Mine✨
7 stories
Aurora [Zouis] *𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞* by StrawSarina
StrawSarina
  • WpView
    Reads 460
  • WpVote
    Votes 115
  • WpPart
    Parts 8
«شفق قطبی» ------ زین، پسری با اراده و پرانرژی است که تمام تلاشش را برای دریافت بورسیه تحصیلی به کار گرفته است. او برای موفقیت در این مسیر نیاز دارد که نمراتش در تمام دروس بالا باشد. اما یک مشکل بزرگ وجود دارد: درس جغرافیا برای او چالش‌برانگیز است و اخیراً با معلمش هم دچار بحث شده است. در حالی که زین به دنبال کسی می‌گردد که به او کمک کند، متوجه می‌شود که آشنای دوستش، لویی، شغلش راهنمای گردشگری است. حالا سوال این است که آیا لویی قبول می‌کند به زین در یادگیری جغرافیا کمک کند؟ ------ 𖦹Couple: Zouis 𖦹Genre: Romance, Fluff, Short Story 𖦹Part: 7 𖦹Start: 13 February, 2025 𖦹End: 11 July, 2025
Backflip [BibleBuild]*𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞* by BlueSarina
BlueSarina
  • WpView
    Reads 188
  • WpVote
    Votes 53
  • WpPart
    Parts 12
«وارو: یک حرکت در ژیمناستیک و پارکور که فرد از عقب شیرجه میزنه، تو هوا معلق میشه و بعد با پاهاش فرود میاد زمین، یا به زبان ساده‌تر همون پشتک زدنه ولی از عقب.» ------ "خب بیلد، عکس برداری نشون میده مچ پات شکسته، متاسفم ولی باید گچ بگیری." بیلد با شنیدن جمله‌ی دکتر شروع کرد به خندیدن. از رو ویلچر بلند شد و انگار نه انگار که پاش شکسته، تو طول اتاق قدم زد و گفت:"دکی ببین من دارم راه میرم، مچ پام هم آسیبی ندیده کاملا سالمه. یک پمادی قرصی چیزی برام بنویس من زودتر برم کلی کار دارم." همین که دو قدم دیگه برداشت و به مچش فشار اومد، چشماش از درد پر اشک شد و قبل از اینکه بیفته زمین، بارکد زیر بازوش رو گرفت و کمکش کرد دوباره بشینه رو ویلچر. بارکد با نگرانی گفت:"بیلد لج نکن بذار گچ بگیرن پات خوب شه، می‌دونم برات سخته ولی فقط چند هفته‌ست. بعد دوباره می‌تونی ورزش کنی." بیلد تا اومد حرفی بزنه، دکتر ویچاپاس آروم گفت:"ولی با چیزی که من میبینم پاش خیلی بدجور شکسته حداقل یک یا دو ماه باید تو گچ باشه تا کامل جوش بخوره." بیلد با چهره‌ای بهت زده و شکست خورده، با لکنت زمزمه وار گفت:"ولی... ولی من.... ی.. یک ماه دیگه مسابقه دارم." ------ ᗒCouple: BibleBuild / Little JeffBarcode ᗒGenre: Romance, Fun, Sport, Fluff, Short Story ᗒUpdate: Tuesdays ᗒPart: 11 ᗒStart: 1 July, 2025 ᗒEnd:
Backflip [L.S] *𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞* by StrawSarina
StrawSarina
  • WpView
    Reads 2,171
  • WpVote
    Votes 368
  • WpPart
    Parts 12
«وارو: یک حرکت در ژیمناستیک و پارکور که فرد از عقب شیرجه میزنه، تو هوا معلق میشه و بعد با پاهاش فرود میاد زمین، یا به زبان ساده تر همون پشتک زدنه ولی از عقب.» ------ "خب لویی عکس برداری نشون میده مچ پات شکسته، متاسفم ولی باید گچ بگیری." لویی که تا الان داشت از درد ناله میکرد، با شنیدن صدای دکتر استایلز شروع کرد به خندیدن. از رو صندلی بلند شد و انگار نه انگار که پاش شکسته تو طول راهرو قدم زد و گفت:"دکی ببین من دارم راه میرم، مچ پام هم آسیبی ندیده کاملا سالمه. یک پمادی قرصی چیزی برام بنویس من زودتر برم کلی کار دارم." همین که دو قدم دیگه برداشت و به مچش فشار اومد، چشماش از درد پر اشک شد و قبل از اینکه بیوفته زمین، زین زیر بازوش رو گرفت و کمکش کرد دوباره بشینه رو صندلی. زین با نگرانی گفت:"لویی لج نکن بذار گچ بگیرن پات خوب شه، میدونم برات سخته ولی فقط چند هفتس بعد دوباره میتونی ورزش کنی." لویی تا اومد حرفی بزنه، دکتر آروم گفت:"ولی با چیزی که من میبینم پاش خیلی بد شکسته حداقل دو یا سه ماه باید تو گچ باشه." لویی با چهره ای بهت زده و شکست خورده، با لکنت زمزمه کرد:"ولی... ولی من.... ی.. یک ماه دیگه مسابقه دارم..." ------ ᗒCouple: Larry / Little Ziam ᗒGenre: Romance, Fun, Sport, Fluff, Short Story ᗒPart: 11 ᗒCover by: Lucifer Maalik ᗒStart: 27 May, 2024 ᗒEnd: 1 November, 2024
My Dirty Mind [𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐁𝐨𝐨𝐤] by BlueSarina
BlueSarina
  • WpView
    Reads 53
  • WpVote
    Votes 5
  • WpPart
    Parts 1
BibleBuild Smut🫧 Hope you enjoy🔥
My Dirty Mind [𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐁𝐨𝐨𝐤]  by StrawSarina
StrawSarina
  • WpView
    Reads 930
  • WpVote
    Votes 54
  • WpPart
    Parts 4
One Direction & CNCO Smut Hope you enjoy ×͜×
Eternity [1D & CNCO]  by StrawSarina
StrawSarina
  • WpView
    Reads 545
  • WpVote
    Votes 120
  • WpPart
    Parts 14
‌«ابدیت» ------ سلام، من رازیل هستم، یکی از فرشته‌های خداوند. فرشته‌ی راز.... به کتابخانه‌ی من خوش آمدید. اینجا یک کتابخانه‌ی معمولی نیست، اینجا کتابخانه‌ی ابدیت است. کتابخانه‌ای بین مرگ و زندگی که فقط افراد شایسته حق ورود به اینجا را دارند. افرادی که لایق زندگی‌‌ی بهتری بودند ولی دنیا به کام آن ها پیش نرفت. یک کتابخانه، بی‌نهایت زندگی. ------ Start: 13 November, 2024 End: Never (When i die)
Bloody Night [Z.M] *𝐒𝐡𝐨𝐫𝐭 𝐒𝐭𝐨𝐫𝐲* by StrawSarina
StrawSarina
  • WpView
    Reads 212
  • WpVote
    Votes 30
  • WpPart
    Parts 4
«شب خونین» ⚠️هشدار محتوا: شامل صحنه‌های خون، خشونت و مرگ⚠️ ------ خیابون‌های خیس یورک هر شب قصه‌ی تازه‌ای می‌نویسن، قصه‌هایی که توی نور نئون‌ها، بوی الکل و عطر خون، نفس می‌کشن. یک کلاب که درهای پشتی‌ش همیشه به دنیایی باز می‌شه که قانون توش هیچ معنایی نداره، جایی که مشت‌زن‌ها و پول‌پرست‌ها برای تماشا و خون شرط می‌بندن. بین مشت‌زن‌ها پسری هست که چیزی برای از دست دادن نداره... و پزشکی که انگار هیچ‌وقت همون کسی نیست که نشون می‌ده. گاهی زمین زیر پات بوی خون می‌گیره، و تو هنوز نمی‌دونی قراره برنده باشی... یا تیکه‌تیکه شی. همه چیز از همین رینگ شروع شد. این یک قصه‌ی ساده نیست. اینجا حتی زخمایی که خوب می‌شن، بوی راز می‌دن. و گاهی... نزدیک‌ترین کسی که لمسش می‌کنی، تشنه‌ترین شکارچیه. ------ ☾︎ Couple: Ziam ☾︎ Genre: Romance, Vampire, Drama, Mystery, Action, Sport, Short Story ☾︎ Part: 6 ☾︎ Start: 19 August, 2025 ☾︎ End: Ongoing