Vjk_84's Reading List
22 stories
In The Colour Of Acacia by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 492,036
  • WpVote
    Votes 49,750
  • WpPart
    Parts 57
- این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: کامل شده «این فیکشن، امگاورس نیست»
𖧷IDEAL CHROMANDA𖧷 by purplimmo
purplimmo
  • WpView
    Reads 4,883
  • WpVote
    Votes 845
  • WpPart
    Parts 3
شایعه‌ها رو باور نکنید! کروماندای حقیقی اینه، کروماندای ایده‌آل... 𖧷 NAME : IDEAL CHROMANDA 𖧷 WRITER : IMMO 𖧷 GENRE : FLUFF, FANTASY
Signor Ex (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 223,736
  • WpVote
    Votes 29,016
  • WpPart
    Parts 22
←⁩ آقای اکس تمام‌شده. ✔️ تهیونگ روی هم‌دانشگاهیش کراش داشت؛ اما برای اعتراف زیادی خجالتی بود و چه کسی بهتر از دوست‌پسر قبلی اون دختر می‌تونست بهش کمک کنه؟ +خیلی‌خب آقای اکس، حالا چکار کنم؟ _برای شروع، دو قدم بیا جلوتر پتال! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، کمدی، اس.مات، فلاف
Insolent | گستاخ by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 80,144
  • WpVote
    Votes 7,847
  • WpPart
    Parts 28
| رمنس | اسمات | آرتیستیک | راز آلود | وقتی قراره نقاش مخصوص معروف ترین گالری دار هنری نیویورک باشی و یک مجموعه نقاشی نود از خود صاحب گالری نقاشی کنی... تهیونگ نگاه دقیقی به صورت خونسردش کرد و گفت: _ با نگاه کردن به تن لخت مردها که مشکلی نداری؟ جونگ کوک پوزخندی زد و جواب داد: _موقع نگاه کردن به سوژه با چشمام باهاش عشق بازی میکنم ، تو چی؟ تو مشکلی با این موضوع نداری؟ Vkook | kookv تمام شده 🫀
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,181
  • WpVote
    Votes 15,602
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
Mondlicht Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 74,189
  • WpVote
    Votes 13,189
  • WpPart
    Parts 11
قبیله‌ی انیگماها با هر رهبر جدید، برای صلح و دوستی با سرزمین‌ یوآن ازش شاهزاده‌ای رو به‌عنوان پیشکش طلب می‌کردن. اما رهبر جدید برخلاف پیشکشی که پادشاه یوآن براش درنظر گرفته بود، برادر اون پسر رو می‌خواست. شاهزاده‌ی‌ اول که مردم یوآن به‌عنوان یه بدکاره می‌شناختنش. «این یکی رو می‌خوام،چشمم رو گرفته. دوست دارم توله‌هام همچین چهره‌ای داشته باشن.» ‌ ژانر: امگاورس، تاریخی، ازدواج اجباری، اسمات، امپرگ. کاپل: کوکوی.
ÁSVALDUR | VKOOK 'Completed  by toskafic
toskafic
  • WpView
    Reads 4,415
  • WpVote
    Votes 714
  • WpPart
    Parts 25
وضعیت؛ پایان یافته✓ _همین‌جا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. می‌خوام به هرجایی‌که قدم برمی‌دارم عطرت رو حس کنم. _تا کجا می‌خواید ادامه‌اش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش می‌برید؟ _انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیک‌تری! ~☆ نمایندگانی به‌ آوازه‌ی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند و راه و رسم زندگی را به مردم آموختند... آن‌ها وارث اژدها بودند و قدرت در رگ‌هایشان می‌جوشید! «مهم نیست چند کالبد و چند زندگیِ جدید رو تجربه کنم. انتهای تمامی داستان‌های من، به زندگی و مرگ همراه با تو گره می‌خوره.» این افسانه، یک تاریخچه‌ی کوچک از مردمانی‌‌است که بر سر وارثانِ خون، دلدادگی‌های ممنوعه، نفرت و جنون جنگیدند. _چشمهات عجیبن سیَه‌مو. جمله‌ای کوتاه با قصه‌ای بلند. چشمانش را پیش کشید، سکوت کرد و به تماشا نشست. مردِ مشکین‌مو قائده را با پیش کشیدن چشم‌های آران، پیش برد: _و تو... چشم‌های یک اژدها رو داری آران. -ÁSVALDUR- ازوالدور Epic-Fantasy, Adventure, Romance, Action, Angst, Smut. Written by.Dmitri
𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 1,212,225
  • WpVote
    Votes 136,667
  • WpPart
    Parts 50
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کنی خونت برام حلاله... جایی ازت که یکی به جز من دست بزنه رو خورد می کنم!" 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑚𝑖𝑛, 𝑛𝑎𝑚𝑗𝑜𝑜𝑛𝑥𝑔𝑖𝑟𝑙 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡🔞, 𝐶𝑟𝑖𝑚𝑒 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 424,775
  • WpVote
    Votes 42,550
  • WpPart
    Parts 36
"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 517,775
  • WpVote
    Votes 50,598
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »