ParkNoora670's Reading List
27 stories
◇ 𝒔𝒕𝒂𝒓𝒕 𝒂𝒈𝒂𝒊𝒏 ◇ by user29843072
user29843072
  • WpView
    Reads 12,290
  • WpVote
    Votes 1,922
  • WpPart
    Parts 24
برای وفاداری رها کردن.... به علت نجات شخصی با ارزش تر برای عام .... صحنه سازی دردناک، که قلب های زیادی را شکست و نور امید را از بین برد .... دریچه های عشق و محبتی که با آخرین دیدار بسته شدند...... رنگ هایی که به یک باره تیرگی بر آنها قلبه کرد.... چه اتفاقی افتاد..! آیا ریسمان های تکه تکه شده سرنوشت دوباره بهم گره میخورند.......؟ قلم سرنوشت اینبار...چند صفحه را پر میکند؟! 📜
kookmini🤧💜 by ARMY27316
ARMY27316
  • WpView
    Reads 17,638
  • WpVote
    Votes 2,323
  • WpPart
    Parts 23
هر ژانری بگید مینویسم جز غمگین 😑✋🏻 امید وارم قلمم رو دوست داشته باشم این بوک کوکمینه اما کاپل فرعی هم میزارم بهم بگین 😜 و بیشترم امپرگ هست😁😁
مجموعه گودال سیاه by Robi963
Robi963
  • WpView
    Reads 281,149
  • WpVote
    Votes 9,106
  • WpPart
    Parts 76
تنها با یک نگاه در چشمانش سرنوشتم تغیر کرد
𝑮𝐚𝐦𝐞 𝑹𝐚𝐧𝐠𝐞 || 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 by Nochu_mochi7
Nochu_mochi7
  • WpView
    Reads 50,238
  • WpVote
    Votes 6,208
  • WpPart
    Parts 52
❦︎ عاشقانه‌ی جـناییِ یک دزد تلفن همـراه و یک رهگذرِ دانشجـو! ❦︎ فصل اول و دوم کامل شده ❦︎ چاپ شده ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ‌ ❤️بخـشــی از فیــک❤️ _یادته اولین باری که هم‌دیگه‌ رو دیدیم؟ _و من هر بار بعد از دیدنت از نو متولد می‌شدم؟ _یادته اولین تصویرِ خوشرنگِ جهانِ من شدی؟ _جهانی که توش فاصله ی ما به اندازه ی یه ترازوی شکسته بود. _به اندازه ی چندتا بسته ی فال و دستمال کاغذی.. _یه دمپاییِ گلی و فرچه‌های کثیفِ کفاشی... _اینکه دزدیِ یه تلفنِ همراه ما رو سر راه هم قرار داد _اینکه دست دزدم رو گرفتم و فرار کردم _اینکه شدیم پشت هم.. _پناه هم، خونه‌ی هم، هم خونه‌ی هم... _از هم گذشتیم و ناجی شدیم برای جون هم! _آخه مگه میشه یه روز این داستانِ عاشقانه تموم شه؟ _حتی اگه بسوزیم باز هم خاکسترهامون توی هوا عشق بازی می‌کنند. "دلم یک نفر را می‌خواهـد که وقت آمدنش تنهایـی‌ام را بدزدد من قلبـم را به گردالـی‌هایش ببافـم او لبخندهایش را به آرزوهـایم" ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ❤️نام فیک: محدوده‌ی بـازی ❤️کاپل: کوکمیـن ❤️ژانر: رمنس، جنایی، تریلر، مافیا، انگست، اسمات
موچی  by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 12,371
  • WpVote
    Votes 1,366
  • WpPart
    Parts 11
خون آشامی و گرگین ای کوکمین لاور هستم و امید وارم از این داستان خوشتون بیاد
Unwanted love  by jikooklover_iran
jikooklover_iran
  • WpView
    Reads 234,981
  • WpVote
    Votes 30,780
  • WpPart
    Parts 37
جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜
