Lin
90 stories
TWO DADDY'S (Completed) by GhzlKbi
TWO DADDY'S (Completed)
GhzlKbi
  • Reads 81,461
  • Votes 14,678
  • Parts 50
𝙣𝙖𝙢𝙚 :𝙩𝙬𝙤 𝙙𝙖𝙙𝙙𝙮𝙨 𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚 :𝙛𝙪𝙣𝙣𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮 𝙨𝙤𝙘𝙞𝙖𝙡 𝙢𝙚𝙙𝙞𝙖 (ѕᴍụᴛ ʙ×ʙ) 𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚:𝙝𝙮𝙪𝙣𝙡𝙞𝙭 (ᴍɪɴѕụɴɢ) 𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧:𝙜𝙝𝙯𝙡𝙠𝙗𝙞 ❜ همه چی فقط از یه هشتگ شروع شد...❛
﴾ Moon wolf  ﴿ by kimkook_Lovrita
﴾ Moon wolf ﴿
kimkook_Lovrita
  • Reads 131,898
  • Votes 16,665
  • Parts 50
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 by 4xiuyclytj
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇
4xiuyclytj
  • Reads 144,931
  • Votes 12,841
  • Parts 47
بخشی از فیک: پدر جیمین:الفات از خارج برگشته جیمین:... پدر جیمین:هی واقعا مشتاق نیستی بعد سال ها نبودنش بری برای دیدنش جیمین:بابا من شیش سالم بود که اون رفت خارج من حتی قیافشم یادم نمیاد پدر جیمین:بلخره که اون بعد ۱۹ سال برگشته کره تو امگاشی وظیفه توئه که بری به دیدنش جیمین:اون..آلفای.. من..نیست(بخش بخش) ___________________________________________________________________________ یونگی:تو فقط برای بدنیا اوردن توله های من اینجایی پس توهم عشق و عاشقی به سرت نزنه جیمین:... ___________________________________________________________________________ پدرجیمین:اون آلفای توئه به علاوه تنها آلفای سلطنتیِ پس میتونه هرکاری که میخواد باهات بکنه پس دیگه اینجا نیا و شکایت نکن چون تو قرار نیست هیچوقت طلاق بگیری این حرف منه و اینجام حرف حرف منه ___________________________________________________________________________ ژانر:اینکه چی پیش بیاد تعداد پارت:نامعلوم وضعیت اپ:سریع اپ میکنم البته اگه حمایت بشه وگرنه شاید کم پس بستگی به ووت و کامنت هایه که میزارید البته فالو کردنتونم کم بی تاثیر نیست و اینکه به حمایتتاتون شدیدن نیازه:)
Crimson Moonrise by king_hyunlix
Crimson Moonrise
king_hyunlix
  • Reads 709
  • Votes 123
  • Parts 27
خلاصه فیک "طلوع خونین ماه": در عمارت باشکوه و مرموز هوانگ، جایی که سایه‌ها در تاریکی شب رقصانند و نور ماه خونین بر دیوارهای سنگی می‌تابد، رازی هولناک نهفته است. فلیکس، جوانی با قلبی ترسان و روحی کنجکاو، ناخواسته قدم به این دنیای تاریک می‌گذارد. او نمی‌داند که سرنوشتش با هیونجین، خون‌آشامی با چهره‌ای جذاب و قلبی سرد، گره خورده است. هیونجین، وارث عمارت هوانگ، سال‌هاست که در این مکان نفرین‌شده زندگی می‌کند. او تشنه‌ی خون است و اسیر تنهایی ابدی. ورود فلیکس به عمارت، آتش شهوتی ممنوعه را در وجود هیونجین شعله‌ور می‌کند. اما این عشق، نفرینی دیگر را به همراه دارد. فلیکس باید بین عشق و بقا، بین دنیای انسان‌ها و دنیای خون‌آشام‌ها، یکی را انتخاب کند. آیا او می‌تواند هیونجین را از تاریکی نجات دهد و طلوعی خونین را به عشقی ابدی تبدیل کند؟ یا قربانی نفرین ماه خواهد شد؟
𝗧𝗵𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗻𝗶𝘃𝗮𝗹 𝗢𝗳 𝗗𝗢𝗢𝗠 (Hyunlix) by callmealita_
𝗧𝗵𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗻𝗶𝘃𝗮𝗹 𝗢𝗳 𝗗𝗢𝗢𝗠 (Hyunlix)
callmealita_
  • Reads 2,043
  • Votes 227
  • Parts 11
"تو کار دلقک دخالت نکنین!! اون گیرتون میاره و خودتون طعمه بعدیش میشید!" Name: The Carnival Of Doom Couple: Hyunlix, Seungin. Gener: Scary, Romance, Supernatural. Chapters:10 Writer: Alita
