Vkook
21 stories
شیطان معشوقه خدا بود by vega_ASTERIA
vega_ASTERIA
  • WpView
    Reads 3,562
  • WpVote
    Votes 595
  • WpPart
    Parts 1
چهل شبانه روز و انسان آفریده شد. خدا تعظیم خواست انجام شد در کمال ناباوری اما ایستاد کسی شیطان که معشوقه خدا بود. ❤︎꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂❤︎ ژانر✵ رمنس، فانتزی کاپل✵ تهکوک امضا✵ الهه ای که عاشق ماه شد، آستریا. کاور از دوست عزیزم @MOONCHILD_leveretTK
NOIR [BARCODE 2] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 77,520
  • WpVote
    Votes 11,271
  • WpPart
    Parts 30
نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . . سیاه...صفت زندگی سه نفره. سه نفری که از وسط خاکستر خونه سوختشون ، بلند شدن. سه نفری که هر ثانیه از حال رو با یادآوری گذشته تلخ زندگی میکنن و از فکر کردن به آینده واهمه دارن. سه نفری که در اوج تنهایی مجبورن ادامه بدن. مجبورن تموم زورشونو بزنن تا به بقیه ثابت کنن هنوز میتونن حرکت کنن. هنوز میتونن حرف بزنن ثابت کنن که هنوز زندن! این داستان در ادامه ی BARCODE نوشته خواهد شد... ژانر: نقد اجتماعی - روانشناسی کاپل: VKOOK / SECRET +دختر پسری
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,511,804
  • WpVote
    Votes 67,658
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟
BARCODE [VKOOK/YOONMIN] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 238,232
  • WpVote
    Votes 33,129
  • WpPart
    Parts 53
‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره ... پشت گردنشان~ سرنوشت نحسشان را رقم می زد، پر رنگ تر از دیروز. ایدی تلگرام: @kimsevil
Back to Blue Side | BTBS | Kookv by ItsHumoon
ItsHumoon
  • WpView
    Reads 253,593
  • WpVote
    Votes 45,127
  • WpPart
    Parts 48
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پرواز میکرد." - اما آخه عزیزم! عزیزم! عزیزم! - بو کن منو، بوی تورو میدم... - بوی - تورو - می - دم. ژانر : انگست،رمنس،روان‌شناختی ،اسمات،معمایی کاپل : کوکوی نویسنده : Humoon (سارای) رده‌ی سنی : 14+ _ با الهام گرفتن از افسردگی شروع : 1400/09/10 پایان : 1401/05/19
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,544,256
  • WpVote
    Votes 227,897
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
Collapse | VKOOK by dibaphg
dibaphg
  • WpView
    Reads 233,860
  • WpVote
    Votes 12,746
  • WpPart
    Parts 37
Collapse ~ فروپاشی ❖ کاپل ⇐ ویکوک ❖ ژانر ⇐ درام، جنایی، اکشن، معمایی، انگست، اسمات ❖ روزهای آپ ⇐ یکشنبه ها ❖ نویسنده ⇐ Diba جئون جونگکوک، وکیل والا مقام های شهر سئول برای پیدا کردن خواهر گمشده‌اش و رو کردن دست آدمهایی که از شغل و جایگاهشون برای منافع کثیفشون استفاده میکنن به سراغ کیم تهیونگ، مردی که سه سالِ نگاه جوونش رو بخاطر به گردن گرفتن جرم پسر شهردار کیم پشت میله های سرد زندان پیر کرده میره...مجرم بیگناهی که با پا گذاشتن تو مسیر اون وکیل یاغی، بعد از سالها خونه ی امنش رو پیدا میکنه، خونه ای که آوار شدنش آغازگر فروپاشی یک عشق خواهد بود... بخشی از فیــکـــ: _ جونگکوک...اگه نمیخوای... _ مطمئن باش اگه نمیخواستمت هیچ وقت بهت اجازه نمیدادم تا این حد پیش بری، دلباخته‌ی جونگکوک. دلباخته بود...واژه ای که به درستی از دهان پسر برای توصیفش بیان شده بود...دلباخته ای که دلش رو به سراب وجود ابدی یک وکیل باخته بود.
