army_mahya-bts's Reading List
198 stories
Black code: Jinx KOOKV par llTARAll
llTARAll
  • WpView
    LECTURES 739
  • WpVote
    Votes 136
  • WpPart
    Parties 1
Silk Jinx; تهیونگ مجبور به ازدواج با امپراتور و رهبر خلافکارهای زیرزمینی می‌شه، مردی که یک دهه ازش بزرگتره و دچار اختلال تجزیه هویته. ‌ ژانر: امگاورس، ازدواج قراردادی، عاشقانه، ایج‌گپ، امپرگ.
𝐅𝐑𝐎𝐌 | ܦ̇ܝ‌ߊ‌ܩܢ par jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    LECTURES 4,707
  • WpVote
    Votes 658
  • WpPart
    Parties 3
ترسناک تر از هیولاها وجود خودشون درکنارته... خلاصه داستان👇🏻 《یه خانواده به‌طور تصادفی وارد شهری می‌شن که هیچ راه خروجی نداره. روزها عادیه، اما شب‌ها موجودات مرموز و خطرناکی از جنگل میان که می‌خوان ساکنان رو شکار کنن. مردم باید پشت پنجره‌های بسته پنهان بشن تا زنده بمونن. حالا همه به‌دنبال پیدا کردن راز شهر و راهی برای فرارن، اما هر جوابی فقط معمای تازه‌ای می‌سازه.》 چی ميشه اگه تهیونگ پسر اون خانواده بشه و عاشق کسی بشه که کل شهر ازش حساب میبرن؟ _______ ژانر: ترسناک، هیجانی، معمایی، تخیلی، اسمات کاپل: KOOKV تایم آپ: نامنظم نویسنده: MELINA
𝐃𝐨𝐥𝐨𝐮𝐫 par Alyonaishere
Alyonaishere
  • WpView
    LECTURES 9,044
  • WpVote
    Votes 2,067
  • WpPart
    Parties 27
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐃𝐨𝐥𝐨𝐮𝐫 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐌𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐀𝐥𝐲𝐨𝐧𝐚 خلاصه: چشیدن دائمی طعم طرد شدن و فرار، جریانی از پوچی به رگ‌های خالی از امیدش تزریق کرده بود و درست لحظه‌ای که باید پا پس می‌کشید از ورطه‌ی مهلک تقصیری سهمگین، لغزید. تن می‌داد به تحمل شماتت چشم‌هایی که سیاهی بی‌امانشون رو به دنبال ذره‌ای نرمش و دل‌بستگی، کاوش می‌کرد و همچنان کورکورانه، به انتظار لبخند سرنوشت، نشسته بود... روزی هم می‌رسید که دست روزگار برای نوازش تن رنج‌کشیده‌اش، به رقص دربیاد!
Ocean of fire 🌊🔥 par Shjk_jm95
Shjk_jm95
  • WpView
    LECTURES 11,945
  • WpVote
    Votes 1,855
  • WpPart
    Parties 13
ᴏᴄᴇᴀɴ ᴏғ ғɪʀᴇ 🌊🔥 ته سمت مامانش دویید و تکونش داد و با صورتی که از اشکاش خیس شده بود داد بلندی زد : ماماننن بلنددد شوووو ته دستش رو روی سینه مامانش گذاشت تا بتونه جلوی خون رو بگیره ولی فایده نداشت ~~~~~~~~~ اروم اروم جلو رفتم تا به چیزی برخورد کردم سرمو بالا اوردم و دوتا چشم قرمز دیدم ک داشت نگام میکرد ولی من دیگه جونی برام نمونده بود چشام بسته شد و دیگه چیزی نفهمیدم.... ~~~~~~~ کاپل : کوکوی ژانر :خوناشام_امگاورس_تخیلی _آمپرگ_عاشقانه_اسمات _هپی اند
Fuck You Cucumber par elmirabv8
elmirabv8
  • WpView
    LECTURES 75,727
  • WpVote
    Votes 10,346
  • WpPart
    Parties 40
