soniajdhdyek's Reading List
90 stories
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 by _Moonsan_
_Moonsan_
  • WpView
    Reads 350,989
  • WpVote
    Votes 46,048
  • WpPart
    Parts 37
࿐[کامل شده] داستانِ پسرک امگای شیرین و پدر آلفاش که قراره به دست دکتری جوان و کاربلد به نام کیم تهیونگ رقم بخوره؛ دکتری که با دل‌سوزی و مهربانیِ دل‌نشینش، جایگاه مهم و ارزشمندی در دل پدر و پسر ایجاد خواهد کرد!~ 𝀤𝀤𝀤 «جه‌هویا می‌دونه که آقا سفیده خیلی دوستش داره!» «تو نمی‌تونی این‌قدر تهیونگ رو دوست داشته باشی! من حسودی‌ام می‌شه.» «بابایی... اختاپوس توی کارتون باب‌اسفنجی خیلی شبیه توئه. «یعنی من... من شبیه اون دماغ‌گنده‌ام، وروجک؟!» ــــــــــــــــــــــــــــ༺Vetiver༻ــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Omegaverse, Romance, smut ✤Couple: Kookv Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡
𝐛𝐨𝐫𝐧 𝐨𝐟 𝐟𝐢𝐫𝐞 𝐚𝐧𝐝 𝐅𝐫𝐨𝐬𝐭 || زاده اتش by thshsam
thshsam
  • WpView
    Reads 20,248
  • WpVote
    Votes 2,518
  • WpPart
    Parts 25
title: Born of Fire and Frost Genre: Fantasy | Omegaverse | Romance couple: Vkook | Yoonmin بعضی زخم‌ها با مرگ بسته نمی‌شن. جونگ‌کوک توی زندگی قبل، هم‌نفس و معشوق کیم تهیونگ بود. ولی خون و خیانت، همه‌چیزو از هم پاشوند. حالا دوباره برگشته؛ با یه گرگ لج‌باز و زخمی که دیگه حاضر نیست زیر سایه‌ی هیچ‌کس خم بشه. اما تهیونگ... اون هنوز همون آلفای حقیقیه. مرموز، مغرور، و خطرناک‌تر از مرگی که یک‌بار به چشم دید. اینجا فقط قصه‌ی عشق نیست. اینجا قصه‌ی آتیشه، اقیانوس، و سرنوشتی که هیچ‌کس توان جنگیدنشو نداره.
Saudade | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 5,900
  • WpVote
    Votes 328
  • WpPart
    Parts 15
𓂃𝐒𝐚𝐮𝐝𝐚𝐝𝐞𓍯 "_گمونم دیگه نمی‌خوام بدونم! _چی‌؟ _عطرت؛ دیگه نمی‌خوام بلدش باشم..._" -- عشقِ ممنوع، مرد ساعت‌ساز را هر هفته‌ به تماشای یک نمایش می‌نشاند. نمایشی که برای او معنایی پنهان و بهانه‌ی از سر گذراندن شب‌هایش بود. اما چه اتفاقی می‌افتاد اگر در آخرین بازدید، تئأترِ محبوب ساعت‌ساز کنسل و چشم‌های بی‌روح مرد با فردی غریب دیدار می‌کرد؟ فردی که شاید در ظاهر مزاحم اما، اصلی‌ترین قطره‌ی جوهر، برای سرآغازی سپید و پایان پاییز بود. آن دو تیله‌ی سیه و سرکش، به راستی متعلق به که بود؟ ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ ژانر⤟درام، رمنس،‌ انگست، معمایی، اسمات ⊹ نویسنده⤟ #Saren
The Proposal | VKOOK | Completed  by elicasso
elicasso
  • WpView
    Reads 426,446
  • WpVote
    Votes 54,506
  • WpPart
    Parts 27
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و علاوه بر اون نمی‌خوام این سه سال زحمتی که کشیدم، تمام اوقاتی که باهم بودیم، تمام لاته‌های کاراملی، تمام قرارهای کنسل شده ، تمام پیچوندن‌های شبونه، همه برای هیچی از بین بره. و همچنین آرزوی من برای ویرایشگر بودن. می‌دونم می‌بخشیم و این کاری که میخوام بکنم به نفع توهم هست. پس فقط همکاری کن. فکر کن واقعا دوست‌پسرتم. در هر صورت واگن توهم به قطار من وصله.