Hidden by Mary_hoope
Mary_hoope
  • WpView
    Reads 16,901
  • WpVote
    Votes 2,128
  • WpPart
    Parts 26
Ver: kookmin (finish) برشی از داستان: _یه دلیل، فقط یه دلیل بهم بده تا بمونم خیره به سکوت آزاردهندش ابرویی بالا انداخت و محکم هلش داد _وقتی نمیتونی اینکار و کنی...پس گاییدمت جئون جونگکوک، گمشو از خونه من بیرون حرومزاده ژانر:درام، اسمات، رومنس، اکشن.. روزهای آپ: یکشنبه، پنجشنبه
Hellish Love by Angelic_ly
Angelic_ly
  • WpView
    Reads 34,250
  • WpVote
    Votes 2,845
  • WpPart
    Parts 32
(عشق جهنمی) Hellish Love کاپل اصلی:کوکمین ژانر:امگاورس،رمنس،درام،اسمات،شاید انگست خلاصه: هیچوقت همچین ازدواجی رو برای خودش تصور نکرده بود...همیشه فکر می‌کرد قراره با کسی که دوستش داره تو یه روز آروم و رمانتیک ازدواج کنه...اما رویاها فقط تو رویاها باقی می‌مونه... جیمین امگای پسر یه خانواده‌ی مافیا که رده‌ی بالایی ندارن اما چی میشه اگه پدرش برای بالا کشیدن خودش مجبورش کنه که با آلفای یه خانواده‌ای قدرتمند ازدواج کنه؟ -تو فردا شب یا ازدواج می‌کنی یا میمیری...انتخابش با خودته! +پس میتونی منو بکشی...منو بکش...منو بکشششش! -باشه هرجور خودت میخوای...اما..اون دوست پسرت که به اصطلاح عاشقشی هم کنارت دفن میشه...اینو بدون و دوباره راجبش فکر کن! روزهای آپ:جمعه ها
Night wolf  by nian0613
nian0613
  • WpView
    Reads 15,744
  • WpVote
    Votes 2,056
  • WpPart
    Parts 21
سرنوشت عجیبی که امگای جوان پارک رو در برگرفت و با بزرگترین ترسش روبرو کرد، ولی این آخر ماجرا نبود. و ولیعهد جئون جونگ‌کوک.... _قربان درخواستتون رو رسوندیم _باشه. قبول کردن؟! _پسرش فکر نکنم قبول کرده باشه اما پدرش قبول کرده زیر لب زمزمه‌وار چیزی رو به زبون آورد که نظر سرباز رو به خودش جلب کرد. «اونم به زودی قبول میکنه» _قربان چیزی گفتین _نه برو بیرون _چشم سرورم بعد از رفتن سرباز، پوزخند عمیقی زد و به ورودی چادر نگاهی کرد. رایحهٔ سرخوشش توی فضای چادر پخش شده بود. _به زودی هم رو می‌بینیم امگا کوچولو ✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ 𝐍𝐚𝐦𝐞: Night Wolf 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookMin 𝐆𝐚𝐧𝐞𝐫: Romance, Mpreg, History, Fantasy, Omegaverse 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Nian
Red Ruby by Najra1995
Najra1995
  • WpView
    Reads 54,565
  • WpVote
    Votes 10,365
  • WpPart
    Parts 67
(یاقوت سرخ) ❥⋅•⋅•┈┈┈┈⋅•⋅•⋅❥ _به صدای قلبت گوش کن و هرکاری که گفت، همون کارو انجام بده +از اعتماد کردن به قلبم پشیمون نمیشم؟ _اعتماد به قلبت پشیمونی میاره و اعتماد به عقلت حسرت...تو کدوم و ترجیح میدی؟ +به قلبم گوش کردم... _خب...چی گفت؟ +میشه بغلت کنم؟ ❥⋅•⋅•┈┈┈┈⋅•⋅•⋅❥ کاپل:کوکمین_سکرت ژانر:تاریخی_درام_فانتزی_کمدی_سفر در زمان نویسنده:لیان ( کامل شده_ درحال ویرایش ) ورژن کوکوی فیک در همین اکانت آپ میشه...