Pariatxtmoa09's Reading List
54 stories
Alexithymia by silviammiii
silviammiii
  • WpView
    Reads 5,942
  • WpVote
    Votes 1,063
  • WpPart
    Parts 12
○ If you can only read my mind, you'll definitely understand everything I feel. ○ اگه فقط بتونی ذهنمو بخونی، قطعاً تمام حسی که دارم رو می‌فهمی. °○ 𝘠𝘦𝘰𝘯𝘣𝘪𝘯/ 𝘛𝘢𝘦𝘨𝘺𝘶 °○ 𝘚𝘤𝘩𝘰𝘰𝘭 𝘭𝘪𝘧𝘦/ 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦/ 𝘏𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘦𝘯𝘥𝘪𝘯𝘨 ○ یونبین/ تهگیو ○ مدرسه‌ای/ عاشقانه/ پایان خوش _________________ - 𝘚𝘵𝘢𝘳𝘵 |𝘑𝘶𝘯 2023|
۩ 𝐊𝐢𝐬𝐬 𝐌𝐞 𝐔𝐧𝐝𝐞𝐫 𝐓𝐡𝐞 𝐌𝐨𝐨𝐧𝐥𝐢𝐠𝐡𝐭 ۩ by eliman_rose
eliman_rose
  • WpView
    Reads 9,754
  • WpVote
    Votes 1,691
  • WpPart
    Parts 16
( تا وقتی کامل ننویسمش آپ نمیکنم پس فعلا شروعش نکنین عزیزای دلم ) از پشتِ دید تار چشم هاش به پسری چشم دوخت که بدن بی حالش رو بغل گرفته بود و هرلحظه بیشتر صورتش از درد توی هم جمع میشد! نور مهتاب که تا اون لحظه اثری ازش نبود حالا داشت گونه های خیسش رو واضح و روشن تر میکرد اون پسر... همون پسر بی احساسی بود که بومگیو میشناخت؟! ________________________________ ✙ ژانر : رمنس-انگست-اسمات-خون آشام-سوپرنچرال ✙ کاپل : یونگیو - 𝒚𝒆𝒐𝒏𝒈𝒚𝒖 ✙ نویسنده : 𝒆𝒍𝒊𝒎𝒂𝒏 𝒓𝒐𝒔𝒆 ✙ روزهای آپ : تا چند ماه آینده آپ نمیشه
Valley Of Lies by LittlleMoa
LittlleMoa
  • WpView
    Reads 1,077
  • WpVote
    Votes 143
  • WpPart
    Parts 5
+تو یه قاتلی؟! -نه. آدم‌کش ام. +چه فرقی دارن؟ -من کسی که حقش نباشه رو نمیکشم. +پس اینجوری بهونه میاری... -تو بهونه نمیاری؟ +من یه بازیگرم. میکُشم، اما بهونه نمیارم. من نمیتونم جلوی داستانم رو بگیرم. -اینم بهونه خوبیه. ------------------ - در حال آپ (جمعه ها) -
IKIGAI-ایکیگای by noraestarry
noraestarry
  • WpView
    Reads 2,654
  • WpVote
    Votes 293
  • WpPart
    Parts 23
بومگیو پسری که سال‌هاست رنگ خوشبختی رو توی زندگیش ندیده، پسری به اسم یونجون وارد زندگیِ آشفته‌اش می‌شه و دنیای تاریکش رو برای همیشه تغییر می‌ده. ولی چی میشه اگه یونجون اون کسی که بومگیو فکر می‌کنه نباشه؟ «اگه می‌تونستم برگردم عقب، هیچوقت دروغ نمی‌گفتم. اما یه چیز هست که همیشه واقعی بوده...» «..چی؟» «این که هیچ کس رو مثل تو دوست نداشتم» ایکیگای: دلیلی برای بودن. NAME: Ikigai-ایکیگای COUPLES: yeongyu-sookai GENRE: Romance-criminal-angst-slice of life UPLOAD DAYS: Friday-جمعه
LO$ER=L♡VER by ournvrlnd
ournvrlnd
  • WpView
    Reads 16,130
  • WpVote
    Votes 2,386
  • WpPart
    Parts 46
وقتی به عنوان خبرنگار وارد اون محله متروکه شد فقط یک شهروند معمولی مثل بقیه مردم بود؛ ولی حالا زیر بارون بدون هیچ چتری‌ ایستاده بود، لباسش‌ بوی باروت‌ گرفته بود و باریکه های خون کنار کفش هاش‌ جاری بودن... GENRE: mafia, romenc, angst, tragedy COUPLE: YeonBin, TaeGyu‌ Writers: yuzumumu, csbdream
Beyond The Shadows by noraestarry
noraestarry
  • WpView
    Reads 2,306
  • WpVote
    Votes 283
  • WpPart
    Parts 15
