Reason for depression
7 stories
دوباره نه! by ZahraAmini4
ZahraAmini4
  • WpView
    Reads 54,483
  • WpVote
    Votes 2,821
  • WpPart
    Parts 65
-به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید! در میان اطلاعات فروخته شده توسط هکر ها از اعضای بی تی اس عکسی مبنی بر تجاوز به عضو ۲۸ ساله این گروه یعنی مین یونگی پیدا شده! لطفا... کاپل: سپ کاپل فرعی: نامجین،تهکوکمین «پایان یافته»
I..L..L..L..LOVE..y..y..y..you. by unknownj7
unknownj7
  • WpView
    Reads 320,099
  • WpVote
    Votes 40,060
  • WpPart
    Parts 44
دو...س....س...ست.....دا..ر....ر...ر....م خلاصه: پدر بزرگ خاندان جئون برای جلوگیری از اختلاف بین سه پسرش تصمیم عجیبی میگیره.....اون براشون شرط میذاره که فقط در صورتی سهم شرکت رو بهشون واگذار می‌کنه که پسراشون با هم ازدواج کنن و یه وارث به دنیا بیارن تا هم سه خانواده با هم به تفاهم برسن و هم شرکت فقط و فقط یه وارث داشته باشه و دچار چندپارگی نشه! تهیونگ و جانگوک دو پسر عمویی هستن که مخالف این ازدواجن....جیمین هم هیچ علاقه ای بهشون نداره ماجرا زمانی اوج میگیره که اونا میفهمن همسر آیندشون یه پسر لکنتیه........! جانگوک و تهیونگ: تاپ جیمین: باتم ژانر: انگست،خانوادگی،امگاورس،عاشقانه،درام،ازدواج اجباری،تریسام،امپرگ couple: vminkook Jacmin(Jackson,Jimin) وضعیت: پایان یافته
The monster has fallen in love by Z_EN13780
Z_EN13780
  • WpView
    Reads 451,186
  • WpVote
    Votes 65,602
  • WpPart
    Parts 50
🔞 چی می‌شه اگه یک هیولای آدم خوار یک روزی عاشقه شکار دلبرش بشه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: سکرت ژانر: عاشقانه، اسمات، دارک، جنایی و... وضعیت فیک: کامل شده.
💡 slomb 💡 by full_metal2
full_metal2
  • WpView
    Reads 154,856
  • WpVote
    Votes 13,005
  • WpPart
    Parts 17
تا به حال شده دنیایی بدون زن ها تصور کنین؟ دنیایی که فقط مرد ها وجود داشته باشن! باید بگم الان سال 2219 هست و تقریبا هیچ زنی روی زمین پیدا نمیشه. همه این اتفاقات از صد سال پیش شروع شد. جنگ جهانی چهارم. صلاحی ساخته شد که میتونست تا کیلومتر ها ادم هارو بکشه. اما فقط زن ها. شاید فکر کنید که این کار بی فایدست اما باید بگم زن ها مهم ترین چیز روی زمین هستند چون بدون اونها هیچ زاد و ولدی انجام نمیشه! این جنگ گرم و سرد انقدر ادامه یافت که تمام کشور هارو در بر گرفت و تازه اون موقع بود که ابر قدرت ها فهمیدن چه بلای سر بشریت اوردن. همه مرد ها روی اورده بودن به تجاوز کردن به زنهای باقی مونده و با این کارشون اخرین زنهای باعی مونده هم از بین رفتن. زمین دچار هرج مرج شده بود. همه قطع امید کرده بودن و هرجور که دلشون میخواست زندگی میکردن جوری که انگار این پایان دنیاست! و واقعا هم پایان دنیا بود چون هیچ زنی نبود تا تولید مثل انجام بشه! همه جا بدون روح و زندگی شده بود که دکتر بوریس ژیواگو دست به یه اختراع زد. اسلومب! ژانر:اسمات تریسام امپرگ عاشقانه علمی تخیلی رده سنی:بالای 19 سال کاپل اصلی:ویمین کوکمین
