CoralineJs
- Reads 3,220
- Votes 1,045
- Parts 10
Completed ✓
امید تنها چیزی بود که اون عروسک رو رنگارنگ نگه میداشت و مانع از پوسیدنش میشد.به امید اینکه یک روز صاحبش برگرده،لبخند برروی لب هاش خشک شده بود.
تمام مدت به امید اینکه یک روز اون دختر کوچولو بیاد و دوباره باهاش بازی بکنه،درآغوشش بگیره و موهای لطیفش رو نوازش بکنه تو اون خونه ی عروسکی منتظرش بود.
انتظاری که بی فایده بود.
(Melanie martinez Fanfiction)
Started: October 2020
Ended: December 2020