(Season 1) ⌲ Aυтнor ┋⌜ Elmirabv ⌟ ⌲ Geɴre ┋⌜ Drama ≣ Fluff ≣ Smut ⌟ ⌲ Coυple ┋⌜ KookV ≣Yoonmin ⌟ ⌲ Coɴdιтιoɴ ┋⌜ ONGOING ⌟ ⌲ тco ┋ ⌜ +18 ⌟ بعضیا میگن"تنفر" بعدا تبدیل به "عشق" میشه. این حرف، از نظر تهیونگ هیچ معنی ای نداشت ! کیم تهیونگ، پسری بود که توی راهنمایی بخاطر قد بلند بودنش کلی تحسین میشد ... اما چی میشه اگه توی دبیرستان، با آدمای قد بلندتری رو به رو بشه ؟ یا یکیشون معادلاتش رو بهم بریزه ؟ کسی که تمام زندگیش رو دستخوش تغییر کنه ... و رویاهاشو صاحب شه ! یکی که بی اختیار بهش فکر بکنه. -من از خیار متنفرم، تو هم درازی و باعث شدی از تیم والیبال بیام بیرون، پس توهم خیاری! ازت متنفرمممم! +اوه، خوشحالم، چون جزو چیزایی شدم که ازشون یاد میکنی (Season 2) ⌯ Gᴇɴʀᴇs ⤷ Smut ⤷ Drama ⤷ Romance ⤷ Fluff ⤷ Happy Ending ⌯ Cᴏᴜᴘ: ⤷ KookV ⤷ YoonMin ⤷ NamJin ⌯ Wʀɪᴛᴇʀ: #ElmiraBV خلاصه: ده سال گذشته ده سال از موقعی که جونگ کوک به تهیونگ قول داد که زود برگرده و اونو برای همیشه واسه خودش کنه، گذشته. اما چی میشه اگه بعد از هفت سال یهویی سر و کله اش پیدا بشه، اونم با یه حلقه توی دستش؟! به نظرتون تهیونگ چیکار میکنه؟ درخواستشو قبول میکنه؟ +بازگشت به کشور خودت قشنگه -آره، اما نه با یه حلقه!
Choju [KookV] par intheforest1
intheforest1
  • WpView
    LECTURES 13,694
  • WpVote
    Votes 1,893
  • WpPart
    Parties 11
[کامل شده] استاد می‌گفت از مردهایی که موی سفید دارن، دور باشه؛ اما مگه تهیونگ می‌تونست جلوی کنجکاوی‌اش رو بگیره؟ [چُجو (저주): در زبان کره‌ای به معنی "نفرین"] 「Choju 」 • Couple﹕ Kookv • Genre﹕Fantasy, Fluff, Hybrid, Adventure, Romance, Smut. • Author﹕Kyle haru • Translator﹕Echo
+19 autres
Amada, KookV par paniso
paniso
  • WpView
    LECTURES 42,486
  • WpVote
    Votes 4,063
  • WpPart
    Parties 18
"آمـادا" 《_خب خب، پس این‌جا یک رمال قلابی داریم درسته؟و این رمال کوچولو‌ی قلابی قراره جی‌کی رو لو بده. هوم... جالبه. با چهره‌ای متفکر گفت و دستش رو زیر چونه‌اش زد. توی همون پوزیشن دور صندلی می‌چرخید و با پوزخند خیره به وضعیت پسر مقابلش بود. تهیونگ با همون نگاه تخس توی چشم‌هاش زل زد و با پوزخندی تقریباً شبیه به خود مرد گفت: _آدم باهوشی هستی... و اگه واقعا باهوش باشی من رو بی دردسر ول می‌کنی که برم، مگرنه معلوم نیست هروقت رها شدم قراره چندسال آب خنک بخوری جی‌کی! _که این‌طور... جونگکوک متفکر گفت و با آرامش روبه‌روی صندلی پسر ایستاد، درحالی که سرش رو کمی به سمت راست کج کرده بود با نگاه موذیش تو چشم‌های تهیونگ خیره شد و گفت: _واست برنامه‌ها دارم رمالِ کوچک! تهیونگ که دیگه داشت عصبی می‌شد چشم‌هاش رو محکم بست و با لحن حرصی گفت: _این دست و پاهای فاکی رو باز کن تا برنامه رو نشونت بدم هرکول، بالاخره که از این جهنم می‌رم بیرون. جونگکوک با همون پوزخند که از نظر تهیونگ عضو جدانشدنی از صورتش بود، به پسر کوچک‌تر خیره شد و درحالی که به سمت در بزرگ آهنی می‌رفت گفت: _هیچ‌جا نمی‌ری، این‌جا می‌مونی!》 کاپل: کوکوی، یونمین و... ___ ژانر: جنایی، رمنس، انگست، اسمات
PRINCE // KOOKV ✔️ par teakookvreal
teakookvreal
  • WpView
    LECTURES 126,108
  • WpVote
    Votes 11,299
  • WpPart
    Parties 34
