yuna_wave
ɴᴀᴍᴇ : Desire fiction
ɢᴇɴʀᴇ: امگاورس-فانتزی-عاشقانه-بی ال-امپرگ
ᝰ Author : sila, Delara, saeede, Nian, yuna 」
خلاصه: سه سال تمام گائو تو با پسر کوچولوش زندگی آرام و پنهانی خودشونو داشتن، دنیای کوچک اما امن خودشون.
تا روزی که اون رو دید، کسی که به قیمت یک عمر زندگی، تماشاش کرده بود...
شنونلانگ، مردی که گائو تو فکر میکرد برای همیشه از زندگیش رفته، حالا روبهروش وایستاده بود...
حالا بین گذشتهای پر از پشیمونی و آیندهای نامعلوم، اون باید تصمیم بگیره: "باید دوباره فرار میکرد یا ...به مردی که هنوزم که هنوزه، میتونست با یه جمله قلبشو به تپش بندازه، اعتماد کنه؟"
_________________________
مهمانی امشب خیلی پر زرق و برق بود؛ موسیقی و جامهای شراب سرخ. چانگیو بین جمعیت، جای خالی یک نفر رو حس میکنه: منشی چن، سایه جدانشدنی رئیس شنگ.
با پیدا شدن دلیل غیبتش، یک قرار ازدواج از پیش تعیین شده، فشار انگشتای چانگ یو دور جام شراب بیشتر میشه و صورتش رگههایی از عصبانیت رو به نمایش میزاره. اون راز بزرگی رو پنهون کرده، رازی که یین وظیفه، وفاداری و احساسات سرکوبشدش گیر کرده.