Fast Draw by Moonchild_fiction
Moonchild_fiction
  • WpView
    Reads 126,800
  • WpVote
    Votes 11,377
  • WpPart
    Parts 50
کیم تهیونگ رئیس مافیای خشن که برای استراحت خودشو در شهر کوچکی معرفی میکنه! و در این بین از افسر جئون تازه کار خوشش میاد و اونو میدزده چه اتفاقاتی قراره از این به بعد بین افسر ترسو و مافیای خشن بیوفته؟ ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ پارتی از فیک: _ حالا برمیگردیم؟ _نه کوک اخمی کرد اون از دیشب بیدار بود و احساس خستگی می‌کرد. _چرا؟ _چون شمع هنوز آب نشده _هاه؟! قبل از اینکه کوک کلمه‌ای بگه با صدای انفجار حرفش قطع شد اون سریع گارد گرفت و به زیر صندلی رفت و صدای فریادش بین امواج انفجار گم شده بود اون باید میفهمید مایع چسبناک زیر کفش، بو ،شمع، طرح فرار همه چیز از قبل برنامه ریزی شده بود! کوک به ته نگاهی کرد حالت چهرش عادی بود و هیچ تغییری نکرده بود انگار که اتفاقی نیفتاده اما چیزی باعث شد نفسش در گلو حبس بشه پوزخندی دیوانه روی لب تهیونگ بود. اون قهقهه ای زد و به فرمون ماشین کوبید. _احمقا احمقا استیو احمق این نتیجه در افتادن با کیمه. Couple:Taekook,Namjin Gener:BDSM,Smut,Crime,Angst Translator:Deity Up:Thursday
Crush | Vkook by by_sar
by_sar
  • WpView
    Reads 238,311
  • WpVote
    Votes 33,471
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] همه چیز از یه کراش ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخاله‌ی خبیثِ جونگ‌کوکه و می‌خواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی می‌شه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! برشی از داستان: جونگ‌کوک هر شب قبل از خواب دعا می‌کرد تا توی روزش با تهیونگ روبرو نشه و خدا ازش در مقابل اون شیطان بی‌شاخ و دم محافظت کنه اما انگار دعاهاش بی‌فایده بودن چون تهیونگ تو تمام موقعیت‌های حساسِ زندگی اون پسر از هر سوراخ سنبه‌ای بیرون می‌پرید و همه چیز رو خراب می‌کرد. - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. •Vkook• 1 in taekook 1 in taehyung 1 in funny 1 in teenfic 1 in fluf 1 in farsi 1 in مدرسه‌ای
THE MIRACLE OF LOVE | KOOKV by bangtan__ff
bangtan__ff
  • WpView
    Reads 355,774
  • WpVote
    Votes 44,118
  • WpPart
    Parts 41
(کامل شده) "-یه آشپز اوتیسم؟!!!..... شوخیت گرفته؟؟.... نه نه نه به هیچ وجه اجازه نمیدم تو تیمم باشه!!" داستان تهیونگ آشپز با اختلال اوتیسم و جونگکوک سرآشپزِ سختگیر. شیپ‌ها:کوکوی،یونمین (این فف شامل شیپ‌های استریت اعضای بنگتن با عضو عزیز توایس،داهیون "جین و داهیون" و عضو عزیز بلک‌پینک،جیسو "نامجون و جیسو" هستش. کسایی که دوست ندارن نخونن🤷🏻‍♀️ خودم دوست دارم و دخترام برام مهمن پس دلم خواست وارد داستانم بشن🤰🏻) ژانر:رومنس،نرمال لایف نویسنده:Donya