EXO
7 stories
Mahjoor by Tamana81
Tamana81
  • WpView
    Reads 5,097
  • WpVote
    Votes 746
  • WpPart
    Parts 29
آلفا... نمی‌تونست ببخشه. نه خودش رو. نه اون دنیا رو. نه اون گرگ های حرومزاده رو که فکر کردن می‌تونن به خانواده‌ش دست بزنن. دستش روی صورت امگا نشست:جون... من اینجام عزیزم... صداش آروم بود، اما لرزش خشم و عشق قاطیش شده بود. نگاهش توی نگاه نیمه‌جون امگا گره خورد. _همه‌ش تموم میشه... بهت قول میدم عزیزم و امگا قبل از بسته شدن چشم هاش به این فکر میکرد که چند وقت شده بود که این لحن عاشق و آروم آلفا رو نشنیده بود؟ کاش هیچوقت ولش نمیکرد.اشکی که از بین پلک های بستش جاری شد توسط لب های گرم آلفا بوسیده شد.اما امگا دیگه هوشیار نبود. Couple:Krisho Genre: Forced Marriage,Angst,Omegaverse,Mpreg,Romance
Boys Over Flowers | پسران برتر از گل by colored_sky
colored_sky
  • WpView
    Reads 3,168
  • WpVote
    Votes 619
  • WpPart
    Parts 25
دیدی وقتی پارچه یه جا گیر می‌کنه نخ‌کش می‌شه؟! منم وقتی اون روز، اون لگد جانانه رو ازت خوردم قلبم بهت گیر کرد و داره نخ کش می‌شه! "تو بهم یاد دادی که زندگی رو با تموم سختی‌هاش لمس کنم و عشقتو بغل بگیرم!" ‌ ‌ و این عشقِ ناخواسته داستان زیبایی را رقم زد! ‌ ( پسران برتر از گل F4 ) Fiction: #F4 "boys over flowers" couple: کریسهو ، چانبک genre: رمنس ، مدرسه‌ای
Bloody SMILE  by Tamana81
Tamana81
  • WpView
    Reads 2,767
  • WpVote
    Votes 398
  • WpPart
    Parts 45
مرد برگشت و نگاه چپ شده‌اش رو به سمتش حواله کرد، نگاه تصادفی هردو به هم گره خورد و قلب هاشون که یک تپش رو از دیدار دوباره اون چشمها یاداور میشد هر دو رو شوکه کرد. با دستپاچگی از هم رو برگردوندن، یکی از عشق قدیمی سرباز شده و دیگری از تجربه حسی اشنا که انگار تا یادآوریش راه زیادی در پیش داشت. _هی... تو‌... پیچیده شدن دوباره‌ی عطر آشنا و خوشمزه قدیمی، توده گیر کرده گلوی مرد رو زخمی میکرد. Couple:Krishun,Laysoo,Baekhan
⋅⋄⋅ᣟsLᴀVᴇᣟ⋅⋄⋅ by Melisamomo
Melisamomo
  • WpView
    Reads 11,732
  • WpVote
    Votes 1,420
  • WpPart
    Parts 23
ᴄᴏᴜᴘʟᴇs: ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋᣟ ᴋʀɪsʜᴏᣟ ᴋᴀɪsᴏᴏᣟ ɢᴇɴʀᴇ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇᣟ sᴍᴜᴛᣟ ᴀɴɢsᴛᣟ ᴍᴘʀᴇɢᣟ ғᴀɴᴛᴀsʏᣟ ғɪᴠᴇsᴏᴍᴇ|ᴋʜ ʷʳⁱᵗᵉʳ ִֶָ ᴀᴊᴜᴍᴍᴀ ᴡɪɴᰔᩚ ______ "از بدو تولد، تو گوشش خونده بودن که امگاها ضعیفن، لایق احترام نیستن، اونا فقط برای رفع نیازمندی‌های آلفاها و تولیدمثل بوجود اومدن. اما اون حرف‌ها، فقط سرابی بود که چانیول تو اوج تشنگی، توی بیابون بزرگ زندگیش میدید. اون‌ها سراب بودن، چرا؟ چون یکی از آلفاهای قدرتمندی که همه ازش حرف می‌زدن، حالا برده‌ی یک امگا بود. - تاحالا طعم اسلیک رو چشیدی؟ شنیدم آلفاها طعمش رو دوست دارن." _____ "تنها گناه‌ش این بود که با نماد یه اژدها روی بدنش بدنیا اومد. نمادی که متعلق به خاندان بزرگ و نامدار وو بود. خاندانی با چهار وارث، که هر کدومشون دنیایی متفاوت از دیگری بودن و جونمیون مجبور بود هر لحظه از عمرش رو تو یکی از اون دنیاها بگذرونه. - مرگ انتخاب قشنگی بنظر می‌رسه. - برده‌ها حق انتخاب ندارن." _____ "جونگین فقط یکم تنوع می‌خواست تا زندگیش از یکنواختی بیرون بیاد؛ نه یه امگای عصا قورت داده. - نمی‌تونم یه بچه رو بعنوان جفت قبول کنم."
