I'll read
170 stories
my starry night(L.S) by regularkiana
regularkiana
  • WpView
    Reads 22,558
  • WpVote
    Votes 5,010
  • WpPart
    Parts 28
[ OnGoing... ] هری استایلز نقاش معروف پسره زیبایی رو توی خواب هاش ملاقات می کنه اما هیچ ایده ای نداره که اون کیه... برای همین هر دفعه که از خواب بیدار میشه صورت اون پسرو نقاشی میکنه صورت بی نقص اون آپ: دوشنبه ها
Takotsubo [L,s] Complited by Niloufarazad
Niloufarazad
  • WpView
    Reads 548
  • WpVote
    Votes 207
  • WpPart
    Parts 17
قلبم درد میکنه تیر میکشه، دلم تنگ شده ولی مگه تو اهمیت میدی؟ اصلا از کجا سرو کله ات پیدا شد توی زندگیم تا ذهنمو بهم بریزی و احساساتمو له کنی؟
HURRICANE  •L.S• by Cnstylinson
Cnstylinson
  • WpView
    Reads 5,868
  • WpVote
    Votes 1,173
  • WpPart
    Parts 10
تنها چیزیکه میدونم اینه! اون یه طوفان بزرگه... یه نابودگر عظیم... -M.Preg- •دارای محتوای تاریخی • احساسی • خرق عادت • •Short Emotional Story• Written by:@Cnstylinson
Falling Again ~|| LarryStylinson Persian Translate  [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 25,666
  • WpVote
    Votes 5,951
  • WpPart
    Parts 34
وقتی هری توی بیمارستان به هوش میاد، همراه با چهار پسریه که هرگز توی زندگیش ندیده‌ اشون. دکتر بهش میگه فراموشی گرفته، و یکی از پسر ها، لویی، به نظر میرسه نسبت به بقیه بیشتر تحت تاثیر این اتفاق قرار گرفته. و حالا اون ها باهم توی یک گروه ان؟ به آهستگی، هری چیز های کوچیکی رو به یاد میاره ولی نه در مورد لویی. گرچه حس می‌کنه واقعا توی این پسر که "دوست صمیمی"ـش هست غرق شده، ولی قطعا لویی چیزی رو مخفی کرده. چی میتونست باشه؟ ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: دوباره عاشق شدن 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: لری استایلینسون 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: ایدل لایف، اسمات، عاشقانه
I'm not a killer (larry) by BTSxHanHan
BTSxHanHan
  • WpView
    Reads 10,588
  • WpVote
    Votes 2,086
  • WpPart
    Parts 31
-من پدر و مادرمو نکشتم...قسم میخورم... -پس اونموقع اونجا چیکار میکردی ؟ -نمیدونم...نمیدونم...من...من چیزی یادم نمیاد...فقط خون...
I have to have you [ L.S ] by Torangino5
Torangino5
  • WpView
    Reads 4,165
  • WpVote
    Votes 757
  • WpPart
    Parts 17
لویی یه نویسنده‌ی ۳۵ ساله‌ست که هم رمان‌های خوب می‌نویسه و هم از اون داستان‌های "ناجور"! هری یه ویرایشگر ۲۵ ساله‌ست که مسئول کارای لویی می‌شه. وقتی به هری خبر می‌دن، کلی خوشحال می‌شه که قراره با یه همچین اسطوره‌ای کار کنه... اما، وقتی می‌رسه پیش لویی، می‌بینه که طرف یه آدم شلخته تمام‌عیاره. دلش می‌خواد ازش فرسنگ‌ها دور باشه... ولی از اون طرف هم، می‌خواد تمام شب اون مرد رو بمکه تا فکش بی‌حس بشه و درد بگیره، تا تمام اون غرور و خودخواهی رو که درونش هست رو ازش بیرون بکشه. شاید لب‌هاشم ببوسه؟! این داستان درحال ترجمه‌ست، مرسی🖐🏼 #larrystylinson #harrystyles #louistomlinson #writer #translation
DART🎯 by 1DGOSSIPP
1DGOSSIPP
  • WpView
    Reads 245
  • WpVote
    Votes 37
  • WpPart
    Parts 4
 Sweet Grief by darkgirl_031
darkgirl_031
  • WpView
    Reads 149,920
  • WpVote
    Votes 15,803
  • WpPart
    Parts 59
" به خونه‌ی من خوش اومدی پین کوچولو... قراره اینجا تبدیل به جهنمت بشه، طوری که برای فرار ازش مجبور بشی به خودم پناه بیاری..." کاپل: زیام (زین تاپ) ژانر: دراما، رومنس، انگست محدودیت سنی: NC 18+ کاور: ziam_malec
𝐅𝐈𝐂�𝐓𝐎|𝐋.𝐒 by thesamina28
thesamina28
  • WpView
    Reads 536
  • WpVote
    Votes 74
  • WpPart
    Parts 1
"بین من و تو، کلمه‌ای نبود. فقط نگاهت کافی بود تا داستان شروع شه... و هر لمس، یه جمله‌ی جدید شد که دیگه پاک نمیشه." ________ هشدار اسمات کل فف بر پایه‌ی اسماته پس اگه مشکلی باهاش دارید اسکیپ کنید💗
Gore [L.S] by RED_SUN2002
RED_SUN2002
  • WpView
    Reads 568
  • WpVote
    Votes 25
  • WpPart
    Parts 9
این داستان راجع به هریت و لوییزاست.