 smile(ویمین) by poke_r833
poke_r833
  • WpView
    Reads 15,769
  • WpVote
    Votes 1,432
  • WpPart
    Parts 12
فیکشن(لبخند) راجب یه پسری هست که اختلال ذهنی تقریبا خفیف داره و خیلی مهربونه و همیشه لبخند روی لبشه و میخنده و اوماش با یه آقا ازدواج میکنه که اون آقا یه پسر داره که به شدت از جیمین و اوماش متنفره اما وقتی اوما و آپاشون میمیرن قراره هیونگش چطوری باهاش رفتار کنه؟ فضای فیک به شدت غمگینه و فیک از زبان جیمین نوشته میشه که راحت تر بتونید بفهمید چی تو مغزشه(هرازگاهی هم از زیان راوی نوشته میشه) وضعیت:پایان یافته✅️ کاپل:ویمین
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 580,951
  • WpVote
    Votes 56,250
  • WpPart
    Parts 53
{ وضعیت فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } ''' - احمق تو پسرعمه‌ی منی! - ولی هیچ پسردایی‌ای زبونشو تو حلق پسرعمه‌ش فرو نمی‌کنه، هیچ پسردایی لعنتی‌ای نمی‌تونه تو همون حرکت اول نقطه‌ی فاکینگ لذت پسرعمه‌شو پیدا کنه!" ''' - جونگ‌کوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانواده‌های هم‌خون و جامعه‌ای کاملا پایبند به سنت» - پی‌دی‌اف فول پارت رو می‌تونید از چنل بردارید. 🗨 تلگرام : @cityofcrazypeople . . . ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗏𝗄𝗈𝗈𝗄 / 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 [𝗏𝖾𝗋𝗌] 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌، 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖲𝗆𝗎𝗍، 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍، 𝖲𝗈𝖼𝗂𝖺𝗅 𝖼𝗋𝗂𝗍𝗂𝖼𝗂𝗌𝗆. 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
نحسی(ویکوکمین) by poke_r833
poke_r833
  • WpView
    Reads 136,097
  • WpVote
    Votes 16,347
  • WpPart
    Parts 46
تهیونگ ( برادر ناتنی جیمین )و دوستاش(بقیه اعضا) اعتقاد دارن جیمین خیلی نحسه و باید بمیره برای همین خیلی اذیتش میکنن. بنظرتون جیمینِ مهربونمون میتونه هیونگشو ول کنه و فرار کنه درحالی که دلش برای لبخند مستطیلی هیونگش تنگ شده؟ یا با همه سختیا کنار میاد و تلاش میکنه تا دوباره هیونگشو خوشحال ببینه؟ کاپل: ویکوکمین_نامجین-سپ زمان آپ: هفته ای دو پارت(شاید بیشتر بستگی داره) بخشی از فیک: با ذوق به ماشین تهیونگ هیونگ که تازه خریده بودش زل زدم واو قشنگ ترین ماشینش همینه با خوشحالی برگشتم سمتش و بدون اینکه حواسم باشه هیونگ از من بدش میاد دستامو دورش حلقه کردمو گفتم: _وای ته این خیلی خوبه تو با زحمت تونستی این پول هارو به دست بیاری بهت افتخار میکنم هیونگی، تو مورد علاقه ترین منی لطفا منو ببر با ماشینت دور بزنیم توقع داشتم دست ته دورم حلقه بشه و بهم بگه((باشه موچی کوچولوی ته ))ولی اون محکم منو هل داد و با صدایی که از عصبانیت میلرزید گفت: _توی لعنتی چطور جرات میکنی به من دست بزنی و منو ته صدا کنی هان؟! توی احمق فکر میکنی اجازه میدم سوار ماشینم بشی و اونو کثیف کنی؟! با بغض لب زدم: _ولی تهیونگ من بچه نیستم که ماشینتو کثیف کنم ____ خوشحال میشم سر بزنید به هردوتا فیکام