༢◦ #multishot کریستوفر بنگ که یک سالی هست کلانتر شهر کوچیکی به اسم بورلی شده، شایعه‌های زیادی پشت خودش داره که می‌گن اون قبلا یه سرخپوست بوده. سرخپوست‌ها به‌نظر سفیدپوست‌های آمریکایی چیزی جز یه سری وحشی‌ نیستن. اون مرد عجیب غریب به نظر می‌رسه ولی آدم خوش قلبیه هرچند بین اون اهالی هنوز هم احساس جدا افتادگی داره به جز شب‌هایی که با گاوچرون تنهای اون شهر، وقت می‌گذرونه. کلانتر شاید ندونه ولی اون تنها آدمی نیست که بین اون اهالی احساس غریبگی می‌کنه. - چانگبین شاید بی‌تفاوت نسبت به اون شب به‌ نظر می‌رسید ولی همیشه کسایی که که کمتر حرف می‌زنن بیشتر از بقیه درگیر نبردی خاموش با احساسات نگفته‌شونن و همیشه سایه‌ی ترس رو روی قلبشون حس می‌کنن. - - ما مثل تیم طرد شده‌ها می‌مونیم. شبیه کسایی که از بی‌پناهی بهم تکیه کردن. این تو رو اذیت نمی‌کنه؟ ⚝ 𝄄 #Standinginthewater 𝄄 𓄻 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: #chanbin 𝄄 𓄻 ɢᴇɴʀᴇ: Slice of life, Smut, western, Drama

وانشات هایی از کاپل‌های استری کیدز :)

- کامل شده - " تو یه سونامی بودی چانگبین..سونامی که تمامم رو غرق خودش کرد.اوایل انگارتو اشتباه بودی، فکر می‌کردم که هستی اما بعد فهمیدم حتی اگر اشتباه باشی، حاضرم هزاربار مرتکبت بشم. من با چشم بسته عطرت رو دنبال میکنم و درآخر دنیا بازهم به تو می‌رسم." -هیونجین به اون مرد مو نقره‌ای دل بست، غافل از اینکه‌خیلی وقت بود چشم‌های چانگبین درحال تعقیب ردی از ربان سفید موهاش بودن. • اوگتن •رمنس؛ درام و انگست •چانگجین

-هی من زودتر انتخابش کردم پس اون مال منه! مرد با لجبازی نگاهی بهش انداخت و بیشتر گلدون گرون قیمت و سمت خودش کشید. -تو حتی خودتم مال منی آرتیست. Couple:CHANGJIN, CHANLIX, MINSUNG

-جوری که میگی گرگ طلاییم خیلی خفنه! انگار شمشیری چیزیم، بقیه مثل ی دکوری شکستنی باهام رفتار میکنن

+ شما آدم بزرگا همش یه حرفی برای در رفتن از اشتباهتون پیدا میکنین. خنده داره ... پس کی میخواین بزرگ شین؟ - _ کی آدم خوبیه و کی ادم بدیه؟! کی آدمه و کی حیوونه؟! از کجا میخوای بفهمی خودتم لازمه مجازات بشی یا نه؟! - ژانر: جنایی،انگست،رومنس - کاپل: معلومه - نویسنده: اتی دراگون و باید بگم این سینر با اون سینر فرق داره - اقا سه بار دیسکریپشن نوشتم ولی پاک شد دیگه یادم نمیاد چی گفتم دفعه اول

یه بوک پر از وانشات و سناریو با کاپل‌های استری کیدز و هر ژانری که فکرشو‌ کنید♡ آیدی تلگرام: @karen_sk آیدی چنل سناریو‌ها: @SKZSEXY

+آدما عروسک هایی برای ارضای هوس های تو نیستن!چرا نمیتونی اینو بفهمی؟ -من هیچ وقت آدم هارو عروسک هایی برای بازی کردنم تصور نمیکنم! این خود آدمان که دوست دارن بازیچه ی من بشن!... من هیج وقت کسیو مجبور نمیکنم!...م ن فقط چیزی رو بهشون نشون میدم که دلشون میخواد!...اینکه به من اعتماد میکنن و خودشونو از دست میدن انتخاب خودشونه... چرا من رو گناهکار میدونی؟ +تو یه آشغالی اینو میدونی؟ -من آشغال نیستم!...این تو بودی که برای تصاحب تن من له له میزدی و به کسی که عاشقت بود خیانت کردی!..حماقت تو،حماقت توعه!...مشکل من نیست! روز آپ: پنجشنبه

•┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈• + این یه عملیات بچه دزدیه ! × اوه یهه چه هیجان انگیز ، حالا قراره کجا بریم ؟ _ قراره سوار وَن من بشیم و بعدش- × برو به مک دونالد ! اوه پسر من تاحالا هیچ وقت اونجا نرفتم!! + وایسا ببینم ! _ تو هیچ وقت اونجا نرفتی ؟؟! × نه من حتی تاحالا بیرونم نرفتم ، اون بیرون چه شکلیه ؟؟ + پس تو تمام عمرت توی اون خونه‌ی کوفتی بودی ؟؟ × یس + مثل اینکه این بچه همین الانشم دزدیده شده بوده ! × خب پس قراره بریم مک دونالد ؟؟ + آره ! _ حتما ! "اما مک‌دونالد فقط یه شروع بود ، چیزی عجیب‌تر تو مسیر اون وَن منتظرمون بود !.." •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈•

ՙCompleted - جونگیـن هیچوقت لذتی که از سـکـس انتظار داشت رو نميتونست تـجـربـه کنه تا اینکه با مکانی به اسم "بـادی شـاپ" آشنا میشه. مکانی با بیبی‌دال ‌های متفاوت‌تر از مابقی نـایـت‌کـلاب‌های سطح شهر؛ گـرون ترین بـدن اونجا درواقع هم‌دانشگاهی خودش بود که مدتها میشد روی جونگین کـراش داشت. _ Couple: SeungIn, HyunHo Genres: Smut, Tragedy, Romance Writer: MIT [اخطـار: داستان به علت داشتن صحنه های جنسی متعدد، مناسب سنین حداقل بالای 17 سال است! ]