Blossom Of Blood (Hyunlix) by callmealita_
Blossom Of Blood (Hyunlix)
callmealita_
  • Reads 6,973
  • Votes 763
  • Parts 26
هیونجین: این حرف رو نمیزنم چون تو یه امگایی. محافظت از تورو وظیفه‌م می‌دونم، چون تو... امگای منی. فلیکس: تا ابد و یک روز عاشقت میمونم هیونجین. هیچ‌کس نمی‌دونه وسعت قدرت شاه سایه‌ها که به‌تازگی تاج و تخت رو تصاحب کرده تا چه حد می‌تونه پیش بره. بعضی‌ها می‌گن اون توانایی داره به سایه‌هایی که دورش می‌پیچن فرمان بده و هر کاری که بخواد رو به‌دست اون‌ها انجام بده. بعضی دیگه باور دارن سایه‌ها باهاش حرف می‌زنن و افکار دشمن‌هاش رو توی گوشش زمزمه می‌کنن. در هر حال، فلیکس که از نادیده گرفته شدن خسته‌ست نقشه‌ای برای رسیدن به قدرت توی سرش داره: پسر باید شاه سایه‌ها رو اغوا کنه، باهاش ازدواج کنه... بعد بکشتش و تاج رو مال خودش کنه. اما فلیکس تنها کسی نیست که دنبال مرگ پادشاهه. توی دنیایی پر از خیانت و دسیسه، اون باید از حمله‌ آدم‌کش‌هایی که توی سایه‌ها کمین کردن جون سالم به‌در ببره، در حالی که هم‌زمان نقش وفادارترین همراه شاه رو بازی می‌کنه-حداقل تا زمانی که وقتش برسه. و توی تمام این بازی خطرناک، فقط یک اشتباه کافیه؛ مثلاً اینکه دلش برای پسرِ سایه‌ای بلرزه... بالاخره، چه کسی بهتر از یک هم‌دست حیله‌گر و شرور می‌تونه شریک واقعی شاه سایه‌ها باشه Name : Blossom Of Blood Couple: Hyunlix, Secret Genre(s) : Omegaverse, Romance, Supernatural,
No Rules | Hyunlix by 2ayla000
No Rules | Hyunlix
2ayla000
  • Reads 24,554
  • Votes 2,639
  • Parts 22
استاد ، واقعا میخواستم ریکشنتونو ببینم وقتی که بفهمین هر روز با تصور شما چیکارا میکنم
Achmaz by Annil_o
Achmaz
Annil_o
  • Reads 77,692
  • Votes 7,074
  • Parts 11
جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد نودفرستادن برای استاد کیمی که ازش متنفره، باعث بشه درگیر راز کثیف و غیرقابل‌تصور اون استاد بشه؛ چه برسه به اینکه بابت اون اشتباه، باید هر شب خسارتی بپردازه که زندگیش رو به دور از تصورش ببره! _داستان اینه وروجک؛ تو می‌خوای بدویی و من بیفتم دنبالت، منم دویدن رو خوب بلدم. - مگه موش و گربه‌ایم؟ _ تو شکار منی، منم شکارچی‌ام. - غذا نیستم من. اخم‌هاش رو توی هم کشید؛ به غرور پسرانه‌اش برخورده بود خب! اما مرد، خیره به لب‌های آویزون پسر که تبدیل شده بود نقطه‌ضعفش، گفت: _ اما خوشمزه‌ای. - معلومه که هستم! 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Achmaz-Vkook 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Comedy, Smut, BDSM, School life
🌸I bloomed for you... by Vante191
🌸I bloomed for you...
Vante191
  • Reads 245,618
  • Votes 35,059
  • Parts 53
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفتن. این سرنوشت طبیعی اون بود. تو دست لرزون جونگکوک، یک گلبرگ لطیف صورتی بود.» *نسخه اصلی این فیک رو میتونین به همین اسم در سایت Archive of Our Own پیدا کنین^^ Highest rankings: #1 depression #1 translated #2 btsfanfic #2 kpop #1 btsV #3 fanfiction #2 angst #1 انگست #1 translation #2 gay #1 هاناهاکی
Hanahaki by umeyama
Hanahaki
umeyama
  • Reads 223
  • Votes 21
  • Parts 2
+چیزی شده؟ _تو بهم اعتماد داری؟ +واسه چی این سوالو می پرسی؟ _فقط بگو بهم اعتماد داری یا نه؟ +آره دارم _پس چشماتو ببند