🖤🖤
4 stories
still with you | VK oleh emakoo_
emakoo_
  • WpView
    Membaca 67,656
  • WpVote
    Suara 6,376
  • WpPart
    Bagian 31
من همیشه این صحنه هارو تو دراما میدیدم و فکر نمیکردم که تو واقعیت بتونه اتفاق بیفته...ولی خدای من، حالا منی که هر لحظه منتظر بودم با مخ پخش زمین بشم توی بغل تهیونگ افتاده بودمو اون از نزدیک بهم زل زده بود... ___________________ _هی غر نزن و تکون نخور تا کارم تموم بشه +اِاِاِ ببین چجوری حرف میزنه ادبت کو بچه... الان تو همونی نبودی که میگفت از دستم عصبانیه؟؟ الان یه ساعته منو کاشتی اینجا نمیگی میخوای چیکار کنی من... _هیس هیونگ اینقد حرف نزن صورتت تکون میخوره...یه لحظه نمیتونی غر نزنی؟ ___________________ main couple: vkook sub couple: yoonmin / namjin genres: romance, smut, fluff, slice life writer: ema, tarannom #taekook🥇 #bangtanboys🥈 #bts🥉
«𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|باریکه‌‌ای‌از‌نور✔︎» oleh Mtt_12
Mtt_12
  • WpView
    Membaca 128,997
  • WpVote
    Suara 14,071
  • WpPart
    Bagian 32
[ اتمام یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
Appa (KookV) oleh NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Membaca 183,389
  • WpVote
    Suara 18,193
  • WpPart
    Bagian 21
تهیونگ از نوزده سالگی مسئولیت بزرگ کردن یک پسر بچه‌ی مبتلا به سندرم کلوور بوسی رو قبول کرد و هیچ ایده‌ای نداشت که چندین سال بعد، قراره به درخواستِ ازدواجِ همون پسر، جواب مثبت بده. انگست/رومنس/ اسمات. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید. ~ تمام شده.
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] oleh Lostinjhopesmile
Lostinjhopesmile
  • WpView
    Membaca 184,770
  • WpVote
    Suara 21,259
  • WpPart
    Bagian 37
چه اتفاقی خواهد افتاد زمانی که تهیونگ و جونگ‌کوک، دو پدر مجردی که در اوایل چهل سالگی به سر می‌برن، همسایه‌ی همدیگه در تگزاس بشن؟ «تو طیف‌های رنگ‌های ناشناخته در وجود منی. تو دمیدنِ پیش از شروع کار، بر روی بوم خالی‌ام هستی. قهوه‌ای چشمانِ تو، تجلی آرزوهایم و جوهر قلم‌موی‌ام است.» ⊹ نام⤟ناگفته ⊹ کاپل⤟ویکوک/کوکوی ⊹ ژانر⤟رومنس-انگست-درام-اسمات