Parkbaek_Ohhan1485
همیشه همینطور بود..ارباب بدون اینکه لکه ای خون روش باشه، قاتل میشد و در عوض به برده هاش دستور میداد تو خون شخصی که تا چند ثانیه قبل نفسش رو بریده شنا کنن.
+ اینکه گوشت آدم نیست؟!.
ارباب خنده یخی کرد.
*******
_ دوست پسر یا دوست دختر داری؟!.
+ نه.
جوابش کوتاه ولی انقدری کافی بود که گوشه لب چانیول با شرارتی که مثل آتیش شعله میکشه، تا مردمک هاش بالا بیاد.
_ خوبه. جون یه آدم رو ناخواسته نجات دادی!.
【1403/12/30】