WpVote
    Голосов 2,830
  • WpPart
    Частей 16
تهیونگ یک امگای روستایی‌ست که به همراه خانواده‌اش در آبیسکو، شمال کره‌ی زمین زندگی می‌کند و ناگهان خود را درون ماجراهای گرگ‌های افسانه‌ای و پری‌های تاریک زندانی می‌بیند. ژانر : رمنس، امگاورس، فانتزی،اسمات، درام کاپل : Kookv نویسنده : it's Humoon رده‌ی سنی : 14+ شروع : 1402/02/05
Love, Hate And everything in between  на Aurorify
Aurorify
  • WpView
    Прочтений 64,008
  • WpVote
    Голосов 8,257
  • WpPart
    Частей 30
[کامل شده] در عمارتی که سایه‌های گذشته درش نفس می‌کشن، تهیونگ با زخم‌هایی پنهان و جونگکوک با قلبی پر از نور به هم گره می‌خورن. در دنیایی که غریزه‌ عشق رو به جنگ می‌کشونه میشه بین نفرت و بخشش، ترس و امید راهی پیدا کرد؟ رازی که به آرومی رو می‌شه و زندگی‌ رو به لبه‌ پرتگاه می‌بره. یا شاید هم به یک آغاز تازه؟ تا کجا می‌تونن برای هم بجنگن؟ ________________________________________ _تو به من دروغ گفتی. _من فقط چیزی رو گفتم که تو می‌خواستی بشنوی. General: romance, omegavers, mperg couple: vkook Cover by MasumeisAkira روزهای آپ: نامشخص
Oxymoron | namjin на araliya7
araliya7
  • WpView
    Прочтений 45,981
  • WpVote
    Голосов 6,639
  • WpPart
    Частей 51
Main couple : namjin Sub couple : vkook / kookv Genre :romance, angst, omegavers خاندان کیم یه خانواده اصیل و ثروتمندند. پر جمعیتن، وفادار و قدرتمند. ولی چیزی که واقعا اونها رو سرشناس کرده، این نیست. خانواده بزرگ کیم یه موهبت از سمت الهه ماه دارن؛وقتی که در حالت عادی از هر صد نفر تنها یک نفر شانس پیدا کردن جفت حقیقی خودش رو داره، اکثر اونها جفت مقدر شده شون رو پیدا می‌کنند، اون هم داخل خود خانواده! شاید به همین خاطره که این خانواده تا به امروز اصیل و مقتدر مونده. اغلب آلفا و امگا های کیم جفت حقیقی همدیگه ان و پیوند های محکمی که الهه ماه ضامن اون باشه، در نهایت یه خانواده مستحکم می‌سازه... اما ممکنه روزی کسی خواستار این موهبت نباشه؟ ممکنه روزی آلفا یا امگایی شفقت الهه ماه رو نپذیره و جفت مقدر خودش رو پس بزنه؟ چنین چیزی ممکنه؟! . . . Oxymoron اصطلاحی یونانی به معنی عاقل مجنون