Little miracle  by Aurora1485-L
Aurora1485-L
  • WpView
    Reads 4,671
  • WpVote
    Votes 682
  • WpPart
    Parts 10
یه آلفا و امگا به علاوه یه آلفا کوچولو! "چرا آپا باما زندگی نمیکنه؟ " "با هردوتون قهرم همه بچه ها والدینشون پیش همن به جز من!" الفا و امگایی که بعد از جدا شدن از همدیگه به خاطر دختر کوچولشون دوباره پیش هم برمیگردن، اونا میتونن باهم کنار بیان؟ "آپا خیلی باحاله اون میذاره کلی شکلات بخورم و یه عالمه بازی کنم ولی بابا میگه باید درس بخونم و خوراکی های مضر نخورم" "این بچه بین این دوتا دیوونه میشه!" Krisho" Chanbaek"
Three Veins | سه‌رگه by hanasati1485
hanasati1485
  • WpView
    Reads 22,279
  • WpVote
    Votes 3,891
  • WpPart
    Parts 33
بلند شد و عقب رفت، قرار نبود جواب مثبتی بگیره... _ بهم اجازه بده ثابت کنم پشیمونم... _ نمیتونی... نگاهشو به سوهو داد که بی رحمانه بهش زل زده بود، باید بیخیال می‌شد؟! محال بود... نفسی عمیقی‌ کشید و با اطمینان زمزمه کرد: _ میتونم... _ اگر حرفات تموم شد برو... ضربه های سوهو چه جسمی چه روحی درد داشت، درو باز کرد و بیرون رفت، قرار‌ نبود تسلیم شه... برمی‌گشت... دوباره برای از بین رفتن این نفرت تلاش می‌کرد. °●°●°●°●°●°●°●°●°●°●° در حالی که با جسم پر از خونش کف زمین سرد و تاریک افتاده بود، دست لرزونش رو بالا آورد و سمت پسرک دراز کرد: _ این ینی تونستم کاری کنم فراموش کنی؟ صدای تحلیل رفته‌اش چشماش رو خیس کرد: _ تونستی.... _ تونستیم دلتو بدست بیاریم؟ سرشو محکم بالا پایین کرد و دست خونی‌اش رو بین دستاش گرفت. _تونستید... 🌀فیک: سه‌رگه 🌀کاپل: چانهو، ‌کایهو، هونهو (فورسام) 🌀ژانر: خوناشام، جن، امگاورس، انگست، رمنس، فلاف، اسمات، امپرگ، فورسام 🌀تایم آپ: هفته‌ای یک پارت 🌀نویسنده: حناساطی 🌀وضعیت: در حال آپ 🌀هپی‌اند
+21 more
رهـــا شـده by fall_exol
fall_exol
  • WpView
    Reads 437
  • WpVote
    Votes 61
  • WpPart
    Parts 24
members EXO genre: : Romance , Historical , Angst writer: Fall