[در حال آپ]
دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند آن صحنه را قبلاً دیدهاست و در گذشته با آن مواجه شده است.
و این همون جریان زندگی بود!
آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار میداد!...
و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونههاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد.
چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود.
و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید...
+ پسر توی نقاشی؟
_ پسر توی رویا؟
[ فصل دوم بوک CURSED]
کاپل اصلی : کوکوی
کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین
آقای B بی توجه (کامل شده) 🐺🌤
زندگی بتای معمولی ای به اسم جئون جونگ کوک توسط یه امگا به کل زیر و رو میشه!
اون کیه که فقط آقای بی نمیشناستش؟
─── ・ 。゚❂: *.🌤.* :❂゚。・ ───
⋮🐺🌤𝗪𝗲𝗯𝘁𝗼𝗼𝗻 𝗡𝗮𝗺𝗲 ⇒ آقای بی بی توجه
⋮🐺🌤𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 ⇒ کوکوی
⋮🐺🌤𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲𝘀 ⇒ امگاورس، اسمات، یائویی، کمدی
⋮🐺🌤𝗘𝗱𝗶𝘁𝗼𝗿 & 𝗧𝗿𝗮𝗻𝘀𝗹𝗮𝘁𝗼𝗿 ⇒ یسول کیم
⋮🐺🌤𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁 & 𝗘𝗻𝗱 𝗗𝗮𝘁𝗲 ⇒ 30 May 2021 ~ 2 Sep 2021
"Compelet"
- با من ازدواج کن ژنرال.
- این یه دستوره سرورم؟!
چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیضهای جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار میکردین؟
کاپل: کوکوی
کاپل فرعی: یونمین
ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست
🥇#عاشقانه #royal
🥈#taehyong
🏅
Writer: blumer
تو داری مثل یه گنجشکِ کوچولو نفس نفس میزنی!
[𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱]
ɢᴇɴʀᴇ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ, ˢᵐᵘᵗ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ᵒᵐᵉᵍᵃᵛᵉʳˢᵉ, ᵐᵖʳᵉᵍ
ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᶜʰᵃᵉⁿⁿⁱᵉ, ˢᵘᵖᵉ
𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_
(قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
رمانِ: DAMON
نویسنده: لومارا
کیمتهیونگ٬بااونپوستِگندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دستنیافتنی داشت..استخونهگونهٔش برجسته بود..لب های خوشفرم و قلوهای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمهلبخند روشون بود ٬
اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاصتر نشون میداد ٬ چشمهاشبود...قهوهایِروشن مثلِ عَسلِناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هالهی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِسایهبونه ظریفی روی چشماش افتاده بود
تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..یجورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود ی اثره هنریِ بینقص..
و
جئون جونگکوک..
مردی که به گرگ سیاه میشناسنش..
مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره..
گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد
"نقطهضعف؟!"
ممکنه یِنفر باشه ٬ کسی که قلبشرولمسمیکنه که باعث میشه چشمهای اون مرده تنها بازشه..
کسیکه با ی نگاهِ آرومش٬ همهی زخمهاش رو ساکت میکنه..
"آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن..
یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بیخبر از تاریکی دنیا..
یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.."
همدیگرو ملاقات کنن..
و بعدعاشقبشن؟
-چرا دستش رو شکوندی مربی..؟
+به چیزی که متعلق به اون نبود دست میزد عروسک.
-و اون چیز منم!؟
+دقیقا، که متعلق به منی!
چی میشه اگه پسر نازپرورده و ظریف قصمون تصمیم بگیره همراه بهترین دوستش باشگاه رفتن رو شروع کنه!؟
قطعا کسی فکرشو نمیکرد که کیم تهیونگ 22ساله روی مربی معروف و جذابش کراش بزنه
ازون بدتر تهیونگ هیچوقت نمیدونست مربیش با سختگیری بهش ابراز علاقه میکنه و خب کیم تهیونگ لجباز هم قرار نیست دربرابر ظالم بودن اون مربی جذاب کوتاه بیاد.
کاپل: کوکوی
کاپل فرعی: یونمین
ژانر: رومنس،فلاف، اسمات، فان، آیو
وضعیت؛ درحال اپ
#kookv #Au #smut #teahyung #kook #jk #yoonmin #romance #smutt
چی میشه اگه الفا جئون جونگکوک ملقب به jk بزرگ ترین مافیای اسیا عاشقه یه امگای توت فرنگی بشه
امگای قصه ما یه فرد شیطونه که با عشوه ها و خنگ بازیاش دل مغرور ترین الفای دنیارو تو پنجه های کوچولوش بگیره و باخودش
اینور اونور ببره.....
_حتی فکر پوشیدن این لباسم نکن چون من این اجازه رو بهت نمیدم کوچولو
+هی نمیتونی این کارو بکنی چون زندگیه هر کسی دسته خودشه
_اگه میخوای چشم همه کسایی که بهت نکاه میکننو در بیارم پس این کارو باکمال میل انجام میدم امگا
+اصن من قهرم خودت تنهایی برو همه تورو نگاه کنن اشکالی نداره نظر تهیونگی که مهم نیست همش نگاه همه امگاها روی تو باشه من نتو نم چیزی بگم ولی تو میتونی چرا چون تهیونگی که بد بخته: (
کاپل ها: کوکوی. نامجین. یونمین
ژانر: مافیایی. عاشقانه. فلاف. امگاورس. انگست. اسمات. امپرگ.
(^o^)بخون عشق کن(^_-)