[پرنس || prince]🍻 |COMPLETE| کیم تهیونگ، انترن جوانی که به طرز عجیبی برادرش چند وقتیه ناپدید شده و اون طبق گذشته‌ای که از برادرش میدونه هر روز به کازینوها و کلاب‌های سئول سر میزنه تا بتونه ردی ازش پیدا کنه اما یه روز توسط افراد مافیایی دزدیده میشه... برشی از داستان: فصل1📍 _میخوای منو بکشی درسته؟اصلا تو دلیلی برای اون رفتار های مسخره‌ای که توی دفترت نوشتی داری؟یا فقط یه سادیسمی هستی که از کشتن آدما لذت میبره؟ جونگ‌کوک سری تکون داد و صورت خیس از اشک پسر رو با دست هاش قاب گرفت. پیشونیش رو به پیشونی پسر چسبوند و گفت: _تو...تو تمامِ منی تهیونگ؛چطور تونستی همچین فکری بکنی؟من عاشقت نیستم بلکه تو رو میپرستم پرنسس.و تو با خودت فکر کردی که من میتونم بکشمت؟ فصل2 📍 _فودوشین! تهیونگ گفت و مرد با نگاهی پرسشگر به پسر خیره شد. _فودوشین یک کلمه ژاپنیه که به معنای خنثی شدن احساسات آدمه. یعنی قلب آدم جوری میشه که دیگه نه خوشحالی رو حس میکنه و نه درد و غم رو.جونگ‌کوک؛ تو،پدرم،مادرم و هر کس دیگه ای که توی زندگیم بود چنین بلایی رو سرم آوردین! کاپل: کوکوی ژانر:انگست،اسمات،مافیا،رمنس نویسنده: #Emma دوستان این فیک متعلق به این نویسنده ی مهربونمونه که اجازه دادن داستان جذابشون داخل اکانتم بمونه😍💋 آیدی تلگرام : @M1n8ung واتپد: Emmary_kim22
Kookv hybrid's village [ Completed ] par alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    LECTURES 196,664
  • WpVote
    Votes 26,205
  • WpPart
    Parties 24
روستای هیبرید🍸 کاپل ها:کوکوی،یونمین ، نامجین ژانر: تخیلی هیبرید فلاف اسمات امپرگ کوکی رو به بقیه:من ته رو میخوام ولی اون خیلی معصومه اما من می‌خوام بوسش کنم لمسش مال خودم بکنمش دیگه نمیتونم صبر کنم نامجون:ما بهت کمک میکنیم وضعیت: پایان یافته
𝖹𝖾𝗉𝗁𝗒𝗋 ✔︎「KV」 par Niramwrites
Niramwrites
  • WpView
    LECTURES 155,946
  • WpVote
    Votes 21,881
  • WpPart
    Parties 57
[زِفیر] [این عجیب‌ و محال‌ترین واقعه‌ای بود که می‌تونست رخ بده! چون جونگ‌کوک هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کرد که جفت مقدر شده‌‌ش رو زمانی ببینه که برای اتحادِ دو منطقه، پا به اون اتاق برای مذاکره می‌ذاره! اما الههٔ‌ ماه و همینطور سرنوشت همیشه چیزی فراتر از تصورات رو برای گرگینه‌ها رقم می‌زنن...] ••••••••••••••••••••••• «به قلمروی من خوش اومدید آلفا.» «من به خاطر هیچ چیز،به جز صلح و متحد شدنِ منطقهٔ شمالی و جنوبی اینجا نیستم.» جونگ‌کوک آروم سری برای تأیید تکون داد، تُنِ صدای آلفا کیم، بم و کمی خشن بود. هر دو دست هاشون رو جلو آوردند و برای نشون دادنِ اتحاد با همدیگه دست دادند. در حینِ دست دادن چشم هاشون به هم خیره بود. ناگهان جونگ‌کوک چیزی حس کرد! یک پیوند بینِ خودش و اون؟ 🌪 ≘ کاپل↜ کوکوی 🌪 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ امگاورس ٫ اسلوبِرن ٫ فلاف ٫ روزمره ٫ کمی انگست ٫ اسمات 🌪 ≘ محدودهٔ سنی↜ NC_17 🌪 ≘ نویسنده↜ 𝖭𝗂𝗋𝖺𝗆 🌪 ≘ تعدادِ قسمت ها↜ 53+After Story 1+ After Story 2 🌪 ≘ وضعیت↜ [تکمیل شده | Completed] ↳Bᴇɢᴀɴ Wʀɪᴛɪɴɢ: 31 Jᴜʟʏ 2022 - Sᴛᴀʀᴛ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 9 Dᴇᴄᴇᴍʙᴇʀ 2022 Fɪɴɪsʜᴇᴅ Wʀɪᴛɪɴɢ: 23 Aᴘʀɪʟ 2023 - Fɪɴɪsʜᴇᴅ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 7 Sᴇᴘᴛᴇᴍʙᴇʀ 2023