یونجون، قلدر مدرسه، همیشه ماسک بی‌احساسی به چهره داره. بومگیو، پسر ساکت کلاس، تنها کسیه که می‌دونه پشت اون نگاه سرد، چیزی بیشتر از خشونت پنهان شده. اما وقتی همه‌چیز از کنترل خارج می‌شه، وقتی یونجون باعث زخمی شدن بومگیو می‌شه، وقتی سوبین وارد بازی می‌شه، وقتی احساسات ممنوعه از دل سایه‌ها بیرون میان..دیگه هیچ‌چیز مثل قبل نخواهد بود. حقیقت پنهان‌شده در سایه‌ها، راهی به سوی نور پیدا می‌کنه؟ NAME: Beyond The Shadows-فراتر از سایه‌ها COUPLE: yeongyu-sookai GENRE: Romance-school life-slice of life UPLOAD DAYS: Tuesday-سه‌شنبه
"loving you" by ji-snowflake
ji-snowflake
  • WpView
    Reads 13,282
  • WpVote
    Votes 2,989
  • WpPart
    Parts 20
Couple: yeongyu Genre: youth - school life- Fantasy • 널 위해서라면 난 아파도 강한 척 할 수가 있었어 بخاطر تو میتونم وانمود کنم قوی ام حتی وقتی صدمه دیدم. • _تو خوبی؟ +من خوبم هیونگ اون دروغ میگفت 'ترجمه شده' نویسنده: Orangebeoms
DEEP down  by Hybe_family_lover
Hybe_family_lover
  • WpView
    Reads 9,019
  • WpVote
    Votes 1,327
  • WpPart
    Parts 53
کاپل: یونبین(سوبین تاپ)‌، تهگیو ژانر: امگاورس ، امپرگ «به خودت بیا یون ،همون جور که من تونستم به عنوان یه آلفای معمولی جزو سرانه سازمان بشم توهم میتونی به عنوان یک امگا قوی باشی! همونطور که قبلاً بودی!»
repetition (one shot) by Evaqne
Evaqne
  • WpView
    Reads 45
  • WpVote
    Votes 11
  • WpPart
    Parts 1
«گاهی حس می‌کنم همه‌چیز فقط داره تکرار می‌شه. روز و شب، نور و سایه... حتی ما. تکرار... اما هر بار با یه زخم تازه.شاید همین زخم‌ها تنها دلیل زنده‌موندن باشن.» «و اگه زندگی فقط همین زخم‌ها باشه؟» «اون‌وقت باید یاد بگیری زخمهاتو مثل جواهر نگه داری. حتی اگه هیچ‌وقت برق نزنن.»
The tattoo on his neck  by _MoonyMoa
_MoonyMoa
  • WpView
    Reads 3,833
  • WpVote
    Votes 276
  • WpPart
    Parts 18
_ چجوری بیشتر درد میکشی...؟! همون طور که روی بلندی ایستاده بود با چاقوی توی دستش یه قدم عقب تر رفت و جیغ کشید _ بگوووو ... با خودم چی کار کنمممم ... چی کار کنم درد میکشییییی؟ اون داشت فریاد میزد ، دیوونه شده بود و دلیل دیوونگیش روی زانو هاش افتاده بود و با التماس گریه میکرد . اون همینطوری داشت جیغ میکشید و پسر رو به روش با دیدن پر پر شدن رز سفیدش جلو چشماش داشت نابود میشد . _ چی کار کنم نابود میشی؟ چی کار کنم دیگه تا بقیه زندگیت نمیتونی چیزی رو حس کنی؟ چی کار کنم تا از همه و مخصوصا خودت متنفر میشی؟ چی کار کنم مثل من فقط به خودت آسیب میزنی تا همه چیو نابود کنی، حتی خودتو؟ چی کار کنم مثل مرده ها زندگی میکنی؟ بگووووو ... چی کار کنم من میشی؟ ~~~~~~~~~~~~ یه بازی ... یه دروغ ... یه رمز و ... یه تتو ... همه چی از یه تتو شروع شد. تتوی پشت گردنش ... اون یه رمز بود . پسری که همه دنبالش بودن و نباید دست کسی بهش می‌رسید ... اون تتو متعلق به کی بود؟! اون نقش اصلی بود؟! اون باید کشته میشد... " زمزمه های پنهان زیر موهایش " Couple: Hyunlix , Yeongyu , ...? Writer : _MoonyMoa