mi.. sin♡[Kookv]  by kianankouiin
kianankouiin
  • WpView
    Reads 356,221
  • WpVote
    Votes 30,284
  • WpPart
    Parts 55
~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجه‌ات یا... دوردونه‌ات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقه‌است از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم داشت» «تو بودی خیانت کردی... نابود کردن من انقدر برات راحته؟» «برای داشتن به آغوش کشیدن عطرت.. کُشتن که هیچی! کل دنیارو به آتیش میکشم!» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _برمیگرده! دوردونه ماله منه! مال من.. گفته بودم اگه کسی به اموالم دست بزنه.. با خونش زمین رو نقاشی میکنم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☆پایان یافته+افتر استوری☆ Kookv♡ ••GENRE:romance _harsh _Samt _fluff _infatuation_amperg.
Kim Taehyung Sucks || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 601,377
  • WpVote
    Votes 98,934
  • WpPart
    Parts 43
[ کیم تهیونگ مزخرفه ] پایان یافته ژانر : فان / درتی تاک / رمنس / تکست / اینستاگرام / امپرگ کاپل : اصلی - ویکوک ؛ فرعی - سپمین ، نامجین وقتی که‌ جونگکوک بی حواس نظرش رو درمورد یوتیوبر معروف کیم تهیونگ جلوی میلیون ها از فن هاش توی لایو یونگی میگه! Original story by @vvantae95 translated by @Nyctowx پ.ن. کار خیلی قدیمی‌ایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.
My Sin by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 1,065,591
  • WpVote
    Votes 98,020
  • WpPart
    Parts 52
Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ کاپل: تهکوک___سپ___نامجین و... ژانر:هیجانی___عاشقانه___روزمره___+۱۸___اسمات___کمی بی دی اس ام( اما نه برای کاپل اصلی) (هر روز اپ میشه) ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ 《ایده برگرفته از فیلم اسپانیایی گناه من》...برخی اتفاقاتِ خیلییییی کم تا حدودی شبیه فیلمه ولی ۹۰ درصد از اتفاقات هم تخیل خود نویسندست... ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ 🥇 tae 🥇 taekook *_*
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 294,765
  • WpVote
    Votes 27,213
  • WpPart
    Parts 35
𐙚فول شده پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت
ÁSVALDUR | VKOOK 'Completed  by toskafic
toskafic
  • WpView
    Reads 4,464
  • WpVote
    Votes 718
  • WpPart
    Parts 25
وضعیت؛ پایان یافته✓ _همین‌جا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. می‌خوام به هرجایی‌که قدم برمی‌دارم عطرت رو حس کنم. _تا کجا می‌خواید ادامه‌اش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش می‌برید؟ _انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیک‌تری! ~☆ نمایندگانی به‌ آوازه‌ی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند و راه و رسم زندگی را به مردم آموختند... آن‌ها وارث اژدها بودند و قدرت در رگ‌هایشان می‌جوشید! «مهم نیست چند کالبد و چند زندگیِ جدید رو تجربه کنم. انتهای تمامی داستان‌های من، به زندگی و مرگ همراه با تو گره می‌خوره.» این افسانه، یک تاریخچه‌ی کوچک از مردمانی‌‌است که بر سر وارثانِ خون، دلدادگی‌های ممنوعه، نفرت و جنون جنگیدند. _چشمهات عجیبن سیَه‌مو. جمله‌ای کوتاه با قصه‌ای بلند. چشمانش را پیش کشید، سکوت کرد و به تماشا نشست. مردِ مشکین‌مو قائده را با پیش کشیدن چشم‌های آران، پیش برد: _و تو... چشم‌های یک اژدها رو داری آران. -ÁSVALDUR- ازوالدور Epic-Fantasy, Adventure, Romance, Action, Angst, Smut. Written by.Dmitri
INRED | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,168,308
  • WpVote
    Votes 82,826
  • WpPart
    Parts 124
In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut